منوچهر بهار
هر جاي طبيعت سري ميزنيد، امكان ندارد كه آلودگي و زباله چشمان شما را آزار ندهد؛ از شمال سبز كشور گرفته تا بيابانهاي گرم يزد و كرمان، از دشتهاي مريوان تا كوههاي بينالود خراسان. درختان قطعشده و نيمهسوخته، ظروف يكبار مصرف، كيسههاي زرد و قرمز چيپس و پُفك، بطريهاي نوشابه، روغن سوخته خودروها و هزاران زباله ديگر همه جا را سخت آزرده است.
اما اين بار داغي ديگر بر دلمان نشست، و آن خشك شدن درياچه اروميه، واقعيت اين است كه ريشه اصلي مشكل درياچه اروميه را بايد در نگاه و تفسير بشر از محيطزيست طبيعي او جستوجو كرد. به ديگر سخن مشكل اصلي در معرفتشناسي و جهانبيني آدمي است.
خالي شدن كاسه درياچه اروميه از آب در حالي روزبه روز ابعاد تازهتري به خود گرفته و با اعتراضهاي مردمي به خواست ملي براي كشور بدل ميشود و هرگونه امنيتي و سياسي شدن آن به زيان منافع كشور است. از سوي ديگر دستگاههاي مرتبط با حوضه آبخيز اروميه، هيچ طرح كارآمدي براي نجات نگين فيروزهيي غرب ايران ارايه ندادهاند.
درياچه اروميه كه متوسط ورودي آب آن چهار ميليارد و 500 ميليون مترمكعب در بلندمدت بوده، بعد از سال 76 تا امروز 1/3 ميليارد متر مكعب از ذخيره آبي خود را به دلايل متعدد كه غالب كارشناسان آن را تابعي از سوءمديريت منابع آبي مينامند از دست داده و هر روز 3 ميليمتر از عمقش كاسته ميشود. مشكل درياچه اروميه به طرز باور نكردنياي حادثه غمانگيز مرگ درياچه بزرگ آرال در شوروي چهل سال پيش را تداعي ميكند، درياچهيي كه با وعده سر خرمن انتقال آب از سيبري مورد سوءاستفاده بهرهبرداران آب و مزارع پنبه قرار گرفت و براي هميشه نابود شد و تودههاي نمك هزاران انسان را آواره و ميليونها تن خاك را شورهزار كرد.
بزرگترين درياچه آب شور ايران، در 15 سال گذشته رفتهرفته به تشت نمك بدل شد و بيم بياباني شدن هزاران هكتار زمين مرغوب در حاشيه و حتي دوردستتر از ساحل آن، حواس بسياري از كارشناسان منابع حياتي را به خود مشغول كرده است. با اين حال هيچگاه مشكل درياچه اروميه در اين سالها به عنوان فاجعهيي زيستمحيطي با ابعاد شديد اجتماعي، در نظر مديران جدي گرفته نشد و تا همين امروز بدون برنامه در حال قرباني گرفتن است. به گفته مسوولان سازمان محيطزيست، درياچه اروميه در سالهاي اخير تنها يك ميليارد متر مكعب در سال ورودي آب دارد كه اين مقدار به دليل تبخير بالا و وضع اقليمي منطقه در لايههاي نمك پيش از رسيدن به بستر درياچه تبخير ميشود. بنا به استناد نظر كارشناسان اكولوژي، آبي به كاسه درياچه در سالهاي اخير ريخته نشده و گرما از ذخيره آبي درياچه براي تبخير بذل و بخشش ميكند.
خشكسالي و كاهش بارش سالانه در حوضه آبخيز اروميه اگر چه يكي از علل كاسته شدن از ورودي آب درياچه عنوان ميشود اما بهرهبرداري بي اندازه از آب و هدايت آب رودخانهها به مزارع و باغات در حال توسعه حاشيه درياچه و همين طور بهرهبرداري 36 سد كوچك و بزرگ در ورودي اين حوضه آبريز در كنار تخريبهاي ناشيانه مانند ساخت ميانگذر اروميه، قلب اين نگين رنگباخته غرب ايران را شكست و مرگ زود هنگامش را رقم زده است.