اما هر کدام وظیفه خاصی دارند .
دکتر ایرج اشراقی
جناب آقای بهگر با درود وتشکر از مقاله ای که زیر نام «سیاست بد است و مذهب خوب است؟» نوشته اید.
شما در این مقاله به چند اظهار نظر مختلف جوابی داده اید که من در باره مطالب مطرح شده از طرف دیگران وجواب شما سخنی ندارم. اما در باره مقاله من لازم است که به چند مطلب اشاره کنم .
مطلب اول: عبدالبها در رساله نامبرده مشخصا ملایان وفقهای شیعه را در نظر داشته چون به نقش آنها به دوران صفویه و همچنين به دوران سلطنت فتحعلیشاه و حکم جهاد محمد مجاهد وجنگ دوم ایران و روس اشاره کرده و حتی به نقش علمای سنی دولت عثمانی در جنگ آن با روسيه.
اما اين مطلبی است که به همان ميزان درباره ارباب دين مسيحيت و آيين بودا و ... نيز صدق می نمايد. اصل جدائی ارباب دين از نهاد حکومت که عبدالبها بدان اشاره کرده، تنها مربوط به علمای شيعه اثنا عشری نبوده. به همين علت هم در آموزه های بهائی نه ملا جائی دارد ونه فقیه .
اما اين مطلبی است که به همان ميزان درباره ارباب دين مسيحيت و آيين بودا و ... نيز صدق می نمايد. اصل جدائی ارباب دين از نهاد حکومت که عبدالبها بدان اشاره کرده، تنها مربوط به علمای شيعه اثنا عشری نبوده. به همين علت هم در آموزه های بهائی نه ملا جائی دارد ونه فقیه .
مطلب دوم شما اشاره به عده ای کرده اید که علی رغم تعلق به آيين بهائی در سیاست هم دخالت کرده اند. و نامی هم از آقای ثابتی برده اید که اصلا بهائی نبوده.
اما جهت اطلاع شما هر شخصی که بهائی است ایمان خود را پوشیده نگه نمی دارد. این مطلب در جمهوری اسلامی به اثبات رسید.
همه آنها ئی که اعدام شدند اگر یک کلمه می نوشتند «بهائی نیستم» نه تنها که فورا آزاد می شدند بلکه به نان ونوائی هم می رسیدند. اما هر که بهائی بود چنین نکرد و اعدام شد.
همه آنها ئی که اعدام شدند اگر یک کلمه می نوشتند «بهائی نیستم» نه تنها که فورا آزاد می شدند بلکه به نان ونوائی هم می رسیدند. اما هر که بهائی بود چنین نکرد و اعدام شد.
به چه هدفی ردیه نویسان عده ای را که بارها گفته اند بهائی نیستم به عنوان بهائی معرفی می کنند روشن است. يکی از آنها هم آقای ثابتی است.
هر بهائی که ایمان خودرا انکار کند از جامعه بهائی اخراج می شود. آقای ثابتی هیچ گاه نگفته که بهائی بوده ویا بهائی است.
شما اهل علم وفلسفه هستید حد تقل انتظار از شما این است که قبل از اینکه به گروهی اتهامی بزنید ابتدا تحقیقی بفرمائید. به آنهائی که عده ای غیر بهائی را بهائی معرفی می کنند در کتاب «کشتار و سر کوب دگر اندیش مذهبی» جوابی داده ام در صورت تمایل به آن مراجعه بفرمائید.
اما بر گردیم بر سر اصل گفتگو : من فکر می کنم که بین شما ومن تنها یک اختلاف جزئی بيشتر نباشد .
شما نو شته اید «چون معتقدم رفتن به دنبال برتری مذهبی منجر به جنگ مذهبی خواهد شد »
من هم مانند شما معتقدم زمانی که برتری وبهتری مطرح شد جهان ویران شد .
در ادامه می نویسید:
«برابری سیاسی و مدنی، حقوق اقلیت ها، آزادی مذهبی وجدائی قانونی حوزه های خصوصی وعمومی در یک حکومت لا ئیک مقصود نهائی من است .» هدفی است والا من هم دقیقا همین را می خواهم . سئوال من از شما این است که با کدام برنامه واز چه راهی می خواهید به این هدف بر سید ؟ا
اگر راهتان را تعریف کنید شاید من هم در خدمت شما باشم .
«برابری سیاسی و مدنی، حقوق اقلیت ها، آزادی مذهبی وجدائی قانونی حوزه های خصوصی وعمومی در یک حکومت لا ئیک مقصود نهائی من است .» هدفی است والا من هم دقیقا همین را می خواهم . سئوال من از شما این است که با کدام برنامه واز چه راهی می خواهید به این هدف بر سید ؟ا
اگر راهتان را تعریف کنید شاید من هم در خدمت شما باشم .
از سال 1906 برابر با 1285 که فر مان مشروطیت صادر شده تا امروز احزاب زیادی در ایران داشته ایم وفعالیت های سیاسی زیادی شده خون ها ریخته شده نتیجه آیا استقرار حکومت قانون بوده؟
احزاب کدام برنامه ها را داشته اند وچه می خواسته اند؟ آیا حکومت قانونی که شما می خواهید مورد نظر آنها بوده؟
حرف من با شما این است که برای رسیدن به حکومت قانون که هردوی ما طالب آن هستیم چه راهی را انتخاب کنیم مناسب است ؟
راه هائی را که تا کنون انتخاب کرده اند آیا درست بوده؟ و باید همان راه هارا ادامه داد یا باید به فکر پیدا کردن راهی مناسب تر بود .
ارادتمند اشراقی
دوشنبه 9 اردیبهشت برابر با 29 آپریل 2019
