به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، شهریور ۲۰، ۱۳۹۰

حيف نيست؟!

به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی
علي خدايي

فكر مي‌كنيد تا به حال چند سفرنامه، شرح‌ احوال، روزنامه خاطرات، يادداشت و... درباره اصفهان نوشته شده؟ يا از وقتي كه دوربين عكاسي به بازار آمد تا امروز چند عكس از اصفهان گرفته شده؟ همه اينها، اين نوشته‌ها، اين عكس‌ها مي‌خواستند چه بگويند؟ چه چيزي را مي‌خواستند نشان بدهند؟
زنده‌ياد استاد تاج اصفهاني يكي از بهترين پاسخ‌ها را با صداي گرم خود به اين پرسش‌ داده است وقتي كه مي‌خواند و همچنان مي‌خواند كه: به اصفهان رو تا بنگري بهشت ثاني...
اين همه مقدمه چيدم كه بگويم اصفهان چگونه شهري است و چگونه در مركز ايران هنوز حتي اگر رودخانه‌اش هم خشك باشد فيروزه‌يي به زندگي ادامه مي‌دهد و بعد هم اضافه كنم در اين روزهاي سفر حيف نيست كه شما به اصفهان مي‌آييد و به همين سادگي از آن عبور مي‌كنيد و مي‌رويد؟ مي‌گذريد تا بعد يك موقعي برسد كه بگوييد: اصفهان هم رفتيم!

قضيه از اين قرار است حالا كه وقت مسافرت و تفرج! است اصفهان پر شده از مسافر و گردشگر. اما حيف است وقتي كه بنشينيد و تماشا كنيد با اين همه زحمت در اين موقعيت به مسافرت آمده‌ايد كه مثلا اصفهان را تماشا كنيد و بعد بشنويد از يك مكالمه روي پل خواجو يا سي‌وسه پل كه: «اينكه تا آخرش همين‌جوره. غرفه غرفه غرفه بريم تا ته و برگرديم كه چي؟» يا بشنويد كه پسر 10، 11 ساله‌يي از پدر يا عمو يا يكي از اقوامش مي‌پرسد: «اين پل را كي ساخته؟» يا «كي ساخته شده؟» و جواب بشنوي: «چه مي‌دونم» يا «نمي‌دونم هزار سال پيش شايد».

چه خوب كه نگفت اين شخص محترم كه: زمان ديو سفيد ساخته شد.

حيف نيست كه اين همه دو و سه را كنار هم قرار داديد و جور شد كه بياييد مسافرت و بعد شما بياييد ميدان نقش جهان و به جاي اينكه عالي‌قاپو را ببيني، مسجد شيخ لطف‌الله يا مسجد امام را و بگوييد: خب ديديد ديگه. همينه يه ميدون بزرگه. ناهار چي مي‌خوريد؟ گزم مي‌گيريم خانم اِنقدر فاميل فاميل نكنيد. براي من كه سال‌هاست در اصفهان زندگي مي‌كنم ديدن اين صحنه آنقدر طبيعي شده كه معمولا ديگر بي‌تفاوت از كنار آن مي‌گذرم. اوايل خنده‌دار بود برايم. شايد تعصب داشتم كه اينجا اصفهانه. نگينه. اين و آن و ديگري درباره اصفهان اينها را گفته‌اند. بياييد برويم هشت بهشت را ببينيد. اما بعد عادي شد. وقتي ديدم دوربين فيلمبرداري يا عكاسي يا موبايل تنها ثبت لحظه‌يي شد كه مي‌شود با آن نشان داد كه مسافرت رفته‌ايم. ديگر صداها را نشنيدم.

فكر مي‌كنم در آن سفرنامه‌ها، نويسندگان مي‌خواستند بنويسند كه چه جاي نابي را كشف كرده‌اند. مثلا وقتي شاردن، ريچاردز يا ديالافوا از اصفهان مي‌نويسند يا وقتي كه 150 سال پيش هولتسر از اصفهان عكس مي‌گرفت حتي وقتي كه تاج اصفهان از اصفهان و بهشت ثاني مي‌خواند كه همچنان در همه جاي اصفهان گويي مي‌خواند.

واقعا حيف نيست شما كه ميهمان اصفهان مي‌شويد اصفهان را نبينيد؟ كمي بيشتر وارد بازار بشويد تيمچه‌ها و سراها را ببينيد. تماشا كنيد. لذت ببريد. از اين شهر نيرو بگيريد و اصفهان را به خانه‌تان ببريد. همانطور كه بسياري از شهرهاي ايران را مي‌شود به خانه برد شيراز، نيشابور، كاشمر، يزد، رشت و تبريز.

وقتي به شهري مي‌رويد روح آن شهر را پيدا كنيد. واقعا حيف نيست كه خسته و كوفته به خانه بازگرديد؟

استاد تاج اصفهانی  ــ  به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی