دلار چيست و چرا؟
هادي چپردارالبته بر همگان واضح و بر برخي حتي مبرهن است كه به پول خارجي دلار ميگويند. يعني دلار عبارت ميباشد از پولي كه خارجيها و امپرياليستها و كاپيتانيستهاي جهانخوار درست گرداندهاند تا به بچههاي خود بدهند تا بچهها با آن نان و مداد و تراش بخرند و در زنگهاي تفريح در مدرسه با آن ساندويچ بخرند و همچنين براي كمك به مردم قحطيزده سومالي و بقيه مردمهاي قحطيزده يا نزده به آقاي ناظم خود بدهند تا آقاي ناظم آن بچه را پيش همه مسخره نگرداند. بنابراين باباهاي خارجي نبايد به بچههاي خود كم دلار بدهند.
اما بر همگان و حتي بر اين اكبرزاده كه هر سال رفوزه ميشود نيز مبرهن است كه اين پول خارجي الكيالكي به كمك عوامل استكمار جهاني خيلي مهم گردانيده است؛ چون كه همه جا همه دارند حرف از قيمت دلار و خريدن و فروختن دلار ميگردانند، اما هيچ وقت كسي از خريدن يا فروختن پول خودمان كه همان ريال يا تومان يا پارسي يا چيزهاي ديگر باشد حرف نميزند. يعني مثلا باباي ما هر شب تلفني با شوهرخالهمان حرف ميزند كه امروز يك دلار شده هزار و600 تومان، اما هيچ وقت حرف نميزند كه امروز يك تومان شده چند تومان. و ما براي فهميدن اينكه امروزهروز يك تومان معادل چند تومان ميباشد، يك كارگروه تشكيل گردانديم و اكبرزاده و پورساحلي را نيز عضو كارگروه گردانديم و چون موضوع اين كارگروه خيلي سخت بود، اسم اعضا را دكتر اكبرزاده و دكتر پورساحلي گذاشتيم. اما چون خودمان رييس كارگروه بوديم، اسم خودمان را كارشناس ارشد گردانديم، چرا كه كارشناس ارشد خيلي مهم ميباشد و از دكتر هم مهمتر ميباشد. يعني خيليها ميباشند كه هرچند دكتر ميباشند، اما كارشناس ارشد نميباشند.
خلاصه ما در كارگروه تعيين قيمت تومان، هزاران ساعت بحث كارشناسي گردانديم. مثلا دكتر اكبرزاده ميگفت كه الان يك تومان 19 تومان است؛ چون كه قبلا ساندويچ سوسيس هزار تومان بوده و الان شده چهار هزار تومان. البته ما كه نفهميديم اكبرزاده چهطوري حساب گردانده. لابد معلمهاي ما هم از محاسبات او سر درنميآورند كه الان در اين سن و سال، دكتر اكبرزاده هنوز در دبستان درس ميخواند.
اما دكتر پورساحلي نظر ديگري داشت و معتقد بود كه چون دلار همان تومان خارجي ميباشد، پس يك دلار در اصل بايد يك تومان باشد. اما الان يك دلار نزديك به هزارو400 تومان شده ميباشد و بنابراين يك تومان الان هزارو400 تومان ميباشد. البته ما هم محاسبات دكتر پورساحلي را زياد نفهميديم، چون دكتر پورساحلي هرچند كه خيلي سر كلاسها دلقكبازي ميگرداند، اما فاميلهايش در خارج ميباشند و حتما او خيلي از امور كاپيتانيسم و استكمار جهانخوار سررشته ميباشد.
خلاصه ما در كارگروه خود نتيجهاي نگردانديم، بنابراين آخر سر از معلم خود سوال گردانديم كه آقا اجازه، امروز يك تومان چند تومان ميباشد؟ اما معلم ما يكجوري به ما نگاه گردانيد كه انگار ما از عوامل سهلونيزم و موسا و فمينيسكها ميباشيم و در روزنامهها مطلب مينويسيم و ميخواهيم جنجالشكني بگردانيم. بنابراين ما سرمان را پايين انداختيم و به كارگروه خود برگشتيم.
بنابراين ما از بررسيهاي كارشناسي خود و نگاهي كه معلم گرامي ما به ما انداختند نتيجه ميگيريم كه نه قيمت دلار و نه قيمت تومان اصلا موضوعات مهمي نميباشند و معلم ما اين موضوع را براي امتحان كردن ما دادهاند تا ببينند آيا ما در برابر جنجالشكني مقاوم هستيم يا ممكن است به دام فمينيسكها بيفتيم. ضمنا دلار موضوع مهمي نميباشد و فقط استكمار جهاني ميخواهند آن را مهم بگردانند و قيمت تومان خيلي مهمتر ميباشد. اما قيمت تومان هم مهم نميباشد و نبايد درباره آن هم حرف زد و كارگروه گرداند. بنابراين ما در اينجا برادرانه از دكتر اكبرزاده و دكتر پورساحلي و كارشناس ارشد خودمان تقاضا ميكنيم كه به دام نيفتند و درباره اين موضوعات انحرافي انشا نگردانند. باباي خود را نيز نصيحت ميگردانيم كه با شوهرخالهمان درباره موضوعات مهمتري مانند روز جهاني تخممرغ گفتمان و جستارگشادي بگرداند و همچنين لازم است چون پول چيز خيلي بدي ميباشد، به ما پول توجيبي بيشتري بدهد تا خودش از بديها دور بگرداند.