یک سال از اعدام شهلا جاهد گذشت
دريغ از مجنون
در فیلم کارت قرمز شهلا جاهد از وراي دادگاه‌ها و جلسات رسمي كه تدويني از فيلم‌هايي از زندگي خصوصي او نيز هست شناخته مي‌شود.
انگار دو تا فيلم تماشا مي‌كنم؛ يكي تصاويري است كه نگاه مي‌كنم و ديگري فيلمي است كه در ذهن من شكل گرفته.
راستش در اين ۴ تا ۵ سال اخير به خاطر تاثير فيلم كارت قرمز صفحه حوادث، يكي از صفحات اصلي روزنامه برايم شده است يعني ناخودآگاه به اين صفحه مي‌رسم.
مبادا خبري از شهلا جاهد باشد و سينماي ذهن من كه ادامه سينماي كارت قرمز است از آن بي‌خبر بماند.
بخش 2 اینجا کلیک کنید بخش 3 اینجا کلیک کنید علاقمندان میتوانند بخشهای دیگر فیلم را در یوتیوب ببینید
در هر صورت ساختار اين فيلم مستند و استقامت خانم افضلي در دنبال كردن يك پرونده از طريق يك فيلم مستند، خوب و جامع است.
حتي مي‌توان گفت اين فيلم مرجعي است كه بخشي از مشكلات جامعه را با تحليل و سند نمايش مي‌دهد و آن را از وراي فيلتر يك شخصيت استثنايي عاشق تصوير مي‌كند. در فيلم كارت قرمز شخصيت محوري قرباني صداقت و بي‌پناهي‌اش مي‌شود. لايه‌هاي پنهان فيلم مي‌گويد شرايط يك جامعه تعيين مي‌كند كه سرنوشت از پيش مقدر هر زني يك مرد است. مهناز افضلي كه سينما را با بازيگري آغاز كرد و همزمان به ساختن مستند پرداخت، تاكنون سه فيلم مستند، بدون شاهد (1379)، زنانه (1381) و كارت قرمز (1384) را در شناسنامه كاري‌اش دارد. محور هر سه فيلم او زنان هستند. فارغ از هر نوع جايگاه اجتماعي و اين همان تاثير مستند به ياد‌ماندني كارت قرمز است كه تماشاگر را وادار به تفكر در باب سرنوشت زني مي‌كند كه اگر شرايط زندگي‌اش چيزي غير از اين بر او رقم مي‌زد، ظرفيت قرار گرفتن در مرحله‌اي از عاشقي را داشت و سينماي ذهن من را در واقعيت به نمايش مي‌گذاشت. يك ليلي. اما دريغ از مجنون. كارت قرمز فيلم به ياد‌ماندني و سندي تاريخي از روزگار مردان است.
