معرفی کتاب
گزارشهای سیاسی واشنگتن و یادداشتهای زندان
اللهیار صالح از رهبران جبهه ملی بود. در شهریور 1331 دکتر محمد مصدق او را به عنوان سفیر به امریکا فرستاد و او برای عدم دخالت امریکا در مناقشه میان ایران و انگلستان کوشش بسیار کرد که متاسفانه نتیجهای نداشت و شد آنچه نباید میشد.
اللهیار صالحبه کوشش ایرج افشار
استاد ایرج افشار در مورد «گزارشهای سیاسی واشنگتن و یادداشتهای زندان» مینویسند:
با یاری پژمان فیروزبخش
انتشارات سخن
چاپ اول 1389
تیراژ 2200 نسخه
416 صفحه
قیمت 15000 تومان
استاد ایرج افشار در مورد «گزارشهای سیاسی واشنگتن و یادداشتهای زندان» مینویسند:
«این کتاب حاوی دو گونه نوشته از اللهیار صالح است. بخشی گزارشهای سیاسی او است به هنگام تصدی سفارت کبرای ایران در امریکا تا سقوط مصدق و کنارهگیری دلیرانه از مقام سفارت (1331-1332). بخش دیگر مقداری از یادداشتهای کوتاه روزانۀ ایشان (در خانه، سفرهای کاشان، زندانهای قصر و قزلقلعه و بیمارستان مهر به صورت تحت نظر) است و نشاندهندۀ گوشهای است از رویّۀ پیگیرانه و بسیار منظمی که همیشه در زندگی به ثبت وقایع روزانۀ شخصی داشت» (ص 7).
اللهیار صالح از رهبران جبهه ملی بود. در شهریور 1331 دکتر محمد مصدق او را به عنوان سفیر به امریکا فرستاد و او برای عدم دخالت امریکا در مناقشه میان ایران و انگلستان کوشش بسیار کرد که متاسفانه نتیجهای نداشت و شد آنچه نباید میشد. گزارشهای سیاسی از واشنگتن به همان سالها و حدِّ فاصلِ 26 آبان 1331 تا 17 فروردین 1332 مربوط میشود.
ایشان در آخرین گزارش خود (گزارش مندرج در این کتاب) به شمارۀ 230 مورّخ دوشنبه 17 فروردین 1332 مینویسد: «دستگاه تبلیغات انگلستان از این فرصت استفاده نموده و مجدداً شروع به فعالیت کرده است. اولین اثر این فعالیت آن بود که در هفتۀ گذشته مقالهای از طرف سر ریدر بولارد سفیرکبیر سابق انگلستان در ایران در مجلۀ معروف (Foreign Affairs) (امور خارجی) منتشر گردید و در این مقاله سعی شده بود رهبران نهضت ملّی ایران را در انظار امریکائیان موهون [کند] و فعالیتهائی را که درایران میشود بیاساس جلوه دهد» (ص 47).
بخش گزارشهای واشنگتن تا صفحۀ 47 کتاب را در بر میگیرد. از صفحۀ 51 تا 343، یادداشتهای روزانه ایشان را از سال 1339 تا 1342 میخوانیم که بخشی از آن مربوط به دوران زندان ایشان میباشد. شاید خواندن گزارشِ دید و بازدیدهای ایشان برای مطالعهکنندگان عادی خستهکننده باشد ولی استاد ایرج افشار در این باره مینویسند:
«شاید خوانندگان ایراد بگیرند چرا این مطالب از میان یادداشتهای عادی روزانه جدا نشده است و اعتراض کنند که دیدارهای روزانه گرهی را از تاریخ نمیگشاید. ولی باید توجه داشته باشند که مرد سیاسی را با همۀ جوانب زندگی او باید شناخت و دانست که او با چهگونه مردم میزیست و نشست و خاست کنندگان با او چه کسانی بودهاند... جز آن اگر به انتخاب مطالب میپرداختم معیار گزینش من چه میتوانست باشد. اگر میگفتم منتخب است سیاسیون از هر دسته میگفتند که فلانی، فلان مطلب را جداسازی کرده است! و صریحتر میگفتند سانسور شده است» (ص9).
خواندن یادداشتهای روزانه اللهیار صالح ما را به فضای دهۀ سی میبرد؛ نحوۀ نگارش ایشان به این امر کمک میکند. این یادداشتها فضایی مانند فضای یادداشتهای محمدعلی فروغی را ایجاد میکند. به بخشهایی از یادداشت چهارشنبه 16 بهمن 1342 نگاهی میاندازیم:
«4: برخاستم. از نصف شب به بعد ناراحتی عصبی و روانی داشتم. ولی از خوردن داروی خوابآور به ملاحظۀ این که عادت نشود خودداری کردم.
7 (دو درجه زیر صفر) تا 8 پیادهروی.
...
45/3: مراجعت به منزل.
4: دکتر شاپور بختیار، فضلالله احدیّت، موسوی، دانشپور، مهندس فریدون امیرابراهیمی.
30/4: جلسۀ کمیتۀ مرکزی حزب ایران در خانۀ ما (بختیار، موسوی، دانشپور، امیرابراهیمی و من). در ضمن دکتر ابوالقاسم بختیار و برادر خانمش ضرغام هم آمدند، در اطاق دیگر از آنها پذیرایی کردم» (ص 335).
فضای زندان هم به کلی مجزا از فضایی است که ما از زندانهای امروز در سر داریم:
«دوران قزل قلعه... میر شمس شهشهانی، خیار و سیب فرستاد... خانم، دخترم پروین و بچههایش، برادرم نادر و... آمدند به ملاقات و یک ساعت با من بودند... به خواهش من، ادیب برومند، زندانی قسمت دیگر قزلقلعه را اجازه دادند آمد یک ساعت با من بود... برادرم نادر تخممرغ، کره و نان برای صبحانه فرستاد. ساعت 7 صبحانه خوردم (تخممرغ نپخته، نان، کره، پنیر، نسکافه، سبزی)... اولیاء زندان اجازه دادند قریب یک ساعت در محوطۀ وسیعتری قبل از ظهر راه رفتم... داریوش فروهر از داخل قزلقلعه گل و شیرینی فرستاد...» (صص 162 و 163).
کتاب «گزارشهای سیاسی...» کتابی است که خواندناش برای اهل تاریخ لازم و برای اهل مطالعه آموزنده است. چاپ مرغوب و جلد محکم و صحافی قرصی دارد. انتشارات سخن برای مواد این کتاب از بهترینها استفاده کرده است.
برای آزمایش صحت ارجاعات، در صفحه فهرست اشخاص و فهرست جاها و فهرست شرکتها، انجمنها،... چند نمونه بهطور تصادفی انتخاب کردم که جملگی صحیح بودند و خواننده را به صفحۀ مربوط هدایت میکردند. در فاصله صفحۀ 352 و 353، در هشت صفحه، بر روی کاغذ گلاسه عکسهای جالبی ارائه شده است. در صفحات 345 تا 370 سه پیوست منتشر شده است: پیوست اول، آخرین گزارش سیاسی صالح از واشنگتن است که به صورت محرمانه برای دکتر محمد مصدق ارسال شده. پیوست دوم، سین جیم سازمان امنیت و سین جیم دادسرای نظامی است. پیوست سوم، نامۀ خلیل ملکی به اللهیار صالح است که حکم درد دلهای سیاسی او را دارد.
خواندن این کتاب را به علاقمندان تاریخ معاصر توصیه میکنیم.
منبع: معرفی کتاب گویا