به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، شهریور ۲۷، ۱۳۹۰

درياچه اروميه و زاينده رود را نجات دهيم


اطلاعيه سازمان های مردم نهاد دوستدار ميراث فرهنگی و طبيعی استان اصفهان
هم ميهنان ارجمند

سازمان های مردم‌نهاد دوستدار ميراث طبيعی و فرهنگی اصفهان، اين روزها همچون ديگر هم ميهنان خويش به شدت نگران بحران‌هايی هستند که گريبان محيط زيست کشورمان را فراگرفته است.

بحران‌های زيست محيطی از جمله آلودگی هوا و آب، فرسايش خاک، تخريب جنگل‌ها، گسترش بيابان و پيشروی کوير، و ريزگردهای عربی، در چند سال اخير به شکل فزاينده‌ای کشورمان را دربرگرفته است. اين در حالی است که حفظ محيط زيست، تاثير مستقيمی بر تندرستی افراد جامعه، رشد اقتصادی، کاهش آسيب های اجتماعی، افزايش امنيت جامعه و... دارد، از اين روی در بسياری از کشورهای جهان حفاظت از محيط زيست يکی از مهم ترين دغدغه های دولت‌ها و ملت‌هاست.

يکی از مهم‌ترين تخريب های محيط زيست که در سال‌های اخير در کشورمان روی داده است، خشک شدن درياچه اروميه است. درياچه اروميه که به عنوان ميراث طبيعی و تاريخی ايرانيان با عناوينی همچون «دومين درياچه شور جهان»، «بزرگترين زيستگاه طبيعی آرتميا»، «بيستمين درياچه بزرگ جهان»، و «بزرگترين درياچه داخلی ايران» نام برده می شود، به خاطر مديريت ناکارآمد منابع آب کشور، به شدت در حال خشک شدن است و متاسفانه مسئولان با فرافکنی، علت اصلی اين مساله را خشکسالی اعلام می کنند و اين در حالی است که دست کم در طول دو سال گذشته، بر اغلب مناطق در حوضه آبخيز درياچه اروميه شرايط ترسالی حاکم بوده است.

اکوسيستم کم نظير درياچه اروميه به عنوان گنجينه ژنتيکی با تنوع زيستی و جاذبه های گردشگری آن، يکی از ارزشمند ترين سرمايه های ملی ماست که به خاطر بی تدبيری سازمان های دولتی اين روزها نفس های آخر خود را می کشد و بخش های وسيعی از آن به شوره زار تبديل شده است و اگر در اين مورد هرچه سريع تر چاره انديشی نشود، دور نيست زمانی که در کتاب های جغرافی، نام «درياچه اروميه» به «کوير نمک اروميه» تغيير يابد و شاهد تاثيرات مخرب تغيير اقليم منطقه بر محيط زيست طبيعی و شهری پيرامون آن باشيم.

درياچه اروميه تا چند سال پيش غنی ترين زيستگاه جهانی آرتميا ( سخت پوست آب شور) به عنوان غذای اصلی برخی گونه های پرندگان مهاجر و منبع اصلی صادرات دها تُن « آرتميا» ی ايران به کشورهای ديگر ( به عنوان غذای آبزيان پرورشی) بود اما امسال به خاطر خشکی درياچه و افزايش غلظت نمک، با ناباوری شاهد واردات آرتميا از کشور چين به ايران هستيم.

بی‌گمان مديريت ناکارآمد منابع آب و کشاورزی، سياست های منجر به توسعه ناپايدار، و سد سازی‌های غيرعلمی بر رودخانه های آب رسان به درياچه اروميه نقش مهمی در خشک شدن شتابنده اين درياچه داشته است؛ از اين روی لازم خواهد بود که هرچه سريع‌تر با بازنگری در روند فعلی ضمن استفاده از روش های نوين آبياری و بالابردن راندمان آبياری، از هر گونه حفر چاه عميق و نيمه عميق و گسترش زمين های کشاورزی جلوگيری شود و طرح های جديد سدسازی در منطقه متوقف شود، تا بتوان حق‌آبه زيستمندان پيرامون اين درياچه را به آنان بازگرداند.

سازمان های مردم نهاد دوستدار ميراث طبيعی و فرهنگی اصفهان، زيان های ناشی از خشکی درياچه اروميه را به عنوان يک «بحران ملی» متوجه همه ملت ايران دانسته و ضمن پشتيبانی از درخواست های مکرر هم ميهنان آذربايجانی، خواستار توجه جدی و فوری همه مديران و مسئولان کشور در همه سطوح به اين «بحران ملی» به جای فرافکنی و برخود با اعتراض به حق هم ميهنان آذربايجانی هستند.

هم ميهنان ارجمند

اين روزها که درياچه اروميه روزگار سختی را می گذراند، مردم اصفهان نيز خود را در خشم و اندوه هم ميهنان آذربايجانی شريک می دانند ولی خود نيز در اندوه خشک شدن جگرگوشه شان «زاينده رود» به سر می برند و خواستار توجه جدی مسئولان به اين مساله هستند.

متاسفانه، چند سال است که زاينده رود نيز همچون درياچه اروميه به خاطر سوء مديريت منابع آب، به خشکی گراييده و اين مساله تأثيرات مخربی بر شهر تاريخی اصفهان و منافع ملی کشورمان داشته است.

عوارض ناشی از خشک کردن زاينده رود که مسئولان به آسانی از کنار آن ها می گذرند بی شمار است اما برخی از مهم ترين آنها عبارتند از: ناديده گرفتن حق‌آبه مناطق پايين‌دست زاينده رود و نابودی کشاورزی در زمين های حاصلخيز شرق اصفهان، خشک شدن تالاب گاوخونی، از بين رفتن گونه های جانوری و گياهی، فقر و آسيب های اجتماعی ناشی از بيکاری کشاورزان و دامداران منطقه، پايين آمدن قابل توجه آمار گردشگران داخلی و خارجی، اندوه و افسردگی مضمن شهروندان اصفهانی، و خشک شدن هزاران درخت در بيشه‌ها و بوستان های شهر .

روشن است که برای برون رفت از بحران خشک شدن زاينده رود، بايد مواردی همچون اصلاح روش های غلط مديريت منابع آب و ايجاد مديريت واحد و يکپارچه اکوسيستم زاينده رود از سرچشمه تا تالاب، لغو قانون استقلال آب استان ها که در سال ۱۳۸۴ به تصويب رسيد، رعايت حق آبه کشاورزان و بستر رودخانه زاينده رود که در قانون توزيع عادلانه اب در سال ۱۳۶۱ به تصويب مجلس رسيد، در دستور کار نهادهای مربوط قرار گيرد.

سازمان های غير دولتی امضاء کننده اين بيانيه بار ديگر ياد آور می شوند که بحران خشک شدن درياچه اروميه و زاينده رود يکی از ده ها بحران جدی محيط زيست کشور است که اين روزها در استان های مختلف کشور پديدار است و مردم نواحی مختلف کشور با آن ها روبرو هستند.

واقعيت اين است که درياچه اروميه و زاينده رود تنها متعلق به مردم آذربايجان و اصفهان نيستند. اين منابع طبيعی، سرمايه های ملی همه ملت ايران و گنجينه طبيعی متعلق به همه مردم جهان هستند و سهم ملت و دولت ايران در پاسداشت آن ها بيش از ديگران است.

اميدواريم مسئولان کشور از آنچه که تاکنون در اصفهان و آذربايجان روی داده است، آموخته باشند تا بيش از اين منابع طبيعی کشور در معرض آسيب و نابودی قرار نگيرد و در هيچ کدام از استان های کشور شاهد چنين بحران های زيست محيطی نباشيم و هرچه سريع تر با بهره گرفتن از راهکارهای علمی به نجات درياچه اروميه و زاينده رود بشتابند.


زنده باد درياچه اروميه،

زنده باد زاينده رود،

زنده باد ايران.

سازمان های مردم نهاد دوستدار ميراث فرهنگی و طبيعی استان اصفهان

شهريور ۱۳۹۰

فهرست سازمان های امضاء کننده بيان نامه به ترتيب حروف الفبا:

انجمن اصفهان پژوهان

انجمن انديشه جوان اصفهان

انجمن بنا نوا

انجمن جام جهان بين اسپادانا

انجمن حاميان حقوق بشر اصفهان

انجمن دوستداران ميراث فرهنگی ارگ زنده رود قورتان

انجمن دوستداران ميراث فرهنگی و گردشگری امرتاد

انجمن دوستداران ميراث فرهنگی و گردشگری مهرگرد بهستان

انجمن دوستداران ميراث فرهنگی و گردشگری ورزنه

انجمن راويان شکوه ايران (اصفهان)

انجمن زيست محيطی حمايت از حيوانات استان اصفهان

انجمن غارنوردان و غارشناسان ايران (اصفهان)

انجمن نويدآوران طبيعت سپاهان

انجمن وحدت جوانان ايران ( اصفهان)

انجمن وحدت ملی ايران (اصفهان)

کانون بارگاه مهر

کانون فرهنگ پژوهان ايرانا، دانشگاه اصفهان

کانون گسترش فرهنگ ايران بزرگ (اصفهان)

موسسه ديد خرد