«مال كنون» ايل بختياري
علي خوشتراش
ايل بختياري را بايد به عنوان يك ميراث انساني براي هميشه تاريخ به ثبت جهاني رساند زيرا تمامي جزييات قومي و نژادي اين ايل بزرگ و اصل ايراني براي به وجود آوردن يك تمدن ريشهدار كافي است. تمدن ايران در درون خود از خردهتمدنها و خرده فرهنگهاي عميقي برخوردار است كه متاسفانه تا به امروز مورد توجه شايستهاي قرار نگرفته است.
ايل بختياري را بايد به عنوان يك ميراث انساني براي هميشه تاريخ به ثبت جهاني رساند زيرا تمامي جزييات قومي و نژادي اين ايل بزرگ و اصل ايراني براي به وجود آوردن يك تمدن ريشهدار كافي است. تمدن ايران در درون خود از خردهتمدنها و خرده فرهنگهاي عميقي برخوردار است كه متاسفانه تا به امروز مورد توجه شايستهاي قرار نگرفته است.
مفاهيم زندگي در ايل بختياري نسبت به ديگر اجتماعات انساني و حتي ديگر ساختارهاي عشايري بسيار متفاوت است. اگرچه طي دهههاي اخير به علت يكجانشين كردن ايلات مختلف و كوچ با وسايل نقليه موتوري دستخوش تغييرات فراواني قرار گرفته اما اصالت فرهنگي اين طايفه بزرگ آنقدر محكم و پايدار است كه بشود در ميان هزاران خرده فرهنگ و تمدن ديگر آن را تمیيز و تشخيص داد.
اگر زيرساختهاي صنعت گردشگري و حتي ميراث فرهنگي به لحاظ علمي مورد بازنگري قرار گيرد، بيشك به ارزشهاي معنوي و مادي ايلات و عشيرههاي ايراني پي برده خواهد شد.
يكي از ديدنيهاي جالب توجه استان چهارمحالوبختياري كوچ ايل بختياري است. اگرچه در دهههاي آغازين قرن حاضر گروههاي بسياري از ايل بختياري نيز همانند ساير ايلات و عشاير ايران «تخته قاپو» (يكجانشين) شدند اما هنوز هم بخشي از ايل، كوچرو و متحرك است.
آنها هر ساله از اواخر ارديبهشت ماه از پنج مسير گوناگون همراه با مبارزهاي خستگيناپذير با سختيهاي طبيعت، ضمن عبور از رودخانهها، درهها و پشت سر گذاشتن بلنديهاي زردكوه در مناطق معيني از دامنههاي زاگرس پراكنده ميشوند و قريب سه ماه در اين منطقه ميمانند و با چراي دامها در مراتع سرسبز به رمهداري سرگرم ميشوند.
در اوايل پاييز نيز ايل خود را براي كوچيدن به مناطق گرمسيري آماده ميكند كه اين عمل به مانند كوچ بهاري در طايفههاي مختلف از ويژگيهاي خاصي برخوردار است كه در اين ميان به آيين «مال كـِنون» در ميان بختياريها اشاره كرد.
كوچ پاييزي كه از چهارمحالوبختياري به طرف خوزستان انجام ميشود و به مالكنون شهرت دارد با حزن و اندوهگيني خاص و ويژهاي همراه است و عدهاي از مردان براي برداشت محصول يا فروش محصول در مناطق سردسيري (ييلاق) باقي ميمانند و مابقي با بستن بار و بنه ايل و طايفه بر چارپايان رهسپار سرزمين خوزستان ميشوند.
مالكنون آيين تاريخي و ديرين عشاير بختياري است كه قدمتش بايد به قدمت ايل بختياري باشد و به زمان آغاز كوچ عشاير اطلاق ميشود. «مالكنون» از دو واژه «مال» به معناي تمامي اثاثيه و اموال از قبيل سياه چادرها و گله و هر چيزي كه در زنگي عشايري مورد استفاده قرار ميگيرد و «كنون» به معناي از كندن و برداشتن است.
بختياريها هنگام كوچ با صداي رسا فرياد ميزنند: «بنگ بكنين همه مال» (فرياد زنيد تا همگان براي كوچ آماده شوند.)
با شروع كوچ ايل از دهانه درههاي برنده و تيز كوه «تاراز» و در پهنه تنگ تنگه «دولنبار»؛ «دشت زري»، «شيمبار» در بالاترين ارتفاع زاگرس عبور ميكنند تا به محل مورد نظر برسند.
عبور از «پل خدا آفريد» كه يك گذرگاه طبيعي است، يكي از عجيبترين و شايد سختترين مراحل كوچ خصوصا در فصل بهار بود. زيرا در اين فصل به علت وجود برف و سرد بودن هوا و يخزدگي سنگها و صخرهها، كوچ را براي گله دشوار ميكرد تا حدي كه در هر كوچي چندين راس گوسفند و بز به دره پرت ميشدند و گاه هم با تلفات جاني روبهرو ميشدند. گذر از اين مسير نه تنها بخشي از كوچ بود، بلكه نوعي خان و سلوك براي آنها به حساب ميآمد و هنوز با آنكه كوچ با كاميون و وسايل نقليه صورت ميگيرد بخشي از ايل گذر از اين گذرگاه را ترك نكردهاند.
يكي از ديدنيترين آيينهاي رايج در اين كوچها، آيين قرباني در جوار امامزاده صالح در دشت شيمبار است كه توسط ايل بهمئي صورت ميگيرد. آنها هر دو كوچ يعني ييلاق و قشلاق هنگام عبور از جوار امامزاده از هر گلهاي، گوسفندي را هديه به آن آستانه آنجا ميكنند تا ضمن احترام، خانواده و كل اموال و گله و... را برابر حوادث طبيعي و غيرطبيعي بيمه ميكنند و همه آنها را در پناه كرامت امامزاده قرار ميدهند.
سينه مردان و زنان ايل بختياري مملو از ترانههاي سوزناكي است كه هنگام كوچ در جادهها، درهها و در حين كوچ خوانده ميشود. بيشك حزن موجود در آوازهاي بختياري ريشه در حزن آيين مالكنون دارد. زيرا در هيچ كوچي مردان و زنان بختياري نميدانند كه در اين جابهجايي با چه مصایبي روبهرو خواهند شد.
ریشه بختیاری ــ خانم فروزنده