پژوهشی که در سال ۱۳۸۳در میان دانشجویان دانشگاه تهران انجام شده به ما نشان میداد فقط ۳۱ درصد از دانشجویان مصاحبهشونده با این گزینه که «رعایت حجاب برای زنان الزامی است» مخالف و نسبتاً مخالف بودند.[۱]
این درصد از مخالفت حاکی از آن است که در قشر پیشرو جامعه یعنی دانشجویان، آن هم دانشجویان دانشگاهی در پایتخت ایران، خواستهی حق پوشش اختیاری در اوایل دهه ۸۰ خواستهای فراگیر حتا در میان این بخش جوان و پیشرو جامعه نبوده است چه برسد به کل جامعه. اما این معادله در دهه ۹۰ حداقل در میان همین بخش یعنی جوانان پایتختنشین، تغییر کرده است، به طوری که پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سال ۱۳۹۴ نشان میدهد که بیش از ۵۴ درصد افراد زیر سی سال در شهر تهران با این گزینه که «همه خانمها باید حجاب داشته باشند حتا اگر به آن اعتقاد نداشته باشند» مخالف بودهاند.[۲] البته نتایج این پیمایش در سراسر ایران ارقام متفاوتی نسبت به نتایج آن در شهر تهران و در میان جوانان دارد اما در این نوشته چون قصدم صرفاً نشان دادن تغییراتی بود که در فاصله یک دهه در رابطه با نگرش مردم نسبت به حجاب اجباری ایجاد شده، از این رو فقط نتایجی را ذکر کردم که مربوط به پاسخ جوانان زیر سی سال شهر تهران بود. درحالی که پژوهش دوم (۱۳۹۴) در مجموعِ کل کشور و در میان همه افراد بدون در نظر گرفتن سن و محل زندگی، نشان میدهد که حدود ۵۳ درصد مردم ایران موافق حجاب اجباری و حدود ۲۲ درصد مخالف اجباری بودن حجاباند و حدود ۲۵ درصد هم میانهی این دو نظر را برگزیدهاند.[۳] بنابراین روشن است که در یک دهه اخیر مسئله «حق انتخاب پوشش» نسبت به سه دهه پیش از آن به خواستهای گستردهتر در میان مردم تبدیل شده است.
این درصد از مخالفت حاکی از آن است که در قشر پیشرو جامعه یعنی دانشجویان، آن هم دانشجویان دانشگاهی در پایتخت ایران، خواستهی حق پوشش اختیاری در اوایل دهه ۸۰ خواستهای فراگیر حتا در میان این بخش جوان و پیشرو جامعه نبوده است چه برسد به کل جامعه. اما این معادله در دهه ۹۰ حداقل در میان همین بخش یعنی جوانان پایتختنشین، تغییر کرده است، به طوری که پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سال ۱۳۹۴ نشان میدهد که بیش از ۵۴ درصد افراد زیر سی سال در شهر تهران با این گزینه که «همه خانمها باید حجاب داشته باشند حتا اگر به آن اعتقاد نداشته باشند» مخالف بودهاند.[۲] البته نتایج این پیمایش در سراسر ایران ارقام متفاوتی نسبت به نتایج آن در شهر تهران و در میان جوانان دارد اما در این نوشته چون قصدم صرفاً نشان دادن تغییراتی بود که در فاصله یک دهه در رابطه با نگرش مردم نسبت به حجاب اجباری ایجاد شده، از این رو فقط نتایجی را ذکر کردم که مربوط به پاسخ جوانان زیر سی سال شهر تهران بود. درحالی که پژوهش دوم (۱۳۹۴) در مجموعِ کل کشور و در میان همه افراد بدون در نظر گرفتن سن و محل زندگی، نشان میدهد که حدود ۵۳ درصد مردم ایران موافق حجاب اجباری و حدود ۲۲ درصد مخالف اجباری بودن حجاباند و حدود ۲۵ درصد هم میانهی این دو نظر را برگزیدهاند.[۳] بنابراین روشن است که در یک دهه اخیر مسئله «حق انتخاب پوشش» نسبت به سه دهه پیش از آن به خواستهای گستردهتر در میان مردم تبدیل شده است.