به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، آبان ۲۶، ۱۳۹۰

نوری زاد
ترس آفت زندگی ما شده و ما را به قهقرا می کشاند

فرزانه بذرپور
جرس: دهمین نامه محمد نوری زاد خطاب به رهبری با عنوان دزدان سپاه، دزدان اطلاعات هفته گذشته در رسانه ها منتشر شد و بازتاب های فراوانی هم یافت . درباره این نامه با محمد نوری زاد گفتگو کردیم .
نوری زاد بی هراس از احضار و زندان می گوید اگر از خودمان هزینه نکنیم زمان از دست می رود و همچنان حقوق مردم تباه خواهد شد . او می گوید من به عهدی که با خودم و خدایم بستم وفادار خواهم ماند و تا شب انتخابات خواهم نوشت و اگر مرا به زندان فرابخوانند من مشکلی ندارم و نگران چیزی هم نیستم.
این نویسنده و محقق نام آشنا، کنار آمدن و مماشات رهبری با تهدیدات احمدی نژاد را برای حفظ حامیان اش می داند و درباره پس از احمدی نژاد آشفتگی و اعتماد مخدوش شده مردم را پیش بینی می کند.

نوری زاد امیدی به تغییر پس از احمدی نژاد ندارد و می گوید : چه احمدی نژاد را بردارند و چه این دو سال سپری شود اتفاقی در کلیت کشور نخواهد افتاد . باقی ماندن و برداشتن او چیزی نیست که در افق آرزوی مردم قرار گرفته باشد مردم آزادی و حقوق پایمال شده شان را می خواهند.

این فیلمساز و کارگردان همچنین در نامه اش خبر از ساخت فیلمی با عنوان محرمانه با رهبرم" را داده بود . درباره ماجرای این فیلم و توقیفش توسط سپاه پرسیدیم که پاسخ داد: " در این فیلم جز من کسی در مقابل دوربین نیست . من در دادگاه هستم . من در سلول انفرادی و بازجویی هستم . بازجوها با من صحبت می کنند، می زنند، فحش ناموسی می دهند و دادگاه برای من حکم صادر می کند . این یک داستان صد در صد واقعی است " با اینکه در پی دهها نامه سرگشاده و محرمانه نوری زاد به رهبری هیچ پاسخ و صدای از بیت رهبری نرسیده است اما نوری زاد ناامید نشده و فیلمش را تنها به قصد رساندن به رهبری ساخته است و برای دانستن مردم منتشر هم خواهد کرد.

نوری زاد در یک کلام می گوید: ترس آفت زندگی ما شده و ما را به قهقرا می کشاند.

متن کامل این گفتگو را بخوانید :

دهمین نامه شما به رهبر جمهوری اسلامی در هفته گذشته منتشر شد که وجه انتقادی تندتری نسبت به نامه های قبل داشت و در آن صراحتا به فساد در سپاه و اطلاعات پرداخته اید . برای اولین سوال ، بعد از انتشار این نامه آیا احضاریه یا اخطاری از سوی مقامات امنیتی دریافت کردید؟ و با تجربه ای که از برخوردهای سپاه با منتقدین دیده اید آیا فکر میکنید این فرصت را خواهید یافت تا هر هفته نامه ای خطاب به رهبری منتشر کنید؟

علت اینکه نامه دهم من از لحن تندتری برخوردار شده شاید به این دلیل است که موضوعی که من برای این نامه انتخاب کردم موضوعی است که نمیتوان آن را با نرمی طرح کرد. ترس از دزدی، ورود به حریم خصوصی مردم و ترس از ضایع شدن حقوق مردم اینها را با تعارف و الفاظ نمی توان مطرح کرد بلکه بر بستری از صراحت این موضوع را می شد مطرح کرد که من نوشتم. اما اینکه فراخوان و احظاری بوده باید بگویم من مشکلی برای احضار ندارم . من نامه هایم را از قبل آماده کردم و به اینترنت سپردم و این نامه ها یک به یک منتشر خواهد شد و هراسی ندارم از اینکه بگیرند و ببرند و باور دارم اگر به این هراس ها بها دهیم روزها از پی هم سپری می شوند و ما به خود نگاه می کنیم که در موضعی ایستادیم که یکسال پیش ایستاده بودیم . اگر از خودمان هزینه نکنیم و فرصت های مطلوب را فرا نخوانیم همچنان حقوق مردم مرتب تباه و ضایع میشود و زمان از دست میرود .

هدف از این نامه ها در آستانه انتخابات چیست؟

ما انتخاباتی در پیش داریم و این زمان بسیار موثر و درستی است که من به عنوان یک فرد از آحاد مردمِ آرزو به دل و تحریم شده، اراده کنم که هفته ای یک نامه به رهبرمان بنویسم و ایشان را نسبت به خواسته ها و دردها ی مردم متوجه کنم یا ایشان از این خواسته ها خبر دارند و کاری نمی کنند که این جفای بزرگی است به مردم و اگر خبر ندارند از طریق این نامه ها باخبر خواهند شد.

من به عهدی که با خودم و خدایم بستم وفادار خواهم ماند و تا شب انتخابات خواهم نوشت و اگر مرا به زندان فرابخوانند من مشکلی ندارم و نگران چیزی هم نیستیم . ما باید برای فرزندان و نسل های آینده هزینه شویم ما روح ها و روان هایی را خراشیدیم و آسیب رساندیم و امیدوارم خداوند این قدم ها را کفاره ای گناهان سابق ما قرار بدهد و ما بدین شکل از مردم خودمان پوزش بخواهیم و آینده ای مطلوب را در افق دید آنها قرار دهیم.

همانطور که شما در نامه دهم خود اشاره کردید محمود احمدی نژاد با دسترسی به یک سری اسناد محرمانه عملا از دست بالایی برخوردار شده است. شما با شناختی که از روحیه رهبری دارید فکر میکنید رهبری در مقابل احمدی نژاد راه مماشات در پیش گیرد یا حمله میکند و انچنان که در نامه نهم از او درخواست کردید شجاعت و شهامت نشان خواهد داد؟

من بعید میدانم آن شجاعت وجود داشته باشد و رهبری نگران افشای اسناد ربوده شده توسط احمدی نژاد نباشد . من تصورم همان وجه اولی است که شما گفتید . یعنی رهبری با احمدی نژاد کنار می اید و تلاش می کند که جامعه به تندی و تنش نکشد به گونه ای که یک طرف افشا کنند و طرف مقابل اصرار و جامعه دچار آشفتگی و آشوب شود . شاید رهبری مایل نیست این آشوب ها به سمت اطرافیان و حامیان اش نشانه گرفته شود. مثلا یکی از اسناد درباره شخص رئیس مجلس است وقتی این اسناد فاش شود دستگاه قضایی باید در قبال سند منتشر شده موضع بگیرد . طبیعی است وقتی برادر ایشان در دستگاه قضایی است طبق آیه قران رفتار نمیکند اینکه اگر خطایی را دیدی مراعات برادر و خویشاوند و پدر و مادر را نکن و حق را پیش ببر . اما متاسفانه ما در این سالها قانون را به خاطر برادر زیر پا گذاشتیم و ایمان و صداقت و خدا و پیغمبر را برای خاطر خویشاوندانمان به خاک افکندیم . اعتماد مردم مخدوش و خراشیده شده است. دو ساله احمدی نژاد هم سپری خواهد شد و مردم باید چشم به راه پایان این دو سال باشند.

شما پایان این دو سال را چطور پیش بینی میکنید؟

من هیچ افق مبارکی نمی بینیم . چه اینکه فرض کنیم احمدی نژاد دست به افشای اسناد بزند و چه در آن سو رئیس قوه قضائیه تهدید کند که زبان در کام کشند وگرنه پرونده هاشان را برملا میکنیم. در نامه یازدهم من به همین موضوع میپردازم که جمعه شب ساعت یازده منتشر خواهد شد .

پیش بینی من آشفتگی است . اعتماد مردم مخدوش شده و بر بستری از اعتماد مخدوش شده چه احمدی نژاد بماند یا برود اتفاقی برای مردم نخواهد افتاد. باقی ماندن و برداشتن او چیزی نیست که در افق آرزوی مردم قرار نگرفته مردم آزادی خودشان را مشتاق هستند .

نمایندگان مجلس اقدامی خواهند کرد؟

مردم میخواهند خودشان و نماینده های واقعی شان را در مصدر امور ببینیند . مردم اصلا چنین مجلسی که هست را نمیخواهند. این مجلس طنزی است به نام اجتماع جمعیتی از نمایندگان که به دروغ میگویند ما نماینده مردم هستید . این نمایندگان مطلقا خواسته های مردم را نمی بینند و جز بزدلی و ترس در مجلس چیزی شاهد نیستیم . نمایندگان اختیاری از خودشان ندارند و امور را به روزمرگی میگذرانند و حریت و ازادگی از هیچ نماینده ای شاهد نیستیم که اعلام کند ما نماینده این مردم هستیم و این مردم بار امانت خودشان را بر دوش ما گذاشتند و این امانت مختصاتی دارد ما کدام را رعایت کردیم . مردم را زدند و کشتند ما کجا متاثر شدیم و کجا اعتراض کردیم . به هرتقدیر چه احمدی نژاد را بردارند و چه این دو سال سپری شود اتفاقی در کلیت کشور نخواهد افتاد

من اصلا امید ندارم . ما باید کار خودمان را به درستی انجام دهیم و منتظر آینده باشیم . معتقدم که ما امروز خودمان را اگر درست پیش ببریم آینده از همین امروز شکل خواهد گرفت و متاثر از رفتار ما خواهد بود و اگر درست رفتار کنیم آینده متاثر از قدم های درست ما خواهد بود .

شما معتقدید که سپاه و وزارت اطلاعات به فساد اقتصادی آلوده شده اشت . آیا ما در آینده نزدیک شاهد یک حکومت نظامی خواهیم بود که حتی رهبر توسط نظامیان انتخاب خواهد شد؟

همین الان حکومت ، یک حکومت نظامی است . الان کجا هست که توسط سپاه اداره نمیشود . در صدا و سیما، مجلس و رئیس صدا و سیما و برخی از نمایندگان مجلس سپاهی هستند . شهردار تهران سپاهی است . بسیاری از استانداران ، فرمانداران ، وزرا سپاهی هستند و انها هم که سپاهی نیستند مرعوب فرماندهان سپاهی هستند. ورود به اقتصاد یکی از مفاسدی است که سپاه آلوده آن شده است . چرا سپاه باید وارد سیاست و اطلاعات شود . در حالیکه همه میدانیم که چنین چیزی هیچوقت در شخصیت و هویت سپاه نبوده و نباید باشد . سپاه به خاطر اینکه اسلحه در دست دارد تمام مناقصه ها را به سمت خودش جارو میکند . سپاه وارد حوزه های اقتصادی شده اما هیچ کس جرئت حسابرسی از سپاهیان را ندارد . سپاه از هر نماینده مجلس پرونده ای درست کرده و تهدیدشان میکند. تا به حال سابقه نداشته یک نماینده از رفتار وزارت اطلاعات انتقاد کند در حالیکه به راحتی از وزارت خانه های دیگر انتقاد میکنند . چون هر کدام پرونده ای در وزارت اطلاعات دارند.

سپاه زبان نمایندگان را با تهدید به افشا قفل بسته و شهامت را از آنها گرفته است. مفاسد دامن گیر این دو دستگاه – سپاه و اطلاعات- آنچنان غلیظ شده که فقط شامل حوزه اقتصادی نیست و اینها در بسیاری از حوزه ها آلودگی دارند . البته موکدا تاکید میکنم که این دزدان اطلاعات و دزدان سپاه را باید از پرسنل خوب این دستگاه ها جدا کرد ، انسانهای شریف پاک و دوست داشتنی و مردمی هستند اما اراده ای از خودشان ندارند و اراده ای این دستگاه در اختیار همان دزدان است.

انچه که درباره اطلاعات و سپاه مینویسد و میفرمایید از آنچه که در زمان شاه و ساواک هم شنیده شده مخوف تر و هولناک تر است. چه اتفاقی افتاده که بعد از یک انقلاب اعتقادی ، ارزشی مفاسدی این چنین در بخش هایی است که قرار بوده حافظ جان ، مال ، ناموس و ارزش های مردم و کشور باشند؟

وقتی در یک جامعه نظارت نباشد و دستگاه ها مورد نقد، واکاوی و وارسی واقع نشوند و قدرت متمرکز شده و پرسیدن و حق پرسش از مردم سلب شود آن دستگاه ها به فساد در می افتند.

مثالی می زنم . بازجوی من در زندان ادم کودن و بی سوادی بود و چون خودش نمیتوانست با من صحبت کند یک فرد مثلا باسواد اورد که لهجه اصفهانی داشت . ابتدا این بازجوی اصفهانی سعی کرد با زبان نرم و ملایم از من تواب بسازد و سعی کرد از من دست نوشته و توبه نامه بگیرد . وقتی موفق نشد ادب را کنار گذاشت و شخصیت واقعی خودش را عریان کرد و به من گفت تعدادی خانم به اینجا میاورم و خانواده ات را دعوت میکنم و ویدیو کنفرانسی تشکیل میدهم و میگویم تو با آن خانم ها ارتباط داشتی. انتظار داشت من به دست و پایش بیافتم ولی من جواب دادم خاک بر سر دستگاه اطلاعات که برای شکستن فردی مثل محمد نوری زاد در حوزه خصوصی افراد دست ببرد و به چنین تمهیداتی متوسل میشود . و به او گفتم من به محض آزادی درب خانه رهبر میروم و میگویم که شما چه جانورهایی هستید . و آن دیگری گفت برو اگر تجاوز هم شد برو اعتراض کن

این دسته هیولاهایی هستند که ورد زبان شان سید علی است . ورد زبان شان عبادت ،سینه زنی و عزاداری برای امام حسین است اما علیرغم اینها هیولا گونه با زن و بچه مردم رفتار میکنند . ما هیچوقت دستگاه ها را نقد نکردیم . طبیعی است که دستگاهی که نگران پرسشگری نمایندگان و رسانه ها نباشد روز به روز بر مفاسدش افزوده میشود . مفاسد را اکنون از سپاه بگیرد انگار از هویتش خارج میشود .

در نامه تان عنوان کردید که فیلمی با عنوان "محرمانه با رهبرم" ساختید . این فیلم گویا مستندی است درباره فساد در اطلاعات و سپاه ؛ ممکن است برای خوانندگان جرس درباره محتوای این فیلم و چگونگی ساخت آن بفرمایید و بگویید چطور شد این فیلم به دست سپاه افتاد؟

قریب دو تا سه ماه روی فیلم نامه اش کار کردم و قصدم این بوده و هست که هر آنچه بر خودم رفته به صورت فیلم در بیاورم و به رهبر هدیه کنم تا نگاه کند یک متهمی مثل محمد نوری زاد بدون هیچ اغراقی یا وارد شدن به پرونده دیگران فقط و فقط خودش جلوی دوربین هر آنچه که بر خودش رفته را تعریف و تصویر میکند . در این فیلم جز من کسی در مقابل دوربین نیست . من در دادگاه هستم . من در سلول انفرادی و بازجویی هستم . بازجوها با من صحبت میکنند، میزنند، فحش ناموسی میدهند و دادگاه برای من حکم صادر میکند . این یک داستان صد در صد واقعی است . من در این فیلم نامه کم گفتم که اضافه گویی نکرده باشم. بعد از اینکه فیلم نامه آماده شد در سکوت شروع به ساخت فیلم کردم و خودم با هزینه شخصی دکور سلول انفرادی ساختم و با لباس و چشم بند جلوی دوربین رفتم و جز خود من هیچ کس نیست و کار دراماتیزه شده و داستانی است . 80 روز فیلمبرداری کردیم و در پایان 80 روز 18 نفر همزمان به محل فیلمبرداری و خانه من وارد شدند . از روز اول که فیلمبرداری را شروع کرده بودم منتظر این روز بودم چون که کوچکترین خطایی مرتکب نشده بودم . من داشتم یک فیلمی را کاملا محرمانه بدون هیچ عکس و خبری برای رهبری می ساختم اما امدند و وسایل و فیلم را بردند. بعدا به انها گفتم وسایل من را بدهید وگرنه افشاگری میکنم . انها گفتند این فیلم صهیونیستی ترین فیلمی است که درباره شرایط زندان و بازجویی ها ساخته شده که من گفتم اگر این فیلم صهیونیستی است پس رفتار شما با من و دیگران چطور بوده است.

به آنها گفتم شما یک قسمت از فیلم را نشان دهید که بر من نگذشته باشد . من چیزی را تصویر کردم که بر من گذشته است و فریم به فریم آن اگر صهیونیستی است پس رفتار بازجویان و حکم دادگاه دیگر چه باید نامگذاری بشود .

آیا هنوز فیلم را دارید؟

بله این فیلم هم دست من هست و هم دست دزدان سپاه . من کار خودم را میکنم بعد از اینکه اینها وسایل من را برداشتند و بردند من فیلمبرداری را در همان لوکیشن ادامه دادم و کار را تمام کردم و در همین داخل ایران کار در حال تدوین است و من مراقبت میکنم که این فیلم آماده شود و بدون انتشار، نسخه ای از آن را به رهبری میفرستم تا ببینند که چه هیولاهایی در سیستم امنیتی، قضایی دست به دست هم دادند و پوست از سر قانون و روان مردم میکنند .

نامه های شما به رهبری سرگشاده بود آیا قصد انتشار فیلم را ندارید ؟

این اتفاق ظاهرا باید می افتاد . توی قاموس حاکمیت ما چه سرگشاده نامه بنویسید و چه پنهان و محرمانه سر و کارتان با زندان و توهین و درفش اطلاعاتی هاست . من این فیلم را سعی میکنم به دست خود ایشان برسد اما اگر ببینم اهمیتی داده نمی شود این حق مردم است که بدانند . اگر چه به من پیشنهاد شده بود که در سینماهای خارج از کشور منعکس شود که من قبول نکردم و نخواستم یک ماجرای داخلی به عرصه بین المللی کشیده شود و مثلا در کنار فیلم های چون بدون دخترم هرگز قرار بگیرد .

از میان دهها نامه ای که خطاب به رهبری نوشتید چه نامه های سرگشاده در رسانه ها منتشر شد و چه نامه های پیشین آیا هیچوقت پاسخ یا واکنشی از بیت رهبری داشتید ؟

خیر مطلقا پاسخی نبود

ایا دوستان قدیم شما که هنوز از نزدیکان به رهبری هستند هیچ اظهارنظری نداشتند؟آیا اصلا فکر می کنید رهبری نامه های شما را خوانده است؟

یک واهمه بزرگ دوستان قدیم من را فراگرفته است که حتی جرئت تلفن زدن به من را هم ندارند و ترسی بزرگ بر خانه ها و زندگی مردم حاکم شده است و به محض اینکه موردی را سیاسی می بینند از آن پرهیز می کنند . تمام دوستان قدیمم از اطرافم پراکنده شدند . علتش فقط ترس است . تاجایی که مثلا جوانی که با من ایمیلی درباره چوب بری مکاتبه کرده بود از من خواست ایمیل ها را حتی از حافظه کامپیوترهم پاک کنم . وقتی من پرسیدم چرا ؟ گفت دزدان اطلاعات و سپاهی که خودتان نوشتید برایشان مهم نیست موضوع مکاتبه ما چوب بری است !

ترس در زندگی مردم ماست این آفت زندگی ماشده و دارد ما را به قهقرا سوق می دهد.