به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، آبان ۲۹، ۱۳۹۰

مراسم ترحيم مادر سهيل محمودي عصر پنجشنبه هفته گذشته برگزار شد
سهيل محمودي
مادرانه‌ها
1
غوطه‌­ورم هنوز
در درياي آغوشش؛
مادرم، مادرم.

2
بي­‌كلمه
به من زل زده است؛
مادرم به كودكي بازگشته.

3
در خود پنهان كرده‌­اند
پرده‌هاي بيمارستان
لبخند مادرم را.

4
گيسوان سپيد مادرم
از كابوس شبانه
به كناره‌هاي روز مي­‌كشاندم.


5
در هواي پاييزي
كوچه را معطر مي‌كند
روسري مادرم.

6
خداوند نگرانم بود
مادرم را
برايم برگزيد.


7
شب كشداري در غيبت ماه...
پرتو لرزان فانوسي در درگاه...
مادري چشم به راه...


8
پنجره مات
مادرم هنوز
دعا مي­‌خواند.


9
براي گنجشك‌هاي حياط
دانه مي­‌ريزد هنوز؛
مادرم هست.

10
بالاي ايوان سالخورده
ياكريمي لانه كرده
مادرم ديگر تنها نيست.


11
خانه هر زمستان
پيرتر مي­‌شود
در وزش گيسوان مادرم.


12
از زمستان
خبر مي‌دهد
توفان سرفه‌هاي مادرم.


13
بهار
ادامه‌­ي پيراهن توست
كه روزي ميان گل­ها وزيده است.