به گزارش ایسنا، روزنامه شرق نوشت: «فوتبال ایران سالهاست اسیر حواشی عجیبوغریب است اما یکی از مسائلی که تقریباً هیچوقت از بین نرفته، «محوشدن» یکباره تعدادی از فوتبالیستهای مشهور است. همیشه برای عدهای سوال بود که چطور یک ورزشکار معروف که در اوج شهرت، همواره تیتر یک رسانهها بوده، کنار میرود و دوران فوتبالش به پایان میرسد.
مدتهاست دورهمی فوتبالیستها در سفرهخانههای فرحزاد از حالت غیر رسمی و مخفی به شکل رسمی و علنی درآمده و دیگر سخت نیست بدانیم پاتوق کدام فوتبالیست در کدام سفرهخانه یا باغچههای فرحزاد و اطراف تهران است. همان طور که خداداد عزیزی سالها بعد از پایان فوتبالش اعلام کرد که از سال ۸۴ قلیان میکشیده و اغلب فوتبالیستها یا قلیانی هستند یا سیگاری! اگر از مبحث قلیانکشیدن کمی فاصله بگیریم، بحث خطرناکتر مصرف «تریاک» در فوتبال به میان میآید؛ موضوعی که اگر چه تعدادش در سطح حرفهای زیاد نیست ولی همان چند موردش هم تکاندهنده است.
جمعهشب در برنامه تلویزیونی شبکه ۵ یکی از بازیکنان موفق استقلال در دهه ۶۰ پرده از رازی برداشت که شاید تا مدتها نقل محافل ورزشی باشد؛ ناصر عباسی در این برنامه اعتراف کرد در دورانی که با پیراهن استقلال به میدان میرفته، به «تریاک» اعتیاد داشته و با یکی از ستارگان و از بزرگان این تیم بساط میکرده است: «وقتی به استقلال آمدم، با بهترین بازیکن تیم که آرزو داشتم حتی کنار او بنشینم، تا شش صبح تریاک کشیدیم و بعد سر بازی رفتیم!» اعتراف ناصر عباسی اما بخش مهمتری هم دارد که میگوید شب قبل از بازی مهم استقلال با بازیکن مشهور این تیم تریاک کشیده و با تصور این که بازی تیمش لغو خواهد شد و شرایط بد جوی، تا شش صبح صحنه را ترک نکرده: «شب قبل از بازی و ساعت ۱۲ شب برف زیادی میآمد و ما دو نفر در یکی از خیابانهای جردن بودیم و به خیال این که بازی فردا انجام نخواهد شد به جایی که نباید، رفته و تا ۲، ۳ صبح پای بساط نشستیم! پس از آن خواستیم به منزل برویم که مشاهده کردیم هنوز برف میبارد و به اتفاق آن شخص به نیاوران رفته و تا شش صبح تریاک کشیدیم! به یاد دارم که ساعت ۱۲ ظهر از طرف باشگاه استقلال و آقای اولیایی برای ما پیغام فرستاده بودند که سریعاً خود را به ورزشگاه برسانید و دلیل غیبت خود را پیش از بازی توضیح دهید که ما خشکمان زد. سریعاً به سمت ورزشگاه حرکت کردیم که در آخر وقت به حوالی استادیوم رسیدیم و متوجه شدیم زمین خشک است و بازی برگزار میشود و آنجا برف نباریده است که مرا به دلیل دیر رسیدن به اردو نیمساعت قبل از بازی کنار گذاشتند اما به آن شخص که به همراه من تا نیمهشب در حال مصرف تریاک بود، مجوز بازی داده شد، به زمین رفت، دو گل هم زد و بهترین بازیکن زمین هم شد. من هم در نیمه دوم آن دیدار بازی خیلی خوبی را انجام دادم.»
سرمربی آن دوران استقلال مرحوم منصور پورحیدری بود که طبیعتاً تصور نمیکرد دو بازیکن اصلی تیمش تا پای صبح مشغول مصرف مواد مخدر بودهاند. این اعتراف ناصر عباسی اما در حضور مجتبی محرمی رخ داد که خودش نیز یکی از کسانی است که به مواد مخدر اعتیاد داشت و طبق مصاحبهاش با «تماشاگر» سرانجام توانست از دست اعتیاد خلاص شود: «من از ۲۷ سالگی معتاد شدم. قبلش اعتیاد نداشتم. خیلیها دربارهام دروغ میگویند. دلیلی ندارد که بخواهم دروغ بگویم. اما من آن سالها خلافهای دیگر میکردم، ولی اعتیاد نداشتم. الان حالم بهتر است ولی مشکل ریویام هنوز پابرجاست.»
داستان فنونیزاده
یکی دیگر از همبازیهای ناصر عباسی در اوایل دهه ۷۰، مهدی فنونیزاده است که سالها درگیر مبارزه با ترک اعتیاد بود. معتادشدن یکی از شوتزنهای قهار تیم ملی و تیم فوتبال استقلال اما به شکل عجیبی دراماتیک است: «بعد از این که از پاس تهران جدا شدم، به اواخر فوتبال خود رسیده بودم، قصد داشتم کار جدیدی را شروع کنم، به همین دلیل به تولیدی دوستم رفتم تا در خصوص شروع یک کار جدید با هم صحبت کنیم، در آنجا دیدم دوستم خیلی عادی در حال مصرف مواد است و به من یک تعارف زد و گفت با یک بار مصرفکردن کسی معتاد نشده است. برای این که فکر نکند خودم را گرفتهام، کنار او نشستم و به قول معروف یک پُک زدم. از آن روز بهبعد هفتهای یکبار به بهانه کار پیش دوستم میرفتم و در واقع با هم مواد میزدیم! به خودم آمدم و دیدم موادکشیدن من به سه روز یکبار کشیده است و دستبرقضا دوستم بعد از مدتی از ایران رفت و حالا من باید به صورت مستقیم از دلال مواد خریداری میکردم. بدترین روزهای من زمانی بود که اقوام و دوستان نزدیکم حس کرده بودند معتاد شدهام اما من خودم را گول میزدم که مگر ورزشکار هم معتاد میشود؟ خلاصه آذر ۱۳۸۸ به این نتیجه رسیدم که بهخاطر همسر و دخترم باید ترک کنم و عزم خود را جزم کردم تا زندگی جدیدی را شروع کنم. موفق شدم و حالا چندسالی است که مدیر مرکز ترک اعتیاد در تهران هستم تا بتوانم به افراد زیادی برای بازگشت به زندگی کمک کنم.»
فراق پدر
رضا رجبی، فوتبالیست اواخر دهه ۶۰ که از ستارههای استقلال تهران بود، شاید یکی از بدترین خاطرات یک فوتبالیست معتاد به مصرف تریاک و هروئین را داشته باشد. رضا رجبی از اواخر دهه ۶۰ بعد از فوت پدر و به دلیل وابستگی شدید به خانواده و طبق گفته خودش، هضمنکردن «یتیمشدن» به سمت مصرف تریاک رفت. شش سال تریاک مصرف کرد و از سال ۷۴ به سمت مصرف هروئین رفت. رضا رجبی میگوید مصرف هروئین بدترین اتفاق زندگیاش بود و اگر با مصرف تریاک میتوانست دورهمی این مواد را بزند، با مصرف هروئین تا خوابیدن روی صندلیهای پارکهای عمومی هم پیش رفت تا سرانجام نمایندگان یکی از مراکز ترک اعتیاد او را در پارک پیدا کرده و به مراکز مذکور ببرند. رضا رجبی حالا ۱۷ سال است که ترک کرده و در حال حاضر به تدریس در مدارس فوتبال میپردازد.
حبس ابد
اما مشهورترین پرونده اعتیاد به مواد مخدر یک فوتبالیست به علی اکبریان، روماریوی فوتبال ایران، تعلق دارد. اکبریان اعتیادش به مواد مخدر و محکومیتش به حبس ابد را این گونه شرح داده است: «در بزم دوستانه به مواد مخدر معتاد شدم. به یک نفر از دوستانم ۲۰۰ هزار تومان پول دادم تا برایم مواد مخدر بخرد. ۴۰ گرم شیشه برایم خرید و زمانی که آمد شیشهها را بدهد، ماشین پلیس را سر خیابان دیدم. وقتی مأموران به ما نزدیک شدند، دوستم بسته مواد را به پشتبام انداخت؛ بستهای که ۳۵۰ گرم کراک داخل آن بود و مأموران خیلی زود بسته را پیدا کردند و ما را به اداره آگاهی بردند. فردای آن روز پدر دوستم آمد و از من خواست که به او کمک کنم. تا آن موقع نمیدانستم داشتن اینهمه کراک جرم سنگینی است و من جرم را به گردن گرفتم. او با فیش حقوقی آزاد شد و من به حبس ابد محکوم شدم. بعد از پنج سال با وثیقه ۴۰۰ میلیونتومانی آزاد شدم، برای شهریه دخترم به پول نیاز داشتم که یادم آمد طلبی ۳۰ هزارتومانی از یکی از رفقا دارم. او به من گفت پول نقد ندارد اما بهجایش به من ۳۰ گرم شیشه داد تا آن را آب کنم و با پولش دخترم را در مدرسه ثبت نام کنم. در میان راه پلیس به ماشین ما مشکوک شد و وقتی کل ماشین را گشت، ۳۰ گرم مواد را پیدا کرد و جرمم سنگینتر شد.»
ملیپوشان جوانی که معتاد شدند
در فوتبال امروز اما موارد مشابه زیادی داریم که متفاوت از قدیمیهاست. اگر قدیمیها حاضر شدند بعد از مدتی نسبت به اتفاقات منفی زندگی خود اعتراف کنند اما مصرف مواد مخدر در بین فوتبالیهای امروزی اصولاً یا تکذیب میشود یا به صورت مخفف یا «کدوار» رسانهای میشود تا خواننده خودش سرنخ قضیه را بگیرد. نیما نکیسا، سنگربان اسبق تیم ملی که اخیراً بهعنوان مسئول توسعه فوتبال پایه منصوب شده است، حرفهای جالبی درباره بازیکنان پایه زده است: «١٧ درصد بازیکنان ملی ١۵سال گذشته ما که در ردههای نوجوانان، جوانان و امید به تیم ملی دعوت میشدند، الان معتاد هستند! ضمن این که از این جمع ۴٣ درصد فوتبال را رها کرده و به سمت کاسبی رفتهاند و فقط ٢١ درصد آنها در باشگاهها هستند و این آمار بیشتر به فاجعه شباهت دارد و من امیدوارم با کمک تمام کسانی که دغدغه برای فوتبال دارند، این معضلات را تا آنجا که بتوانیم، کاهش دهیم.»