واکنشهای جهانی به گزارش تازه آژانس بينالمللی انرژی اتمی
يوکيا آمانو، مديرکل آژانس بينالمللی انرژی اتمی نیز در گزارش تازه خود که سهشنبه ۱۷ آبانماه ۱۳۹۰ (هشتم نوامبر ۲۰۱۱) منتشر شد، اعلام کرد جمهوری اسلامی ايران برای دستيابی به سلاح اتمی تلاش میکند.
گزارش تازه آژانس بينالمللی انرژی اتمی که در آن "نگرانیهای جدی" از فعاليتهای هستهای جمهوری اسلامی ايران ابراز شده بود واکنشهای کشورهای ديگر را در پی داشت.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، به نظر میرسد اسرائيل پس از انتشار گزارش آژانس بينالمللی انرژی اتمی با آرامش به اين موضوع برخورد کرده است.
دو شبکه تلويزيونی اسرائيل "شدت بیسابقه گزارش آژانس" را عاملی بر دور شدن حمله احتمالی نظامی به ايران دانستند.
شبکههای تلويزيونی دو و ۱۰ اسرائيل به نقل از مقامات مسئول گفتند که گزارش آژانس به اسرائيل "برای چند هفته يا چند ماه" فرصت خواهد داد تا ببيند جامعه جهانی سرانجام تصميم به "تحريمهای فلجکننده" ايران، بهويژه تحريم بانک مرکزی ايران و تحريم صادرات نفت، خواهد گرفت.
در تماسی که خبرگزاری فرانسه با دفتر بنيامين نتانياهو، نخستوزير اسرائيل گرفت اين دفتر حاضر به ارائه نظر نشد و اعلام کرد که "در حال مطالعه گزارش آژانس است." يکی از مسئولان اين دفتر گفت بيانيه نخستوزيری در اين رابطه "ديرتر" منتشر خواهد شد.
در همين حال اهود باراک، وزير دفاع اسرائيل بامداد امروز در گفتوگويی با راديو دولتی اين کشور گفت: "اسرائيل هنوز تصميم به حمله نظامی به ايران را نگرفته است." باراک افزود: "ما جنگ نمیخواهيم."
پيش از اين شيمون پرز، رئيس جمهور اسرائيل به شبکه دوم تلويزيون اين کشور گفته بود: "اسرائيل بيشتر متمايل به حل نظامی مسأله خطر ايران است تا گزينه ديپلماتيک برای حل اين مسأله."
وی افزوده بود حمله نظامی به ايران بهزودی انجام میشود.
دولت آمريکا و همپيمانانش بيش از حمله نظامی به استفاده از اين گزارش برای تشديد تحريمها عليه ايران اميدوارند.
يک مقام مسئول آمريکايی که نامش فاش نشده به خبرگزاری فرانسه گفته است که ايالات متحده میتواند تحريمهای تازهای را بدون ضربه زدن به بانک مرکزی ايران و صنايع نفتی عليه بانکها و شرکتهای تجاری ايران به پيش برد.
اين مقام مسئول احتمال پافشاری بر تشديد چنين تحريمهايی از سوی آمريکا را زياد دانست.
آلن ژوپه، وزير امور خارجه فرانسه امروز چهارشنبه ۱۸ آبانماه (۹ نوامبر) اعلام کرد که موضوع گزارش تازه آژانس میبايست به شورای امنيت سازمان ملل محول شود.
وزير امور خارجه فرانسه با بيان اينکه "شورای حکام آژانس بايد با صراحت رفتار ايران را محکوم کند" افزود: "ما تصميم گرفتهايم که واکنش نشان دهيم."
آلن ژوپه تأکيد کرد که فرانسه برای اعمال تحريمهای گستردهتر عليه جمهوری اسلامی ايران آماده است.
به گفته وی سلاح هستهای در دست ايران همواره "تهديدآميز" خواهد بود و همه کشورهای بزرگ بايد بسيج شوند و بر ايران فشار وارد آورند تا در راه دستيابی به سلاح اتمی گام برندارد.
ژوپه افزود بهويژه بايد در اين راه چين و روسيه را نيز قانع کرد چرا که اين امر "فاجعهای برای جامعه بشری" خواهد بود.
روسيه نيز اعلام کرد که انتشار گزارش آژانس "تنش" ميان کشورهای قدرتمند و ايران را افزايش خواهد داد.
وزارت امور خارجه روسيه در بيانيهای گفت: "مسکو به خاطر اينکه گزارش آژانس بينالمللی انرژی اتمی به منبع تازهای برای رويارويی و تنش در پيرامون مسائل مربوط به برنامه هستهای ايران تبديل گشته به شدت مأيوس شده و آن را غيرقابل درک میداند."
روسيه ضمن رد اتهام شرکت يک دانشمند روسی در راه دستيابی ايران به سلاح اتمی که در گزارش آژانس آمده بود، افزود: " "ما در موجه بودن گامهايی در رابطه با افشای محتوای گزارش برای محافل گسترده اجتماعی بسيار شک داريم و دليل اين امر مقدم بر همه آن است که در حال حاضر امکانات معينی برای از سرگيری گفتوگوی گروه "۱+۵" با تهران بهوجود آمده است."
هونگ لی، سخنگوی وزارت امور خارجه چين، بزرگترين شريک تجاری جمهوری اسلامی ايران، امروز در نشست رسانهای خود از ايران خواست تا "جديت و انعطاف" خود را در همکاری با آژانس نشان دهد.
وی گفت: "ما فکر میکنيم که همه طرفين بايد برای تسهيل گفتوگو و همکاری تلاش کنند."
روسيه و چين همپيمانان اصلی جمهوری اسلامی بهشمار میروند که از حق وتو در شورای امنيت سازمان ملل برخوردارند اما از سال ۲۰۰۶ ميلادی تاکنون به پيشبرد چهار سری از تحريمها عليه ايران رأی دادهاند. با اينحال اين دو کشور حاضر به اقدامات بيشتری نيستند.
ايسنا: متن كامل بخش ضميمه گزارش آمانو به اين شرح است:
ضميمه
ابعاد نظامي احتمالي در برنامه هستهيي ايران
1ـ اين ضميمه شامل سه بخش است: بخش A، كه يك مرور تاريخي از تلاشهاي آژانس براي حل مسائل مربوط به دامنه و ماهيت برنامه هستهيي ايران به ويژه نگرانيها در مورد ابعاد نظامي احتمالي را ارائه ميدهد؛ بخش B توصيفي كلي از منابع اطلاعات در دسترس آژانس و ارزيابياش از اعتبار آن اطلاعات فراهم ميآورد و بخش C، تحليل آژانس را از اطلاعات موجود بر مبناي شواهد مربوط به وجود يا توسعه فرآيند مرتبط با فعاليتهاي هستهيي، شامل تسليحاتي شدن منعكس ميكند.
A. مرور تاريخي
2ـ از اواخر 2002 مديركل درباره نگرانيها درباره ماهيت برنامه هستهيي ايران به شوراي حكام گزارش كرده است. چنين نگرانيهايي با ظهور منابع اطلاعاتي باز كه نشان ميداد ايران در حال ساخت يك تاسيسات زيرزميني بزرگ هستهيي در نطنز و يك كارخانه توليد آب سنگين در اراك است، همزمان شد.
3ـ بين 2003 و 2004 آژانس يك سري قصور مهم از جانب ايران را در انجام تعهداتش تحت موافقتنامه پادمان در رابطه با گزارش مواد هستهيي، فرآوري و استفاده از مواد هستهيي اعلام نشده و قصور در اعلام تاسيساتي كه مواد هستهيي را دريافت، انبار و فرآوري كرده است، تاييد كرد. به ويژه كشف شد كه ايران در اوايل دهه 1970 و دهه 1980 و به دنبال آن در دهه 1990 و دهه 2000 از مواد هستهيي اعلام نشده براي آزمايش و تجربه در چند فعاليت تبديل اورانيوم، غنيسازي، ساخت و تابش از جمله جداسازي پلوتونيوم در تاسيسات و مكانهاي اعلام نشده، استفاده كرده است.
4ـ ايران در اكتبر 2003 به مديركل اطلاع داد كه سياستي كاملا باز را اتخاذ كرده است و تصميم گرفته است تصوير كاملي از فعاليتهاي هستهيياش را به آژانس ارائه كند. در پي آن، ايران به آژانس اجازه دسترسي به اماكني را داد كه آژانس خواستار بازديد از آنها شده بود و اطلاعات و اظهارنامههايي در ارتباط با منشا تجهيزات و قطعات وارد شده ارائه كرد و افراد را براي مصاحبه در دسترس آژانس قرار داد. ايران همچنين به اجراي كد اصلاح شده 1/3 از بخش عمومي ترتيبات فرعي كه در فوريه 2003 با آن موافقت كرد ادامه داد؛ اين كد ارائه اطلاعات طراحي درباره تاسيسات جديد هستهيي را به محض اينكه تصميم براي ساخت، اتخاذ يا اجازه ساخت چنين تاسيساتي داده شود، الزامي ميكند. ايران در نوامبر 2003 اعلام كرد كه قصد دارد پروتكل الحاقي در موافقتنامه پادمانها را امضا كند (كه اين كار را در دسامبر 2003 در پي تصويب متن از سوي شورا انجام داد)؛ ايران علاوه بر آن اعلام كرد كه پيش از لازمالاجرا شدن آن، مطابق با مفاد آن پروتكل عمل خواهد كرد.
5 ـ بين 2003 و اوايل 2006 ايران گزارشهاي تغيير فهرست موجودي را تسليم و اطلاعات طراحي مربوط به تاسيساتي را كه در آن فعاليتهاي اعلام نشده، انجام شده بود فراهم كرد و مواد هستهيي را براي راستيآزمايي در اختيار آژانس قرار داد. ايران همچنين تاييد كرد كه از نهادهاي مرتبط با وزارت دفاع در برخي از فعاليتهاي اعلام نشده پيشين استفاده كرده است. ايران اذعان كرد كه تماسهايي با واسطههايي از يك شبكه پنهان تامين هستهيي در 1987 و اوايل دهه 1990 داشته است و اينكه در 1987 يك برگه دستنويس حاوي پيشنهاد كمك براي توسعه فنآوري غنيسازي اورانيوم از طريق سانتريفيوژ دريافت كرده بود كه در آن اشارههايي نيز به يك واحد بازتبديل با تجيهزات ريختهگري شده بود. ايران همچنين تاييد كرد كه بستهاي از اطلاعات مربوط به فنآوري غنيسازي اورانيوم دريافت كرده است كه شامل يك سند 15 صفحهاي (كه از اين به بعد به عنوان "سند فلز اورانيوم" به آن اشاره ميشود) بود و به گفته ايران درخواستي براي آن نداده بود؛ اين سند فرآيندها را براي تبديل تركيبات فلوريداورانيوم به فلز اورانيوم و توليد اجزاي نيم كروي فلز اورانيوم غنيشده را توصيف ميكند.
6ـ آژانس به تلاش براي دريافت توضيحات مربوط به دامنه و ماهيت برنامه هستهيي ايران به ويژه بر اساس پذيرش ايران راجع به تماسهايش با شبكه پنهان تامين هستهيي، اطلاعاتي كه توسط شركتكنندگان در آن شبكه فراهم آمد و اطلاعاتي كه توسط يك كشور عضو به آژانس داده شد، ادامه داد.سومين مورد كه از آن به عنوان "اسناد مطالعات ادعايي" ياد ميشود و در سال 2005 به آژانس ارايه شد، نشان داد كه ايران در فعاليتهايي كه مطالعاتي را در مورد يك پروژه به اصطلاح نمك سبز، تستهاي انفجاري با قدرت بالا و مهندسي دوباره يك وسيله ورود مجدد موشك براي جاي دادن يك خرج جديد شامل ميشود، شركت داشته است. همه اين اطلاعات با هم نگرانيهايي را در مورد ابعاد نظامي احتمالي در برنامه هستهيي ايران به وجود ميآورد.
7ـ در اوت 2007 ايران و آژانس در مورد «تفاهمهاي جمهوري اسلامي ايران و آژانس درباره مداليته حل و فصل مسائل باقيمانده» (كه به طور كلي به آن به عنوان «برنامه كار» اشاره ميشود) موافقت كردند. آژانس در فوريه 2008 اعلام كرد كه چهار موضوع در برنامه كار كه "مسائل باقيمانده گذشته"نام گرفت و دو موضوع كه "ديگر مسائل باقيمانده" نام گرفت يا بسته شدند، يا تكميل شدند يا ديگر حلنشده هستند. مسائل باقيمانده كه نيازمند توضيح ايران است مربوط به مطالعات ادعايي است و علاوه بر آن موضوعات ديگري وجود دارد كه در جريان حل شش موضوع ديگر مطرح شده بود و بايد در رابطه با مطالعات ادعايي به آن پرداخت؛ اين مسايل شامل شرايط دستيابي ايران به سند فلز اورانيوم، تدارك و فعاليتهاي تحقيق و توسعه نهادهاي و شركتهاي نظامي كه ميتوانست با برنامه هستهيي مرتبط باشند و توليد تجهيزات و قطعات توسط هستهيي توسط شركتهاي متعلق به صنايع دفاع.
8 ـ آژانس بين فوريه و مه 2008، مطابق با برنامه كار اطلاعاتي را (شامل مستندها) درباره مطالعات ادعايي با ايران در ميان گذاشت و خواستار توضيح شد. در مه 2008 ايران يك ارزيابي 117 صفحهاي از آن اطلاعات را به آژانس ارائه داد. اگرچه ايران درستي برخي از اطلاعات آژانس (مثل تاييد اسامي افراد، مكانها و سازمانها) را تاييد كرد، ارزيابي ايران بر كاستيهاي شكل و قالب اين اطلاعات تمركز داشت و ادعاها را با اين استدلال كه آنها مبتني بر اسناد "جعلي" و اطلاعات "ساختگي" است، رد كرد.
9ـ آژانس به دريافت اطلاعات بيشتر از كشورهاي عضو ادامه داد و اطلاعات جديدي به واسطه تلاشهاي خود به دست آورد. آژانس بدون اينكه موفق شود، تلاش كرد كه ايران را وارد بحث درباره اين اطلاعات كند و در نهايت در اكتبر 2010 نامهاي به ايران نوشت تا اطلاعات بيشترش را در اختيار ايران بگذارد.
10ـ بين 2007 و 2010 ايران همچنان به مخفي كردن فعاليتهاي هستهيي از طريق ندادن اطلاع به موقع درباره تصميم براي ساخت يا دادن اجازه ساخت يك تاسيسات برق هستهيي جديد در دارخوين و سومين تاسيسات غنيسازي در نزديكي قم (كارخانه غنيسازي سوخت فردو) ادامه داد. آژانس همچنان در انتظار پاسخهاي اساسي ايران به تقاضاي آژانس براي اطلاعات بيشتر درباره اعلاميههايش در سالهاي 2009 و 2010 و اين موضوع است كه تصميم گرفته است 10 تاسيسات غنيسازي ديگر را بسازد (اماكني براي 5 تاسيسات شناسايي شده است) و اينكه اين كشور فنآوري غنيسازي از طريق ليزر را در اختيار دارد.
11ـ آژانس به دريافت، جمعآوري و ارزيابي اطلاعات مربوط به ابعاد نظامي احتمالي برنامه هستهيي ايران ادامه داده است. با توجه به اينكه اطلاعات بيشتري در اختيار آژانس قرار گرفته است، آژانس قادر بوده است با وجود فقدان تعامل ايران تحليلاش از ابعاد نظامي احتمالي در برنامه هستهيي ايران را بهبود بخشد.
B. اعتبار اطلاعات
12ـ همانطور كه در پاراگراف 6 بالا اشاره شد، در ميان اطلاعات در دسترس آژانس سند مطالعات ادعايي قرار دارد: حجم بالايي از اسناد (شامل مكاتبات، گزارشها، گرافهاي نمايشي، ويديو و طراحيهاي مهندسي) كه بالغ بر يك هزار صفحه است. اطلاعات منعكس شده در آن سند داراي ماهيت پيچيده به لحاظ فني و به هم مرتبط است و نشان دهنده تحقيق، توسعه و فعاليتهاي آزمايشي در طول زمان است. اين سند همچنين شامل مكاتبهها در سطوح كاري هماهنگ با اجراي روز به روز يك برنامه رسمي است. اين اطلاعات طبق رويه آژانس با دقت و حساسيت بررسي شد. آژانس همچنين نشستهاي متعددي با برخي كشورهاي عضو داشت تا اطلاعاتي كه در اختيارش قرار گرفته بود را روشنسازي كند، از آنها سوالاتي درباره كاري كه روي اين سند و اطلاعات منعكس شده در آن داشته اند بپرسد و اطلاعات بيشتري درباره اين منابع اساسي كسب كند.
13ـ علاوه بر سند مطالعات ادعايي آژانس اطلاعاتي را از بيش از 10 كشور عضو دريافت كرده است، اين اطلاعات شامل اطلاعات مربوط به اكتساب، اطلاعات مربوط به سفرهاي بينالمللي افرادي كه گفته ميشود در فعاليتهاي نسبت داده شده دست داشتهاند، سوابق مالي، اسناد منعكسكننده ترتيبات بهداشتي و ايمني و ديگر اسنادي است كه نشان دهنده تكنيكهاي ساخت براي برخي قطعات انفجاري با قدرت بالاست. اين اطلاعات، اطلاعات منعكس در سند مطالعات ادعايي را تقويت ميكند و گرايش به اثبات اين اطلاعات دارد. اين اطلاعات به فعاليتهايي كه اساسا فراتر از فعاليتهاي شناسايي شده در آن سند است، مربوط ميشود.
14ـ علاوه بر اطلاعات اشاره شده در پاراگراف 12 و 13، آژانس اطلاعاتي را از طريق تلاشهاي خود از جمله انتشارات و مقالاتي كه از طريق تحقيقات با منابع آزاد، تصاوير ماهوارهيي، نتايج فعاليتهاي راستيآزمايي آژانس و اطلاعات ارائه شده توسط ايران در چارچوب آن فعاليتهاي راستيآزمايي است، به دست آورده است. به ويژه آژانس مذاكرات مستقيم با برخي افرادي داشته است كه در فعاليتهاي مربوطه در ايران دست داشته است، از جمله براي نمونه مصاحبهاي با يك شخصيت برجسته در شبكه مخفي تامين هستهيي (پاراگراف 35 بالا را مشاهده كنيد). اطلاعات كسب شده توسط آژانس از مذاكرات با اين افراد داشت، از نظر چارچوبهاي زماني و محتواي فني با اطلاعات ارائه شده توسط كشورهاي عضو و اطلاعاتي كه از طريق تلاشهاي خود به دست آورده است، هماهنگ است.
15ـ همانطور كه در پاراگراف 8 اشاره شد، ايران برخي اطلاعات منعكس شده در سند مطالعات ادعايي را تصديق كرده است. اما بسياري از پاسخهاي ايران به سوالات آژانس در ارتباط با اين تلاشها براي حل نگرانيهاي آژانس، غير دقيق/ يا ناكامل بوده است و اين اطلاعات با تاخير به دست آمده و گاهي متناقض است. اين همراه با وقايعي نظير برچيدن سايت لويزان شيان در اواخر سال 2003 / اوايل 2004 (به پاراگراف 19 مراجعه كنيد) و يك الگوي اذعان ديرهنگام به وجود بخشهاي پيشتر اعلام نشده برنامه هستهيي ايران باعث افزايش نگرانيهاي آژانس به جاي رفع آنها شده است.
16ـ همانطور كه در بالا اشاره شد اطلاعاتي که در اين ضميمه گنجانده و ارائه شده است از طيف گستردهاي از منابع مستقل، از جمله تعدادي از کشورهاي عضو، از تلاشهاي آژانس و از اطلاعات فراهم شده توسط ايران اخذ شده است. اين اطلاعات از لحاظ مفاد فني، افراد و سازمانهاي دخيل و چارچوبهاي زماني کاملاً با هم سازگاري دارند. بر اساس اين ملاحظات و با توجه به شناخت عمومي آژانس از برنامه هستهيي ايران و تحول تاريخي آن، آژانس اطلاعاتي را که بخش c اين ضميمه به آن اتكا دارد کاملاً معتبر ميداند.
C. شاخصهاي توسعه مواد منفجره هستهيي
17ـ ايران در چارچوب برنامه هستهيي خود به توانايي غنيسازي اورانيوم تا سطح 20 درصد اورانيوم ـ 235 كه اعلام کرده براي استفاده به عنوان سوخت در رآکتورهاي تحقيقاتي است، دست يافته است. در نبود هرگونه نشانهاي حاكي از اينكه ايران در حال حاضر به فكر بازفرآوري سوخت هستهيي تابيده شده براي استخراج پلوتونيوم است، آژانس تاکنون تحليلهاي خود درباره برنامه هستهيي ايران را روي مسيري براي دستيابي که شامل اورانيوم با غناي بالا است، متمرکز كرده است. بر اساس نشانههايي که آژانس در ارتباط با فعاليتهاي هستهيي ايران مشاهده کرده است، کار آژانس بر تحليلي متمرکز بوده که با توسعه وسيلهاي براي انفجار اورانيوم با غناي بالا از درون مرتبط بوده است.
C.1. ساختار مديريت برنامه
18ـ کشورهاي عضو اطلاعاتي را براي آژانس تهيه کردهاند که نشان ميدهند فعاليتهاي اشاره شده در بخشهاي C.2 تا C.12 لااقل در يک دوره زماني مهم از يک ساختار برنامهاي مديريت شدهاند، نهادهاي مشورتي به آنها کمک کردهاند و با توجه به اهميت اين تلاشها شخصيتهاي ارشد ايراني در داخل اين ساختار فرماندهي حضور داشتهاند. آژانس از تحليل اين اطلاعات و اطلاعات بهدست آمده از سوي ايران و بر اساس تلاشهاي خود قادر بوده است که به اعتقاد خودش درک خوب از فعاليتهاي ايران تا پيش از پايان 2003، به دست آورد. توانايي آژانس براي ايجاد يک درک خوب همسان از فعاليتهاي ايران بعد از پايان سال 2003 به دليل اطلاعات محدودتري که در اختيار آژانس بود، کاهش يافت. براي سهولت ارجاع، شکل زير خلاصهوار درک و فهم آژانس را از اين ساختار برنامهاي و تغييرات اداري كه در طول سالها در آن ساختار به وجود آمده است، نشان ميدهد. پيوست اول اين ضميمه جزييات بيشتري را بر مبناي اطلاعات درباره پروژهها و تمهيدات سازماني داخل اين ساختار برنامه ارائه ميکند.
19ـ آژانس اطلاعاتي را از کشورهاي عضو دريافت کرده است که نشان ميدهد مدتي پس از اين که ايران در اواخر سال 1980 فعاليتهاي خريدهاي پنهاني خود را آغاز کرد، ساختارهاي سازماني و تمهيدات اداري براي يک برنامه هستهيي اعلام نشده، ايجاد شدند که از طريق مرکز تحقيقات فيزيک (PHRC) مديريت ميشدند و تحت نظارت يک کميته علمي وابسته به موسسه تحقيقات آموزش صنايع دفاعي (ERI) كه براي هماهنگي تحقيق و توسعه براي وزارت دفاع و نيروهاي مسلح وزارت (MODAFL) تاسيس شده بود، قرار داشتند. ايران تاييد کرده است که اين مرکز در در 1989 در لويزان ـ شيان در تهران تاسيس شده است. ايران اعلام کرده است که مرکز تحقيقات فيزيک با هدف آمادگي براي مبارزه و خنثيسازي خسارات و تلفات حوادث و حملات هستهيي (دفاع هستهيي) و نيز براي حمايت و تهيه وسايل و خدمات علمي به وزارت دفاع ايجاد شده است. ايران علاوه بر آن اعلام کرده است که اين فعاليتها در سال 1998 متوقف شدهاند. ايران در اواخر سال 2003/ اوايل 2004 اين محل را کاملا تخليه و پاکسازي کرد.
20ـ طبق اطلاعات به دست آمده از سوي کشورهاي عضو در اواخر دهه 1990 و يا اوايل دهه 2000 فعاليتهاي مرکز تحقيقات فيزيک تحت «برنامه آماد» (AMAD Plan) يکپارچه شدند. محسن فخريزاده (مهابادي) مقام اجرايي برنامه آماد بود که امور اجرايي آن توسط «دفتر ارکيده» انجام ميشد. به نظر ميرسد اکثر فعاليتهايي که تحت برنامه آماد اجرا ميشدند در طول سالهاي 2002 و 2003 رخ دادهاند.
21ـ اکثر جزييات فعاليتهايي که گفته ميشود تحت برنامه آماد اجرا شدهاند، از اسناد مطالعات ادعايي گرفته شدهاند و همانطور که در بند 6 نشان داده شد به مطالعاتي اشاره دارند که در سه زمينه فني اجرا شدهاند: پروژه نمک سبز، مواد منفجره با قدرت بالا (از جمله توسعه چاشنيهاي انفجاري سيمي) و باز مهندسي اتاقک خرج موشک شهاب 3 که قابليت بازگشت مجدد دارد.
22ـ بر اساس ارزيابيهايي که آژانس از اطلاعات مندرج در اين اسناد انجام داده است، پروژه نمک سبز (که با عنوان پروژه13/5 مشخص شده) بخشي از يک پروژه بزرگتر بود (که به عنوان پروژه 5 مشخص شده) تا منبع اورانيوم مناسبي را براي استفاده در يک برنامه غنيسازي آشکار نشده، فراهم كند. محصول اين برنامه به فلز تبديل ميشود تا در يک کلاهک جديد که موضوع مطالعات مربوط به موشکهاي با قابليت برگشت بودند (مشخص شده با عنوان پروژه 111) مورد استفاده قرار گيرند. آژانس در مه 2008 در جايگاهي نبود که ارتباط ميان پروژه 5 و پروژه 111 را به ايران اثبات کند. اما بعداً اسنادي که ارتباط ميان پروژه 5 و پروژه 111 را اثبات ميکردند به آژانس نشان داده شدند و از اين رو ارتباطي ميان مواد هستهيي و برنامه توسعه يک خرج جديد مشخص شد.
23ـ اطلاعاتي که آژانس از کشورهاي عضو دريافت کرده است، نشان ميدهد که به خاطر نگرانيهاي رو به رشد درباره وضعيت امنيت بينالمللي در عراق و کشورهاي همسايه در آن زمان فعاليت روي برنامه آماد در پي «دستور توقف» صادره از سوي مقامات ارشد ايران در اواخر سال 2003 ناگهان متوقف شد. اما بر اساس همين اطلاعات کارمندان اين برنامه براي ثبت و ضبط دستاوردهاي پروژههاي مربوطه خود در محل باقي ماندند. بعداً تجهيزات و محلهاي کار نيز تخليه و منتقل شدند بهطوري که چيز زيادي در آنجا وجود ندارد که ماهيت حساس کار انجام شده را در آنجا مشخص كند.
24ـ آژانس اطلاعات ديگري نيز از کشورهاي عضو در اختيار دارد که نشان ميدهد برخي فعاليتهاي قبلاً اجرا شده تحت برنامه آماد بعدها از سر گرفته شده است و فخريزاده نقش اصلي سازماني خود را حفظ کرد. وي اول زير نظر يک سازمان جديد معروف به بخش فنآوريها و تجهيزات پيشرفته توسعه (SADAT) کار ميکرد و به گزارشدهي خود به MODAFL ادامه ميداد و بعدها در اواسط 2008 به عنوان رييس دانشگاه تکنولوژي مالک اشتر (MUT) در تهران منصوب شد. بر اساس مشورت يکي از اعضاي آژانس فخريزاده در فوريه 2011 کرسي عملياتي خود را از دانشگاه مالک اشتر به يکي از اماکن مجاور آن معروف به سايت "موژه" منتقل كرد. اکنون رياست سازمان تحقيقات و نوآوري دفاعي بر عهده او است. آژانس نگران است، زيرا برخي از فعاليتهايي که پس از سال 2003 انجام شده ارتباط نزديکي با يک برنامه سلاح هستهيي دارد.
C.2. فعاليتهاي خريد
25ـ تلاشهاي ايران طبق برنامه آماد براي خريد کالاها و خدمات طبق ادعا ظاهراً تعدادي از شرکتهاي خصوصي را که قادر به پوششدهي به اهداف واقعي خريدها هستند، دخيل كرده است. آژانس از سوي تعدادي از کشورهاي عضو مطلع شده است که براي مثال شرکت کيميا معدن يک شرکت پوششي براي عمليات مهندسي شيمي تحت برنامه آماد بوده است و براي خريدهاي سازمان انرژي اتمي ايران (AEOI) نيز مورد استفاده قرار ميگرفته است.
26ـ علاوه بر آن در تمام اين مدت نمونههايي از انجام خريدها و تلاشهايي براي انجام خريدها از سوي افراد مرتبط با برنامه آماد در زمينه تجهيزات، مواد و خدماتي که گرچه کاربرد غيرنظامي داشتند، براي توسعه وسيلههاي انفجاري هستهيي هم مفيد بودند، از سوي خود آژانس آشکار شده و يا براي آن شناخته شده است. از جمله اين تجهيزات، مواد و خدمات عبارتند از: سوييچهاي الکترونيکي پر سرعت و دهانههاي جرقه (که براي ماشهکشي و چاشنيهاي آتشي قابل استفاده است)، دوربينهاي پر سرعت (که در شناساييهاي آزمايشي مفيد است)، منابع نوتروني (که براي کاليبرهکردن تجهيزات اندازهگيري نوترونها قابل استفاده است)، آشکارسازهاي تشعشعات و تجهيزات اندازهگيري (که در يک محيط توليد مواد هستهيي مفيد است) و دورههاي آموزشي درباره موضوعات مرتبط با توسعه مواد منفجره هستهيي (از قبيل محاسبات برش نوتروني و تعاملات/ هيدروديناميکهاي امواج ضربتي).
C.3. دستيابي مواد هستهيي
27ـ در سال 2008 مديرکل شوراي حکام را مطلع کرد که: هيچ اطلاعاتي در آن زمان ـ جداي از سند اورانيوم فلزي ـ در مورد طرح يا ساخت واقعي اجزاي مواد هستهيي براي يک سلاح هستهيي يا ساير اجزاي کليدي مشخص مثل آغازگرها يا در مورد مطالعات فيزيک هستهيي موجود نيست و استفاده واقعي از مواد هستهيي مرتبط با "مطالعات ادعايي" را نمايان نميكند.
28ـ اگرچه، همانگونه که در بالا در پاراگراف 22 بيان شد، اطلاعات مندرج در مستندهاي مطالعات ادعايي بيانگر اين هستند که ايران روي پروژهاي به منظور تامين يک منبع اورانيوم براي استفاده در يك برنامه غنيسازي مخفي کار ميکرده است كه محصول آن قرار بود به فلز مورد استفاده در کلاهک جنگي جديد تبديل شود که موضوع مطالعات مربوط به حامل موشکهاي با قابليت برگشت بود. اطلاعات تکميلي ارائه شده از سوي کشورهاي عضو مشخص ميكند که اگرچه اورانيوم استفاده نشده است، مقادير در حد کيلوگرم از فلز اورانيوم طبيعي در دسترس طرح آماد قرار داشت.
29ـ اطلاعاتي كه توسط يک کشور عضو در اختيار آژانس قرار داده شده است و آژانس قادر بوده است آنها را مستقيما بررسي كند مشخص ميكند که ايران از طريق کسب تجربه در بازيافت اورانيوم از ترکيبات فلورايد پيشرفتهايي داشته است. (با استفاده از اکسيد سرب به عنوان ماده جانشين به منظور خودداري از احتمال بروز آلودگي کنترل نشده در محل کارگاه).
30 ـ به علاوه شماري از تجهيزات، اگرچه الان اعلام شده و در حال حاضر تحت نظارت پادمان است، به غنيسازي اورانيوم اختصاص داده شده است (کارخانه غنيسازي سوخت و کارخانه آزمايشي غنيسازي سوخت در نطنز و کارخانه غنيسازي سوخت فردو نزديک قم) به طور پنهاني توسط ايران ساخته شدهاند و زماني وجود آنها اعلام شد که آژانس از طريق منابع ديگري غير از ايران مطلع شده بود. اين امر، به همراه تلاشهاي قبلي ايران براي پنهان کردن فعاليتهاي مرتبط با مواد هستهيي، نگراني بيشتري را درباره احتمال وجود تجهيزات و مواد هستهيي اعلام نشده در ايران ايجاد كرد.
C.4. اجزاء هستهيي براي يک دستگاه مواد انفجاري
31ـ HEU بازيابي شده از فرايند غنيسازي براي استفاده در يک دستگاه هستهيي، ابتدا تبديل به فلز ميشود. سـپس فلز قالب شـده و به اجزاي مناسب براي مركز هستهيي، ماشينکاري ميشود.
32 ـ همانگونه که در پاراگراف 5 بالا بيان شد، ايران اذعان كرده است، همراه با يک صفحه سند دستنويس که ارائهکننده کمکهايي با توسعه تکنولوژي سانتريفيوژ براي غنيسازي اورانيوم است، که مرجع آن همچنين واحدي است که براي تبديل مجدد با تجهيزات قالب گيري ساخته ميشود، همچنين سند فلز اورانيوم را دريافت کرده است که ازجمله، فرآيند تبديل اجزاي اورانيوم به فلز اورانيوم و توليد اجزاي اورانيوم فلزي غنيشده نيمکرهاي را تبيين ميکند.
33 ـ سند فلز اورانيوم در دسترس شبکه مخفي توزيع فرآورده هستهيي قرار گرفت تا براي توسعه توانمندي غنيسازي سانتريفيوژ کمکهايي را در اختيار ايران قرار دهد و همچنين بخشي از يک مجموعه بزرگتر از اطلاعات است که دربرگيرنده عوامل يک طرح انفجار هستهيي است. بسته اطلاعاتي مشابه که در سال 2003 ظاهر شد، توسط همان شبکه به ليبي ارائه شده بود. اطلاعات مربوط به ليبي كه ابتدا توسط کارشناسان آژانس در ژانويه 2004 بررسي شد، دربرگيرنده جزييات مرتبط با طراحي و ساخت و توليد اجزاي لازم براي يک دستگاه انفجاري هستهيي بود.
34ـ به علاوه يک کشور عضو، امکان دسترسي کارشناسان آژانس به مجموعهاي از فايلهاي الکترونيکي که از کامپيوترهاي ضبط شده يكي از اعضاي کليدي شبکه در نقاط مختلف به دست آمده بود را فراهم كرد. اين مجموعه دربرگيرنده اسناد ديده شده در ليبي بود که به همراه آن نسخههاي بعدي آن اسناد، از جمله نسخه الکترونيکي به روز شده سند فلز اورانيوم بود.
35ـ در گفتوگويي در سال 2007 با يکي از اعضاي شبکه مخفي توزيع فرآورده هستهيي به آژانس گفته شد که اطلاعات طراحي انفجار هستهيي در اختيار ايران قرار داده شده است. با توجه به اطلاعات دريافت شده در جريان آن گفتوگو،آژانس نگران اين است كه ايران به اطلاعات طراحي پيشرفتهتري نسبت به آنچه درسال 2004 شناسايي شد و توسط شبکه مخفي توزيع هستهيي به ليبي داده شده بود، دسترسي پيدا كرده باشد.
36ـ علاوه بر آن يک کشور عضو اطلاعاتي را ارائه كرد که نشان ميداد در جريان طرح آماد، کارهاي مقدماتي که با مواد هستهيي مرتبط نبوده براي ساخت اجزاي فلز اورانيوم طبيعي و غنيشده با درصد بالا براي يک دستگاه انفجار هستهيي انجام گرفته است.
37ـ از آن جا که تبديل اجزاي HEU به فلز و ساخت اجزاي فلزي HEU در اندازه و کيفيت مناسب، گامهايي در مسير توسعه يک دستگاه انفجار هستهييHEU محسوب ميشوند، روشن ساختن موضوع بالا از سوي ايران ضروري است.
C.5 توسعه چاشني
38ـ توسعه ايمن چاشنيهاي سريع عملکننده و تجهيزات مناسب براي آتشزني چاشنيها، يک قسمت لاينفک از برنامه توسعه يک دستگاه هستهيي انفجاري است. در ميان اسناد مطالعات ادعايي، تعدادي از اسناد مربوط به توسعه چاشنيهاي سريع معروف به چاشنيهاي انفجاري سيمي (EBW) توسط ايران در بين سالهاي 2003 ـ 2002 است که به عنوان يک جايگزين ايمن چاشني براي طراحي دستگاه هستهيي اشـاره شده در پاراگراف 33 اسـتفاده ميشود.
39ـ در سال 2008 ايران به آژانس اظهار كرد که EBW را براي کاربردهاي غيرنظامي و نظامي متعارف، توسعه داده و همزماني در حدود يک ميکرو ثانيه را در زمان آتشزني دو يا سه چاشني با هم بهدست آورده است و يک نسخه از مقاله مربوط به توسعه EBW ارائه شده توسط دو محقق ايراني در يک کنفرانس در ايران در سال 2005 را به آژانس ارائه كرد. هر دو مقاله نشان داد که وسيله آتشزني با ولتاژ بالا توسط ايران توسعه يافته و يا به دست آمده است. همچنين در سال 2008 ايران به آژانس گفت که قبل از دوره 2002 تا 2004 فنآوري EBW را به دست آورده است. ايران همچنين يک سند کوتاه فارسي بدون تاريخ را که مربوط به مشخصات برنامه توسعه چاشني بوده و نيز يک سند از يک منبع خارجي که نمونهاي از يک مثال کاربردهاي غيرنظامي چاشنيهاي همزمان است به آژانس ارائه كرد. اما ايران درباره نياز خود يا كاربرد اين چاشنيها توضيحي به آژانس ارائه نکرده است.
40ـ آژانس مشخص کرده که کاربردهاي غيرهستهيي اگرچه خيلي کم، براي چاشنيهاي EBW و همچنين تجهيزات مناسب براي آتشزني چاشنيهاي چندگانه با همزماني بالا وجود دارد. با اين وجود با توجه به کابردهاي احتمالي آنها در وسائل انفجاري هستهيي و اين حقيقت که چنين فنآوري کاربردهاي غيرنظامي و متعارف نظامي كمي دارد، توسعه در زمينه چنين چاشنيها و تجهيزاتي توسط ايران يک موضوع نگرانکننده است، به ويژه در ارتباط با استفاده احتمالي سيستم آغازگر چند نقطهيي که در پايين ذکر شده است.
C.6 آغازگر مواد منفجره با قدرت بالا و آزمايشهاي مربوطه
41ـ چاشنيها يک منبع آغازگر نقطهاي از مواد منفجره را ارايه ميكنند که به طور طبيعي امواج چاشنيها را از هم دور ميکنند. در يک دستگاه از نوع انفجار هستهيي يک ترکيب اضافي که به عنوان سيستم آغازگر چند نقطهاي شناخته شده، ميتواند موج چاشني را تغيير شکل داده تا همگرا شده و به صورت يک شکل در مرکز مواد شکافپذير، چگالي فوقبحراني ايجاد كند.
42ـ آژانس اطلاعات بهدست آمده از کشورهاي عضو را به ايران ارائه کرده که نشان ميدهند ايران به اطلاعات در مورد طراحي سيستم آغازگر چند نقطهيي که ميتواند به صورت موثر و همزمان يکبار انفجاري قوي را در سطح خودش آغاز كند، دسترسي دارد. آژانس قادر بوده تا به صورت مستقل تاييد کند که اين طراحي و کشور مبداء طراحي آن، وجود دارد. به علاوه آژانس توسط کشورهاي دارنده سلاح هستهيي مطلع شد که آغازگر چند نقطهيي ويژه ادوات انفجاري هستهيي استفاده ميشود. در 117 صفحه ارائه شده به آژانس در تاريخ مه 2008، ايران بيان کرده که موضوع قابل درک نبوده و ايران هيچ فعاليتي را در رابطه با اين سند انجام نداده است.
43 ـ اطلاعات ارائه شده به آژانس توسط همان کشور عضو، مفهوم شروع چند نقطهيي را همان گونه که توسط ايران در حداقل يک آزمايش مقياس بزرگ در سال 2003 براي شروع يک بار انفجاري بالا به شکل پوسته نيم کروي استفاده شد، شرح ميدهد. بر اساس آن اطلاعات، طي آن آزمايش با استفاده از چند كابل فيبرنوري سطح داخلي نيمکرهي بار انفجاري بالا تحت نظر قرار گرفت و نور خروجي ماده منفجره به محض انفجار توسط يک دوربين با سرعت بالا ثبت شده است. اين موضوع بايد يادآوري شود که ابعاد سيستم آغازگر و مواد منفجره استفاده شده با آن با ابعاد خرج جديد كه طبق اسناد مطالعات ادعايي به مهندساني که در حال مطالعه بر روي جايگذاري بار جديد بر روي اتاقک موشک شهاب 3 بودهاند داده شده است، هماهنگي داشتند (پروژه 111) (قسمت C.11 در زير را ببينيد). اطلاعات بيشتري که توسط همان کشور به آژانس ارائه شده، نشان ميدهد که تعداد زيادي آزمايشهاي مواد منفجره توسط ايران در منطقه مريوان انجام شده است.
44ـ آژانس نشانههاي قوي دارد حاكي از اينكه توسعه سيستم آغازگر مواد منفجره توسط ايران و توسعه آرايش تشخيصي با سرعت بالا استفاده شده براي نظارت آزمايشهاي مربوطه توسط يک کارشناس خارجي انجام شده که نه تنها داراي اين دانش در اين زمينه بوده، بلکه بيشتر کار خود را در اين زمينه در برنامه سلاح هستهيي کشور خودش انجام داده است. آژانس موارد منتشر شده توسط اين کارشناس خارجي را مرور کرده و با او ملاقات كرده است. آژانس قادر بوده است که اين موضوع را از سه طريق مورد راستيآزمايي قرار دهد، از جمله از طريق خود کارشناس که از حدود سال 1996 تا حدود 2002 در ايران بوده است که ظاهرا ايران را در زمينه توسعه يک موسسه و فنون لازم براي ساخت الماسهاي فرا پخششونده (يا نانو الماسها) کمک ميکرده و آموزشهايي نيز در زمينه فيزيک انفجارها و کاربردهاي آن ارائه کرده است.
45ـ به علاوه آژانس بعد از سال 2003 اطلاعاتي را از دو کشور عضو دريافت کرده است مبني بر اين که ايران در تحقيقات تجربي شامل يک نسخه کوچک شده از سيستم آغازگر نيمکروي و با مواد منفجره با قدرت بالا كه در پاراگراف 43 به آن اشاره شد شركت كرده است، اگر چه اين كار در ارتباط با کاربردهاي غيرهستهيي بوده است. اين کار به همراه ديگر مطالعات که به آژانس اطلاع داده شده و در آنها از همان سيستم آغازگر در شکل استوانهيياش استفاده شده، ميتواند مربوط به توسعه و بهينهسازي طراحي آغازگر چند نقطهيي در رابطه با کاربردهاي هستهيي باشد.
46 ـ نگراني آژانس در مورد فعاليتهاي شرح داده شده در اين بخش ناشي از اين است که يک سيستم آغازگر چند نقطهيي مانند آن چه در بالا شرح داده شد، ميتواند در يک وسيله انفجاري هستهيي استفاده شود. اما ايران در اين زمينه مايل به گفتوگو با آژانس نبوده است.
C.7. آزمايشات هيدروديناميک
47 ـ يک مرحله ضروري در برنامه توسعه سلاح هستهيي تعيين اين موضوع است که آيا طراحي تئوري يک وسيله انفجاري که نحوه عملكرد آن ميتواند از طريق شبيهسازي کامپيوتري بررسي شود، در عمل کار خواهد کرد يا نه؟ براي اين منظور آزمايشات مواد منفجره با قدرت بالا تحت عنوان "آزمايشات هيدروديناميکي" انجام ميشود كه در آن ترکيبات هستهيي و شکافتپذير با مواد جانشين جايگزين ميشوند.
48 ـ اطلاعاتي كه آژانس از طريق کشورهاي عضو به دست آورده و برخي از آنها را مستقيما بررسي كرده است نشان ميدهد که ايران ترکيبات هستهيي انفجاري شبيهسازي شده را با استفاده از مواد با چگالي بالا مانند تنگستن توليد کرده است. اين ترکيبات محفظههاي مركزي کوچکي مناسب براي وارد کردن کپسولها، مانند آنهايي که در بخش C.9 شرح داده ميشود، دارد. استفاده نهايي از چنين ترکيباتي نامشخص است، اگرچه آنها ميتوانند به اطلاعات ديگري كه آژانس در رابطه با آزمايشاتي با استفاده از تجهيزات تشخيصي سرعت بالا شامل اشعه ايکس جهت نظارت بر تقارن شوک فشرده شده يك هستهي شبيهسازي شده يك سلاح هستهيي دريافت كرده است، مربوط باشند.
49 ـ ديگر اطلاعات ارائه شده توسط اعضا به آژانس نشان ميدهد که ايران يک محفظه پوششي براي انفجارات بزرگ براي آزمايشات هيدروديناميکي ساخته است. محفظه انفجاري يا اتاقک گفته شده در سال 2000 در پارچين قرار گرفته است. يک ساختمان در آن زمان اطراف يک سازه استوانهاي بزرگ در مجتمع نظامي پارچين ساخته شده است. يک خاکريز بزرگ بين ساختمان حاوي استوانه و ساختمان همسايه آن ساخته شده که احتمال استفاده از آن براي انفجارات بزرگ در اتاقک را نشان ميدهد. آژانس تصاوير ماهوارهيي تجاري به دست آورده که مطابق با اين اطلاعات است. با توجه به شواهد مستقل شامل نوشتهاي از يک کارشناس خارجي كه در بند 44 به آن اشاره شد، آژانس توانست زمان ساخت اين استوانه و بعضي از ماهيتهاي طراحي آن (مانند ابعاد) را تاييد کند و اين كه اين استوانه براي محدود كردن انفجارات بالاتر از 70 کيلوگرم مواد منفجره که براي انجام آزمايشات شرح داده شده در بند 43 مناسب است، طراحي شده بود.
50 ـ به خاطر اطلاعاتي که آژانس از يك کشور عضو در اوايل سال 2000 به دست آورد و ادعا شد که ايران در حال انجام آزمايشات انفجاري بالا احتمالا در رابطه با مواد هستهيي در مجتمع نظامي پارچين بوده است، آژانس از ايران اجازه گرفت كه 2 بار در سال 2005 از اين سايت بازديد كند. آژانس با استفاده از تصاوير ماهوارهيي موجود در آن زمان، تعدادي از مناطق مورد نظر را شناسايي کرد که هيچ کدام از آنها شامل محلي كه احتمالا حاوي ساختماني كه اتاقک انفجاري در آن قرار داشت، نميشد. بنابراين، بازديدهاي آژانس هيچ چيز ملموسي را کشف نکرد.
51 ـ آزمايشات هيدروديناميکي مانند آنهايي که در بالا شرح داده شد و شامل انفجارات بالا در رابطه با مواد هستهيي يا جايگزينهاي مواد هستهيي است، نشانههاي قوي از توسعه احتمالي تسليحات است. بهعلاوه، استفاده از مواد جانشين و يا پوشش ايجاد شده توسط اتاقک مشخص شده در بالا ميتواند مانع آلودگي سايت به مواد هستهيي شود. ايران بايد دليل اين فعاليتها را توضيح دهد.
c.8. مدلسازي و محاسبات
52 ـ اطلاعات ارائه شده به آژانس توسط دو کشور عضو در رابطه با مطالعات ادعايي مدلسازي که در سال 2008 و 2009 توسط ايران انجام شده بود، نگراني ويژهاي براي آژانس است. بر اساس اين اطلاعات، مطالعات شامل مدلسازي اشکال کروي شكل متشكل از ترکيباتي از مركز يک وسيله هستهيي با اورانيوم با غناي بالا بوده که تحت شوک و فشار براي رفتار نوتروني در چگالي بالا و اندازهگيري راندمان انفجار هستهيي مربوطه قرار گرفته است. اين اطلاعات همچنين مدلهايي را مشخص ميکند كه ظاهرا براي آن مطالعات و نتايج اين محاسبات که آژانس ديده است، مورد استفاده قرار ميگرفته است. کاربرد چنين مطالعاتي در هر موردي به غير از انفجار هستهيي براي آژانس نامشخص است. بنابراين، مهم است که ايران با آژانس همکاري کرده و توضيح ارائه كند.
53ـ آژانس در سال 2005 از يک کشور عضو، اطلاعاتي به دست آورده که نشان ميدهد در سال 1997 نمايندگاني از ايران با مقاماتي از يک موسسه در يک کشور داراي سلاح هستهيي ملاقات کردند تا درخواست آموزش دروسي در زمينههاي محاسبات نوتروني با استفاده از کدهاي رايانهيي که در روش مونت کارلو و تراکنش امواج شديد با فلزات استفاده ميشود، داشته باشند. در نامهاي به تاريخ 14 مه 2008 ايران به آژانس اعلام کرد که هيچ چيزي براي اثبات اين اطلاعات وجود ندارد. آژانس همچنين اطلاعاتي را از طريق يک کشور عضو به دست آورد که نشان ميدهد در سال 2005 ترتيباتي در ايران براي اجراي پروژههايي با مراکز SADAT (بخش C.1 و ضميمه 1 را ببينيد) انجام شده که در اين ميان ميتوان به ايجاد يک بانک اطلاعاتي براي يک مرکز محاسبات هيدروديناميکي اشاره کرد. آژانس همچنين در سال 2005 از يک کشور عضو ديگر اطلاعاتي به دست آورد حاكي از اينكه يک مقام بلندپايه در SADAT از دانشگاه شهيد بهشتي در رابطه با محاسبات پيچيده مربوط به حالت بحراني يک كره جامد اورانيوم که به وسيله انفجارهاي شديد تحت فشار قرار ميگرفت، درخواست كمك كرد.
54 ـ تحقيقات توسط آژانس درباره مقالات علمي منتشر شده در دهه گذشته نشان ميدهد که كاگران ايراني به ويژه گروههايي از محققان دانشگاه شهيد بهشتي و دانشگاه اميرکبير مقالاتي در رابطه با توليد، اندازهگيري و مدلسازي انتقال نوتروني به چاپ رساندهاند. آژانس همچنين از طريق تحقيق منابع نامشخص مقالات ايراني ديگري درباره کاربردهاي انفجار از طريق شوک متحرک در مدلسازي انفجار در مواد منفجره قوي و استفاده از کدهاي هيدروديناميکي در مدلسازي ايجاد جهش با بارهاي توخالي يافت. چنين تحقيقاتي معمولا در فيزيک رآکتور يا تحقيق مهمات متعارف استفاده ميشود، اما کاربردهايي در توسعه انفجارات هستهيي نيز دارد.
C.9. آغازگر نوتروني
55ـ آژانس از يک کشور عضو اطلاعاتي به دست آورده است که ايران كارهايي را روي توليد کپسولهاي کوچک مناسب براي استفاده به عنوان ظروف ترکيبات حاوي مواد هستهيي انجام داده است. آژانس همچنين توسط يک کشور ديگر مطلع شد که ايران ممکن است با اين ترکيبات آزمايشهايي را به منظور ارزيابي اجراي آنها در توليد نوترونها انجام داده باشد.اين ترکيبات اگر در مرکز يک قلب هستهيي از يک وسيله هستهيي از نوع انفجار داخلي قرار داده شود و فشرده شود، ميتواند يک ابري از نوترونها مناسب براي شروع يک واکنش زنجيرهاي شکافت توليد کند. گفته شده محلي که آزمايشها در آن انجام شده، از آلودگي بعد از انجام آزمايشها پاک شده است. طراحي کپسول و مواد همراه آن با اطلاعات طراحي وسيلهاي که طبق ادعاها شبکه مخفي تامين هستهيي براي ايران تامين کرده است، مطابقت دارد.
56ـ آژانس همچنين اطلاعاتي از کشورهاي عضو دارد حاكي از اينكه كار در اين زمينهي فني ممكن است بعد از 2004 در ايران ادامه داده باشد و اينکه ايران ممكن است از سال 2006 به بعد يک برنامه 4 ساله را براي سنجش اعتبار طراحي اين منبع نوتروني از جمله از طريق استفاده از يک مواد غيرهستهيي براي اجتناب از آلودگي آغاز كرده باشد.
57ـ با توجه به اهميت توليد و انتقال نوترون و تاثيرات آن بر روي اجسام هندسي حاوي مواد شکافتپذير در چارچوب يک وسيله انفجار داخلي، ايران بايد به آژانس در رابطه با اهداف و تواناييهايش در اين زمينه توضيح دهد.
C.10. انجام يک آزمايش
58 ـ يک کشور عضو اطلاعاتي را به آژانس ارائه كرده حاكي از اين که ايران ممکن است آزمايشهايي مقدماتي را طراحي و اجرا كرده باشد كه ميتواند در صورتي كه ايران دست به انجام يک آزمايش وسيله انفجاري هستهيي بزند برايش مفيد باشد. به ويژه آژانس اطلاعاتي دارد مبني بر اينكه ايران برخي آزمايشهاي عملي را انجام داده تا ببيند آيا وسيله آتشزاييEBW ميتواند به طور رضايتبخشي در فواصل دور بين يک نقطه پرتاب و محل يک وسيله آزمايش که در يک مكان دور قرار گرفته، عمل کند يا نه. علاوه بر آن در بين مطالعات ادعايي که توسط آن کشور عضو، ارائه شده سندي وجود دارد به فارسي که مستقيما به ترتيبات پشتيباني و ايمني مربوط ميشود که براي اجراي يک آزمايش هستهيي ضروري است. آژانس توسط يک کشور عضو ديگر مطلع شده است که اين ترتيبات مستقيما همانهايي است که توسط کشورهاي داراي سلاح هستهيي براي اجراي آزمايشهاي هستهيي به کار ميرود.
C.11. انضمام به يک موتور حمل موشک
59ـ اسناد مطالعات ادعايي شامل اطلاعات وسيعي است در رابطه با کاري که ادعا ميشود توسط ايران در سالهاي 2002 تا 2003 تحت پروژه 111 انجام شده است. با توجه به اين اطلاعات اين پروژه شامل يک برنامه ساختاري و مفصلي از مطالعات مهندسي است که براي آزمايش چگونگي انضمام يک بار کروي در اتاقک خرجي كه روي موتور موشک قاره پيماي شهاب 3 سوار ميشود، مورد استفاده قرار ميگيرد.
60ـ براساس آن اسناد، ايران با استفاده از تعدادي از کدهاي رايانهاي تجاري در دسترس، مطالعات مدلسازي رايانهاي را در حداقل 14 طرح تصاعدي اتاقک خرج و محتويات آن انجام داد تا ببيند آنها چگونه ميتوانند در برابر فشارهاي مختلفي كه موقع پرتاب شدن و انتقال روي خط سير بالستيک به يک هدف با آن روبه رو ميشوند، مقاومت كنند. بايد يادآوري شود كه اطلاعات ارائه شده به آژانس توسط کشور عضو که براساس آن ادعا شده ايران در حال توسعه جرمها و ابعاد ترکيبات مشخص شده در آن بوده (بند 43 و 48 بالا) با ارزيابيهاي مربوط به مطالعات مهندسي پروژه 111 بر روي اتاقک خرج جديد مطابقت كند.
61ـ در طي اين مطالعات، ادعا شده که ترکيبات نمونه در کارگاههايي شناخته شده در ايران توليد شده که البته ايران اجازه بازديد ازآنها را به آژانس نداده است. گفته شده شش گروه مهندسي تحت پروژه 111 براي توليد گزارشهاي فني که شامل يک قسمت محتوايي از اسناد مطالعات ادعايي نيز است، کار کردهاند. آژانس اين گزارشها را به صورت وسيع مطالعه کرده و دريافته که آنها هر دو از نظر داخلي مطابقت داشته و مطابق با ديگر اطلاعات مربوط به پروژه 111 است.
62ـ اسناد مطالعات ادعايي همچنين نشان ميدهد که به عنوان بخشي از فعاليتهاي انجام گرفته تحت پروژه 111، ملاحظاتي براي قرار دادن خرج نمونه و اتاقک آن در معرض آزمايشهاي فشار مهندسي انجام شده تا ببينند آنها در عمل تا چه حد ميتوانند در برابر فشارهاي ناشي از پرتاب و انتقال شبيهسازي شده مقاومت كنند. (که عموما آزمايشهاي محيطي گفته ميشود.) اين کار مکمل مطالعات شبيهسازي مدلهاي مندرج در بند 60 است. بر اساس اطلاعات ارائه شده در اسناد مطالعات ادعايي، تحت پروژه 111 تداركاتي اگر چه اندک در حال انجام بوده تا امكان روي هم سوار كردن اجزاي توليد شده را فراهم كند.
63ـ ايران اجراي مطالعات مهندسي را انکار کرده و ادعا كرده است اسنادي كه آژانس دارد به شكل الکترونيکي است و ميتوانسته دستكاري شود و به راحتي جعل شود. با وجود اين حجم اسناد و دامنه و محتواي آن به اندازه کافي، جامع و پيچيده است که از نظر آژانس محتمل نيست که جعلي يا ساختگي باشد. در حالي که فعاليتهاي مرتبط با پروژه 111 ممکن است مربوط به توسعه يک خرج غيرهستهيي باشد، بسيار به برنامه تسليحات هستهيي مرتبط هستند.
C.12. سيستم تعبيه، مسلح کردن و شليک
64. اسناد مطالعات ادعايي نشان ميدهد که به عنوان قسمتي از مطالعات انجام شده توسط گروههاي مهندسي تحت پروژه 111 براي قرار دادن خرج جديد بر روي موتور موشک شهاب 3 كه قابليت بازگشت مجدد دارد،کار اضافي روي توسعه يک سيستم شليک نمونه کار شده که امكان انفجار خرج را هم در هواي بالاي يک هدف يا به محض برخورد دستگاه با زمين فراهم ميکند، انجام شده است. ايران در اطلاعاتي که در 117 صفحه ارائه کرده (مربوط به بند 8 بالا)، اين اطلاعات را به عنوان يک "بازي انيميشني" رد کرده است.
65ـ آژانس در رابطه با کارشناساني از کشورهاي عضو علاوه بر آنهايي که اطلاعات مورد نظر را تهيه کرده بودند، يک ارزيابي از ماهيت احتمالي خرج جديد انجام داده است. در نتيجه آن ارزيابي، مشخص شد که هرگونه گزينه خرج به غير از اهداف هستهيي که ميتواند يک گزينه انفجار هوايي (مثل سلاحهاي شيميايي) نيز داشته باشد ميتواند منتفي اعلام شود. از ايران درخواست شد که درباره اين ارزيابي اظهار نظر كند و در جلسهاي که در مه 2008 در تهران برگزار شد، توافق شد كه اگر مبناي اين اطلاعات صحيح باشد، اين موضوع يک برنامه براي توسعه سلاح هسته اي تلقي شود. پيوست 2 نتايج ارزيابي آژانس را همانطور که توسط دبيرخانه به کشورهاي عضو در جلسه فني ارائه شد، بازتوليد ميکند.»
به گزارش ايسنا، پيوست 2 مورد اشاره در متن ضميمه شامل نموداري با عنوان تحليل خرج است.
پيوست1ـ ليستي از بخشها، پروژهها و مراكز هستهيي ايران
متن كامل ضميمه گزارش آمانو درباره ايران
ايسنا: متن كامل بخش ضميمه گزارش آمانو به اين شرح است:
ضميمه
ابعاد نظامي احتمالي در برنامه هستهيي ايران
1ـ اين ضميمه شامل سه بخش است: بخش A، كه يك مرور تاريخي از تلاشهاي آژانس براي حل مسائل مربوط به دامنه و ماهيت برنامه هستهيي ايران به ويژه نگرانيها در مورد ابعاد نظامي احتمالي را ارائه ميدهد؛ بخش B توصيفي كلي از منابع اطلاعات در دسترس آژانس و ارزيابياش از اعتبار آن اطلاعات فراهم ميآورد و بخش C، تحليل آژانس را از اطلاعات موجود بر مبناي شواهد مربوط به وجود يا توسعه فرآيند مرتبط با فعاليتهاي هستهيي، شامل تسليحاتي شدن منعكس ميكند.
A. مرور تاريخي
2ـ از اواخر 2002 مديركل درباره نگرانيها درباره ماهيت برنامه هستهيي ايران به شوراي حكام گزارش كرده است. چنين نگرانيهايي با ظهور منابع اطلاعاتي باز كه نشان ميداد ايران در حال ساخت يك تاسيسات زيرزميني بزرگ هستهيي در نطنز و يك كارخانه توليد آب سنگين در اراك است، همزمان شد.
3ـ بين 2003 و 2004 آژانس يك سري قصور مهم از جانب ايران را در انجام تعهداتش تحت موافقتنامه پادمان در رابطه با گزارش مواد هستهيي، فرآوري و استفاده از مواد هستهيي اعلام نشده و قصور در اعلام تاسيساتي كه مواد هستهيي را دريافت، انبار و فرآوري كرده است، تاييد كرد. به ويژه كشف شد كه ايران در اوايل دهه 1970 و دهه 1980 و به دنبال آن در دهه 1990 و دهه 2000 از مواد هستهيي اعلام نشده براي آزمايش و تجربه در چند فعاليت تبديل اورانيوم، غنيسازي، ساخت و تابش از جمله جداسازي پلوتونيوم در تاسيسات و مكانهاي اعلام نشده، استفاده كرده است.
4ـ ايران در اكتبر 2003 به مديركل اطلاع داد كه سياستي كاملا باز را اتخاذ كرده است و تصميم گرفته است تصوير كاملي از فعاليتهاي هستهيياش را به آژانس ارائه كند. در پي آن، ايران به آژانس اجازه دسترسي به اماكني را داد كه آژانس خواستار بازديد از آنها شده بود و اطلاعات و اظهارنامههايي در ارتباط با منشا تجهيزات و قطعات وارد شده ارائه كرد و افراد را براي مصاحبه در دسترس آژانس قرار داد. ايران همچنين به اجراي كد اصلاح شده 1/3 از بخش عمومي ترتيبات فرعي كه در فوريه 2003 با آن موافقت كرد ادامه داد؛ اين كد ارائه اطلاعات طراحي درباره تاسيسات جديد هستهيي را به محض اينكه تصميم براي ساخت، اتخاذ يا اجازه ساخت چنين تاسيساتي داده شود، الزامي ميكند. ايران در نوامبر 2003 اعلام كرد كه قصد دارد پروتكل الحاقي در موافقتنامه پادمانها را امضا كند (كه اين كار را در دسامبر 2003 در پي تصويب متن از سوي شورا انجام داد)؛ ايران علاوه بر آن اعلام كرد كه پيش از لازمالاجرا شدن آن، مطابق با مفاد آن پروتكل عمل خواهد كرد.
5 ـ بين 2003 و اوايل 2006 ايران گزارشهاي تغيير فهرست موجودي را تسليم و اطلاعات طراحي مربوط به تاسيساتي را كه در آن فعاليتهاي اعلام نشده، انجام شده بود فراهم كرد و مواد هستهيي را براي راستيآزمايي در اختيار آژانس قرار داد. ايران همچنين تاييد كرد كه از نهادهاي مرتبط با وزارت دفاع در برخي از فعاليتهاي اعلام نشده پيشين استفاده كرده است. ايران اذعان كرد كه تماسهايي با واسطههايي از يك شبكه پنهان تامين هستهيي در 1987 و اوايل دهه 1990 داشته است و اينكه در 1987 يك برگه دستنويس حاوي پيشنهاد كمك براي توسعه فنآوري غنيسازي اورانيوم از طريق سانتريفيوژ دريافت كرده بود كه در آن اشارههايي نيز به يك واحد بازتبديل با تجيهزات ريختهگري شده بود. ايران همچنين تاييد كرد كه بستهاي از اطلاعات مربوط به فنآوري غنيسازي اورانيوم دريافت كرده است كه شامل يك سند 15 صفحهاي (كه از اين به بعد به عنوان "سند فلز اورانيوم" به آن اشاره ميشود) بود و به گفته ايران درخواستي براي آن نداده بود؛ اين سند فرآيندها را براي تبديل تركيبات فلوريداورانيوم به فلز اورانيوم و توليد اجزاي نيم كروي فلز اورانيوم غنيشده را توصيف ميكند.
6ـ آژانس به تلاش براي دريافت توضيحات مربوط به دامنه و ماهيت برنامه هستهيي ايران به ويژه بر اساس پذيرش ايران راجع به تماسهايش با شبكه پنهان تامين هستهيي، اطلاعاتي كه توسط شركتكنندگان در آن شبكه فراهم آمد و اطلاعاتي كه توسط يك كشور عضو به آژانس داده شد، ادامه داد.سومين مورد كه از آن به عنوان "اسناد مطالعات ادعايي" ياد ميشود و در سال 2005 به آژانس ارايه شد، نشان داد كه ايران در فعاليتهايي كه مطالعاتي را در مورد يك پروژه به اصطلاح نمك سبز، تستهاي انفجاري با قدرت بالا و مهندسي دوباره يك وسيله ورود مجدد موشك براي جاي دادن يك خرج جديد شامل ميشود، شركت داشته است. همه اين اطلاعات با هم نگرانيهايي را در مورد ابعاد نظامي احتمالي در برنامه هستهيي ايران به وجود ميآورد.
7ـ در اوت 2007 ايران و آژانس در مورد «تفاهمهاي جمهوري اسلامي ايران و آژانس درباره مداليته حل و فصل مسائل باقيمانده» (كه به طور كلي به آن به عنوان «برنامه كار» اشاره ميشود) موافقت كردند. آژانس در فوريه 2008 اعلام كرد كه چهار موضوع در برنامه كار كه "مسائل باقيمانده گذشته"نام گرفت و دو موضوع كه "ديگر مسائل باقيمانده" نام گرفت يا بسته شدند، يا تكميل شدند يا ديگر حلنشده هستند. مسائل باقيمانده كه نيازمند توضيح ايران است مربوط به مطالعات ادعايي است و علاوه بر آن موضوعات ديگري وجود دارد كه در جريان حل شش موضوع ديگر مطرح شده بود و بايد در رابطه با مطالعات ادعايي به آن پرداخت؛ اين مسايل شامل شرايط دستيابي ايران به سند فلز اورانيوم، تدارك و فعاليتهاي تحقيق و توسعه نهادهاي و شركتهاي نظامي كه ميتوانست با برنامه هستهيي مرتبط باشند و توليد تجهيزات و قطعات توسط هستهيي توسط شركتهاي متعلق به صنايع دفاع.
8 ـ آژانس بين فوريه و مه 2008، مطابق با برنامه كار اطلاعاتي را (شامل مستندها) درباره مطالعات ادعايي با ايران در ميان گذاشت و خواستار توضيح شد. در مه 2008 ايران يك ارزيابي 117 صفحهاي از آن اطلاعات را به آژانس ارائه داد. اگرچه ايران درستي برخي از اطلاعات آژانس (مثل تاييد اسامي افراد، مكانها و سازمانها) را تاييد كرد، ارزيابي ايران بر كاستيهاي شكل و قالب اين اطلاعات تمركز داشت و ادعاها را با اين استدلال كه آنها مبتني بر اسناد "جعلي" و اطلاعات "ساختگي" است، رد كرد.
9ـ آژانس به دريافت اطلاعات بيشتر از كشورهاي عضو ادامه داد و اطلاعات جديدي به واسطه تلاشهاي خود به دست آورد. آژانس بدون اينكه موفق شود، تلاش كرد كه ايران را وارد بحث درباره اين اطلاعات كند و در نهايت در اكتبر 2010 نامهاي به ايران نوشت تا اطلاعات بيشترش را در اختيار ايران بگذارد.
10ـ بين 2007 و 2010 ايران همچنان به مخفي كردن فعاليتهاي هستهيي از طريق ندادن اطلاع به موقع درباره تصميم براي ساخت يا دادن اجازه ساخت يك تاسيسات برق هستهيي جديد در دارخوين و سومين تاسيسات غنيسازي در نزديكي قم (كارخانه غنيسازي سوخت فردو) ادامه داد. آژانس همچنان در انتظار پاسخهاي اساسي ايران به تقاضاي آژانس براي اطلاعات بيشتر درباره اعلاميههايش در سالهاي 2009 و 2010 و اين موضوع است كه تصميم گرفته است 10 تاسيسات غنيسازي ديگر را بسازد (اماكني براي 5 تاسيسات شناسايي شده است) و اينكه اين كشور فنآوري غنيسازي از طريق ليزر را در اختيار دارد.
11ـ آژانس به دريافت، جمعآوري و ارزيابي اطلاعات مربوط به ابعاد نظامي احتمالي برنامه هستهيي ايران ادامه داده است. با توجه به اينكه اطلاعات بيشتري در اختيار آژانس قرار گرفته است، آژانس قادر بوده است با وجود فقدان تعامل ايران تحليلاش از ابعاد نظامي احتمالي در برنامه هستهيي ايران را بهبود بخشد.
B. اعتبار اطلاعات
12ـ همانطور كه در پاراگراف 6 بالا اشاره شد، در ميان اطلاعات در دسترس آژانس سند مطالعات ادعايي قرار دارد: حجم بالايي از اسناد (شامل مكاتبات، گزارشها، گرافهاي نمايشي، ويديو و طراحيهاي مهندسي) كه بالغ بر يك هزار صفحه است. اطلاعات منعكس شده در آن سند داراي ماهيت پيچيده به لحاظ فني و به هم مرتبط است و نشان دهنده تحقيق، توسعه و فعاليتهاي آزمايشي در طول زمان است. اين سند همچنين شامل مكاتبهها در سطوح كاري هماهنگ با اجراي روز به روز يك برنامه رسمي است. اين اطلاعات طبق رويه آژانس با دقت و حساسيت بررسي شد. آژانس همچنين نشستهاي متعددي با برخي كشورهاي عضو داشت تا اطلاعاتي كه در اختيارش قرار گرفته بود را روشنسازي كند، از آنها سوالاتي درباره كاري كه روي اين سند و اطلاعات منعكس شده در آن داشته اند بپرسد و اطلاعات بيشتري درباره اين منابع اساسي كسب كند.
13ـ علاوه بر سند مطالعات ادعايي آژانس اطلاعاتي را از بيش از 10 كشور عضو دريافت كرده است، اين اطلاعات شامل اطلاعات مربوط به اكتساب، اطلاعات مربوط به سفرهاي بينالمللي افرادي كه گفته ميشود در فعاليتهاي نسبت داده شده دست داشتهاند، سوابق مالي، اسناد منعكسكننده ترتيبات بهداشتي و ايمني و ديگر اسنادي است كه نشان دهنده تكنيكهاي ساخت براي برخي قطعات انفجاري با قدرت بالاست. اين اطلاعات، اطلاعات منعكس در سند مطالعات ادعايي را تقويت ميكند و گرايش به اثبات اين اطلاعات دارد. اين اطلاعات به فعاليتهايي كه اساسا فراتر از فعاليتهاي شناسايي شده در آن سند است، مربوط ميشود.
14ـ علاوه بر اطلاعات اشاره شده در پاراگراف 12 و 13، آژانس اطلاعاتي را از طريق تلاشهاي خود از جمله انتشارات و مقالاتي كه از طريق تحقيقات با منابع آزاد، تصاوير ماهوارهيي، نتايج فعاليتهاي راستيآزمايي آژانس و اطلاعات ارائه شده توسط ايران در چارچوب آن فعاليتهاي راستيآزمايي است، به دست آورده است. به ويژه آژانس مذاكرات مستقيم با برخي افرادي داشته است كه در فعاليتهاي مربوطه در ايران دست داشته است، از جمله براي نمونه مصاحبهاي با يك شخصيت برجسته در شبكه مخفي تامين هستهيي (پاراگراف 35 بالا را مشاهده كنيد). اطلاعات كسب شده توسط آژانس از مذاكرات با اين افراد داشت، از نظر چارچوبهاي زماني و محتواي فني با اطلاعات ارائه شده توسط كشورهاي عضو و اطلاعاتي كه از طريق تلاشهاي خود به دست آورده است، هماهنگ است.
15ـ همانطور كه در پاراگراف 8 اشاره شد، ايران برخي اطلاعات منعكس شده در سند مطالعات ادعايي را تصديق كرده است. اما بسياري از پاسخهاي ايران به سوالات آژانس در ارتباط با اين تلاشها براي حل نگرانيهاي آژانس، غير دقيق/ يا ناكامل بوده است و اين اطلاعات با تاخير به دست آمده و گاهي متناقض است. اين همراه با وقايعي نظير برچيدن سايت لويزان شيان در اواخر سال 2003 / اوايل 2004 (به پاراگراف 19 مراجعه كنيد) و يك الگوي اذعان ديرهنگام به وجود بخشهاي پيشتر اعلام نشده برنامه هستهيي ايران باعث افزايش نگرانيهاي آژانس به جاي رفع آنها شده است.
16ـ همانطور كه در بالا اشاره شد اطلاعاتي که در اين ضميمه گنجانده و ارائه شده است از طيف گستردهاي از منابع مستقل، از جمله تعدادي از کشورهاي عضو، از تلاشهاي آژانس و از اطلاعات فراهم شده توسط ايران اخذ شده است. اين اطلاعات از لحاظ مفاد فني، افراد و سازمانهاي دخيل و چارچوبهاي زماني کاملاً با هم سازگاري دارند. بر اساس اين ملاحظات و با توجه به شناخت عمومي آژانس از برنامه هستهيي ايران و تحول تاريخي آن، آژانس اطلاعاتي را که بخش c اين ضميمه به آن اتكا دارد کاملاً معتبر ميداند.
C. شاخصهاي توسعه مواد منفجره هستهيي
17ـ ايران در چارچوب برنامه هستهيي خود به توانايي غنيسازي اورانيوم تا سطح 20 درصد اورانيوم ـ 235 كه اعلام کرده براي استفاده به عنوان سوخت در رآکتورهاي تحقيقاتي است، دست يافته است. در نبود هرگونه نشانهاي حاكي از اينكه ايران در حال حاضر به فكر بازفرآوري سوخت هستهيي تابيده شده براي استخراج پلوتونيوم است، آژانس تاکنون تحليلهاي خود درباره برنامه هستهيي ايران را روي مسيري براي دستيابي که شامل اورانيوم با غناي بالا است، متمرکز كرده است. بر اساس نشانههايي که آژانس در ارتباط با فعاليتهاي هستهيي ايران مشاهده کرده است، کار آژانس بر تحليلي متمرکز بوده که با توسعه وسيلهاي براي انفجار اورانيوم با غناي بالا از درون مرتبط بوده است.
C.1. ساختار مديريت برنامه
18ـ کشورهاي عضو اطلاعاتي را براي آژانس تهيه کردهاند که نشان ميدهند فعاليتهاي اشاره شده در بخشهاي C.2 تا C.12 لااقل در يک دوره زماني مهم از يک ساختار برنامهاي مديريت شدهاند، نهادهاي مشورتي به آنها کمک کردهاند و با توجه به اهميت اين تلاشها شخصيتهاي ارشد ايراني در داخل اين ساختار فرماندهي حضور داشتهاند. آژانس از تحليل اين اطلاعات و اطلاعات بهدست آمده از سوي ايران و بر اساس تلاشهاي خود قادر بوده است که به اعتقاد خودش درک خوب از فعاليتهاي ايران تا پيش از پايان 2003، به دست آورد. توانايي آژانس براي ايجاد يک درک خوب همسان از فعاليتهاي ايران بعد از پايان سال 2003 به دليل اطلاعات محدودتري که در اختيار آژانس بود، کاهش يافت. براي سهولت ارجاع، شکل زير خلاصهوار درک و فهم آژانس را از اين ساختار برنامهاي و تغييرات اداري كه در طول سالها در آن ساختار به وجود آمده است، نشان ميدهد. پيوست اول اين ضميمه جزييات بيشتري را بر مبناي اطلاعات درباره پروژهها و تمهيدات سازماني داخل اين ساختار برنامه ارائه ميکند.
19ـ آژانس اطلاعاتي را از کشورهاي عضو دريافت کرده است که نشان ميدهد مدتي پس از اين که ايران در اواخر سال 1980 فعاليتهاي خريدهاي پنهاني خود را آغاز کرد، ساختارهاي سازماني و تمهيدات اداري براي يک برنامه هستهيي اعلام نشده، ايجاد شدند که از طريق مرکز تحقيقات فيزيک (PHRC) مديريت ميشدند و تحت نظارت يک کميته علمي وابسته به موسسه تحقيقات آموزش صنايع دفاعي (ERI) كه براي هماهنگي تحقيق و توسعه براي وزارت دفاع و نيروهاي مسلح وزارت (MODAFL) تاسيس شده بود، قرار داشتند. ايران تاييد کرده است که اين مرکز در در 1989 در لويزان ـ شيان در تهران تاسيس شده است. ايران اعلام کرده است که مرکز تحقيقات فيزيک با هدف آمادگي براي مبارزه و خنثيسازي خسارات و تلفات حوادث و حملات هستهيي (دفاع هستهيي) و نيز براي حمايت و تهيه وسايل و خدمات علمي به وزارت دفاع ايجاد شده است. ايران علاوه بر آن اعلام کرده است که اين فعاليتها در سال 1998 متوقف شدهاند. ايران در اواخر سال 2003/ اوايل 2004 اين محل را کاملا تخليه و پاکسازي کرد.
20ـ طبق اطلاعات به دست آمده از سوي کشورهاي عضو در اواخر دهه 1990 و يا اوايل دهه 2000 فعاليتهاي مرکز تحقيقات فيزيک تحت «برنامه آماد» (AMAD Plan) يکپارچه شدند. محسن فخريزاده (مهابادي) مقام اجرايي برنامه آماد بود که امور اجرايي آن توسط «دفتر ارکيده» انجام ميشد. به نظر ميرسد اکثر فعاليتهايي که تحت برنامه آماد اجرا ميشدند در طول سالهاي 2002 و 2003 رخ دادهاند.
21ـ اکثر جزييات فعاليتهايي که گفته ميشود تحت برنامه آماد اجرا شدهاند، از اسناد مطالعات ادعايي گرفته شدهاند و همانطور که در بند 6 نشان داده شد به مطالعاتي اشاره دارند که در سه زمينه فني اجرا شدهاند: پروژه نمک سبز، مواد منفجره با قدرت بالا (از جمله توسعه چاشنيهاي انفجاري سيمي) و باز مهندسي اتاقک خرج موشک شهاب 3 که قابليت بازگشت مجدد دارد.
22ـ بر اساس ارزيابيهايي که آژانس از اطلاعات مندرج در اين اسناد انجام داده است، پروژه نمک سبز (که با عنوان پروژه13/5 مشخص شده) بخشي از يک پروژه بزرگتر بود (که به عنوان پروژه 5 مشخص شده) تا منبع اورانيوم مناسبي را براي استفاده در يک برنامه غنيسازي آشکار نشده، فراهم كند. محصول اين برنامه به فلز تبديل ميشود تا در يک کلاهک جديد که موضوع مطالعات مربوط به موشکهاي با قابليت برگشت بودند (مشخص شده با عنوان پروژه 111) مورد استفاده قرار گيرند. آژانس در مه 2008 در جايگاهي نبود که ارتباط ميان پروژه 5 و پروژه 111 را به ايران اثبات کند. اما بعداً اسنادي که ارتباط ميان پروژه 5 و پروژه 111 را اثبات ميکردند به آژانس نشان داده شدند و از اين رو ارتباطي ميان مواد هستهيي و برنامه توسعه يک خرج جديد مشخص شد.
23ـ اطلاعاتي که آژانس از کشورهاي عضو دريافت کرده است، نشان ميدهد که به خاطر نگرانيهاي رو به رشد درباره وضعيت امنيت بينالمللي در عراق و کشورهاي همسايه در آن زمان فعاليت روي برنامه آماد در پي «دستور توقف» صادره از سوي مقامات ارشد ايران در اواخر سال 2003 ناگهان متوقف شد. اما بر اساس همين اطلاعات کارمندان اين برنامه براي ثبت و ضبط دستاوردهاي پروژههاي مربوطه خود در محل باقي ماندند. بعداً تجهيزات و محلهاي کار نيز تخليه و منتقل شدند بهطوري که چيز زيادي در آنجا وجود ندارد که ماهيت حساس کار انجام شده را در آنجا مشخص كند.
24ـ آژانس اطلاعات ديگري نيز از کشورهاي عضو در اختيار دارد که نشان ميدهد برخي فعاليتهاي قبلاً اجرا شده تحت برنامه آماد بعدها از سر گرفته شده است و فخريزاده نقش اصلي سازماني خود را حفظ کرد. وي اول زير نظر يک سازمان جديد معروف به بخش فنآوريها و تجهيزات پيشرفته توسعه (SADAT) کار ميکرد و به گزارشدهي خود به MODAFL ادامه ميداد و بعدها در اواسط 2008 به عنوان رييس دانشگاه تکنولوژي مالک اشتر (MUT) در تهران منصوب شد. بر اساس مشورت يکي از اعضاي آژانس فخريزاده در فوريه 2011 کرسي عملياتي خود را از دانشگاه مالک اشتر به يکي از اماکن مجاور آن معروف به سايت "موژه" منتقل كرد. اکنون رياست سازمان تحقيقات و نوآوري دفاعي بر عهده او است. آژانس نگران است، زيرا برخي از فعاليتهايي که پس از سال 2003 انجام شده ارتباط نزديکي با يک برنامه سلاح هستهيي دارد.
C.2. فعاليتهاي خريد
25ـ تلاشهاي ايران طبق برنامه آماد براي خريد کالاها و خدمات طبق ادعا ظاهراً تعدادي از شرکتهاي خصوصي را که قادر به پوششدهي به اهداف واقعي خريدها هستند، دخيل كرده است. آژانس از سوي تعدادي از کشورهاي عضو مطلع شده است که براي مثال شرکت کيميا معدن يک شرکت پوششي براي عمليات مهندسي شيمي تحت برنامه آماد بوده است و براي خريدهاي سازمان انرژي اتمي ايران (AEOI) نيز مورد استفاده قرار ميگرفته است.
26ـ علاوه بر آن در تمام اين مدت نمونههايي از انجام خريدها و تلاشهايي براي انجام خريدها از سوي افراد مرتبط با برنامه آماد در زمينه تجهيزات، مواد و خدماتي که گرچه کاربرد غيرنظامي داشتند، براي توسعه وسيلههاي انفجاري هستهيي هم مفيد بودند، از سوي خود آژانس آشکار شده و يا براي آن شناخته شده است. از جمله اين تجهيزات، مواد و خدمات عبارتند از: سوييچهاي الکترونيکي پر سرعت و دهانههاي جرقه (که براي ماشهکشي و چاشنيهاي آتشي قابل استفاده است)، دوربينهاي پر سرعت (که در شناساييهاي آزمايشي مفيد است)، منابع نوتروني (که براي کاليبرهکردن تجهيزات اندازهگيري نوترونها قابل استفاده است)، آشکارسازهاي تشعشعات و تجهيزات اندازهگيري (که در يک محيط توليد مواد هستهيي مفيد است) و دورههاي آموزشي درباره موضوعات مرتبط با توسعه مواد منفجره هستهيي (از قبيل محاسبات برش نوتروني و تعاملات/ هيدروديناميکهاي امواج ضربتي).
C.3. دستيابي مواد هستهيي
27ـ در سال 2008 مديرکل شوراي حکام را مطلع کرد که: هيچ اطلاعاتي در آن زمان ـ جداي از سند اورانيوم فلزي ـ در مورد طرح يا ساخت واقعي اجزاي مواد هستهيي براي يک سلاح هستهيي يا ساير اجزاي کليدي مشخص مثل آغازگرها يا در مورد مطالعات فيزيک هستهيي موجود نيست و استفاده واقعي از مواد هستهيي مرتبط با "مطالعات ادعايي" را نمايان نميكند.
28ـ اگرچه، همانگونه که در بالا در پاراگراف 22 بيان شد، اطلاعات مندرج در مستندهاي مطالعات ادعايي بيانگر اين هستند که ايران روي پروژهاي به منظور تامين يک منبع اورانيوم براي استفاده در يك برنامه غنيسازي مخفي کار ميکرده است كه محصول آن قرار بود به فلز مورد استفاده در کلاهک جنگي جديد تبديل شود که موضوع مطالعات مربوط به حامل موشکهاي با قابليت برگشت بود. اطلاعات تکميلي ارائه شده از سوي کشورهاي عضو مشخص ميكند که اگرچه اورانيوم استفاده نشده است، مقادير در حد کيلوگرم از فلز اورانيوم طبيعي در دسترس طرح آماد قرار داشت.
29ـ اطلاعاتي كه توسط يک کشور عضو در اختيار آژانس قرار داده شده است و آژانس قادر بوده است آنها را مستقيما بررسي كند مشخص ميكند که ايران از طريق کسب تجربه در بازيافت اورانيوم از ترکيبات فلورايد پيشرفتهايي داشته است. (با استفاده از اکسيد سرب به عنوان ماده جانشين به منظور خودداري از احتمال بروز آلودگي کنترل نشده در محل کارگاه).
30 ـ به علاوه شماري از تجهيزات، اگرچه الان اعلام شده و در حال حاضر تحت نظارت پادمان است، به غنيسازي اورانيوم اختصاص داده شده است (کارخانه غنيسازي سوخت و کارخانه آزمايشي غنيسازي سوخت در نطنز و کارخانه غنيسازي سوخت فردو نزديک قم) به طور پنهاني توسط ايران ساخته شدهاند و زماني وجود آنها اعلام شد که آژانس از طريق منابع ديگري غير از ايران مطلع شده بود. اين امر، به همراه تلاشهاي قبلي ايران براي پنهان کردن فعاليتهاي مرتبط با مواد هستهيي، نگراني بيشتري را درباره احتمال وجود تجهيزات و مواد هستهيي اعلام نشده در ايران ايجاد كرد.
C.4. اجزاء هستهيي براي يک دستگاه مواد انفجاري
31ـ HEU بازيابي شده از فرايند غنيسازي براي استفاده در يک دستگاه هستهيي، ابتدا تبديل به فلز ميشود. سـپس فلز قالب شـده و به اجزاي مناسب براي مركز هستهيي، ماشينکاري ميشود.
32 ـ همانگونه که در پاراگراف 5 بالا بيان شد، ايران اذعان كرده است، همراه با يک صفحه سند دستنويس که ارائهکننده کمکهايي با توسعه تکنولوژي سانتريفيوژ براي غنيسازي اورانيوم است، که مرجع آن همچنين واحدي است که براي تبديل مجدد با تجهيزات قالب گيري ساخته ميشود، همچنين سند فلز اورانيوم را دريافت کرده است که ازجمله، فرآيند تبديل اجزاي اورانيوم به فلز اورانيوم و توليد اجزاي اورانيوم فلزي غنيشده نيمکرهاي را تبيين ميکند.
33 ـ سند فلز اورانيوم در دسترس شبکه مخفي توزيع فرآورده هستهيي قرار گرفت تا براي توسعه توانمندي غنيسازي سانتريفيوژ کمکهايي را در اختيار ايران قرار دهد و همچنين بخشي از يک مجموعه بزرگتر از اطلاعات است که دربرگيرنده عوامل يک طرح انفجار هستهيي است. بسته اطلاعاتي مشابه که در سال 2003 ظاهر شد، توسط همان شبکه به ليبي ارائه شده بود. اطلاعات مربوط به ليبي كه ابتدا توسط کارشناسان آژانس در ژانويه 2004 بررسي شد، دربرگيرنده جزييات مرتبط با طراحي و ساخت و توليد اجزاي لازم براي يک دستگاه انفجاري هستهيي بود.
34ـ به علاوه يک کشور عضو، امکان دسترسي کارشناسان آژانس به مجموعهاي از فايلهاي الکترونيکي که از کامپيوترهاي ضبط شده يكي از اعضاي کليدي شبکه در نقاط مختلف به دست آمده بود را فراهم كرد. اين مجموعه دربرگيرنده اسناد ديده شده در ليبي بود که به همراه آن نسخههاي بعدي آن اسناد، از جمله نسخه الکترونيکي به روز شده سند فلز اورانيوم بود.
35ـ در گفتوگويي در سال 2007 با يکي از اعضاي شبکه مخفي توزيع فرآورده هستهيي به آژانس گفته شد که اطلاعات طراحي انفجار هستهيي در اختيار ايران قرار داده شده است. با توجه به اطلاعات دريافت شده در جريان آن گفتوگو،آژانس نگران اين است كه ايران به اطلاعات طراحي پيشرفتهتري نسبت به آنچه درسال 2004 شناسايي شد و توسط شبکه مخفي توزيع هستهيي به ليبي داده شده بود، دسترسي پيدا كرده باشد.
36ـ علاوه بر آن يک کشور عضو اطلاعاتي را ارائه كرد که نشان ميداد در جريان طرح آماد، کارهاي مقدماتي که با مواد هستهيي مرتبط نبوده براي ساخت اجزاي فلز اورانيوم طبيعي و غنيشده با درصد بالا براي يک دستگاه انفجار هستهيي انجام گرفته است.
37ـ از آن جا که تبديل اجزاي HEU به فلز و ساخت اجزاي فلزي HEU در اندازه و کيفيت مناسب، گامهايي در مسير توسعه يک دستگاه انفجار هستهييHEU محسوب ميشوند، روشن ساختن موضوع بالا از سوي ايران ضروري است.
C.5 توسعه چاشني
38ـ توسعه ايمن چاشنيهاي سريع عملکننده و تجهيزات مناسب براي آتشزني چاشنيها، يک قسمت لاينفک از برنامه توسعه يک دستگاه هستهيي انفجاري است. در ميان اسناد مطالعات ادعايي، تعدادي از اسناد مربوط به توسعه چاشنيهاي سريع معروف به چاشنيهاي انفجاري سيمي (EBW) توسط ايران در بين سالهاي 2003 ـ 2002 است که به عنوان يک جايگزين ايمن چاشني براي طراحي دستگاه هستهيي اشـاره شده در پاراگراف 33 اسـتفاده ميشود.
39ـ در سال 2008 ايران به آژانس اظهار كرد که EBW را براي کاربردهاي غيرنظامي و نظامي متعارف، توسعه داده و همزماني در حدود يک ميکرو ثانيه را در زمان آتشزني دو يا سه چاشني با هم بهدست آورده است و يک نسخه از مقاله مربوط به توسعه EBW ارائه شده توسط دو محقق ايراني در يک کنفرانس در ايران در سال 2005 را به آژانس ارائه كرد. هر دو مقاله نشان داد که وسيله آتشزني با ولتاژ بالا توسط ايران توسعه يافته و يا به دست آمده است. همچنين در سال 2008 ايران به آژانس گفت که قبل از دوره 2002 تا 2004 فنآوري EBW را به دست آورده است. ايران همچنين يک سند کوتاه فارسي بدون تاريخ را که مربوط به مشخصات برنامه توسعه چاشني بوده و نيز يک سند از يک منبع خارجي که نمونهاي از يک مثال کاربردهاي غيرنظامي چاشنيهاي همزمان است به آژانس ارائه كرد. اما ايران درباره نياز خود يا كاربرد اين چاشنيها توضيحي به آژانس ارائه نکرده است.
40ـ آژانس مشخص کرده که کاربردهاي غيرهستهيي اگرچه خيلي کم، براي چاشنيهاي EBW و همچنين تجهيزات مناسب براي آتشزني چاشنيهاي چندگانه با همزماني بالا وجود دارد. با اين وجود با توجه به کابردهاي احتمالي آنها در وسائل انفجاري هستهيي و اين حقيقت که چنين فنآوري کاربردهاي غيرنظامي و متعارف نظامي كمي دارد، توسعه در زمينه چنين چاشنيها و تجهيزاتي توسط ايران يک موضوع نگرانکننده است، به ويژه در ارتباط با استفاده احتمالي سيستم آغازگر چند نقطهيي که در پايين ذکر شده است.
C.6 آغازگر مواد منفجره با قدرت بالا و آزمايشهاي مربوطه
41ـ چاشنيها يک منبع آغازگر نقطهاي از مواد منفجره را ارايه ميكنند که به طور طبيعي امواج چاشنيها را از هم دور ميکنند. در يک دستگاه از نوع انفجار هستهيي يک ترکيب اضافي که به عنوان سيستم آغازگر چند نقطهاي شناخته شده، ميتواند موج چاشني را تغيير شکل داده تا همگرا شده و به صورت يک شکل در مرکز مواد شکافپذير، چگالي فوقبحراني ايجاد كند.
42ـ آژانس اطلاعات بهدست آمده از کشورهاي عضو را به ايران ارائه کرده که نشان ميدهند ايران به اطلاعات در مورد طراحي سيستم آغازگر چند نقطهيي که ميتواند به صورت موثر و همزمان يکبار انفجاري قوي را در سطح خودش آغاز كند، دسترسي دارد. آژانس قادر بوده تا به صورت مستقل تاييد کند که اين طراحي و کشور مبداء طراحي آن، وجود دارد. به علاوه آژانس توسط کشورهاي دارنده سلاح هستهيي مطلع شد که آغازگر چند نقطهيي ويژه ادوات انفجاري هستهيي استفاده ميشود. در 117 صفحه ارائه شده به آژانس در تاريخ مه 2008، ايران بيان کرده که موضوع قابل درک نبوده و ايران هيچ فعاليتي را در رابطه با اين سند انجام نداده است.
43 ـ اطلاعات ارائه شده به آژانس توسط همان کشور عضو، مفهوم شروع چند نقطهيي را همان گونه که توسط ايران در حداقل يک آزمايش مقياس بزرگ در سال 2003 براي شروع يک بار انفجاري بالا به شکل پوسته نيم کروي استفاده شد، شرح ميدهد. بر اساس آن اطلاعات، طي آن آزمايش با استفاده از چند كابل فيبرنوري سطح داخلي نيمکرهي بار انفجاري بالا تحت نظر قرار گرفت و نور خروجي ماده منفجره به محض انفجار توسط يک دوربين با سرعت بالا ثبت شده است. اين موضوع بايد يادآوري شود که ابعاد سيستم آغازگر و مواد منفجره استفاده شده با آن با ابعاد خرج جديد كه طبق اسناد مطالعات ادعايي به مهندساني که در حال مطالعه بر روي جايگذاري بار جديد بر روي اتاقک موشک شهاب 3 بودهاند داده شده است، هماهنگي داشتند (پروژه 111) (قسمت C.11 در زير را ببينيد). اطلاعات بيشتري که توسط همان کشور به آژانس ارائه شده، نشان ميدهد که تعداد زيادي آزمايشهاي مواد منفجره توسط ايران در منطقه مريوان انجام شده است.
44ـ آژانس نشانههاي قوي دارد حاكي از اينكه توسعه سيستم آغازگر مواد منفجره توسط ايران و توسعه آرايش تشخيصي با سرعت بالا استفاده شده براي نظارت آزمايشهاي مربوطه توسط يک کارشناس خارجي انجام شده که نه تنها داراي اين دانش در اين زمينه بوده، بلکه بيشتر کار خود را در اين زمينه در برنامه سلاح هستهيي کشور خودش انجام داده است. آژانس موارد منتشر شده توسط اين کارشناس خارجي را مرور کرده و با او ملاقات كرده است. آژانس قادر بوده است که اين موضوع را از سه طريق مورد راستيآزمايي قرار دهد، از جمله از طريق خود کارشناس که از حدود سال 1996 تا حدود 2002 در ايران بوده است که ظاهرا ايران را در زمينه توسعه يک موسسه و فنون لازم براي ساخت الماسهاي فرا پخششونده (يا نانو الماسها) کمک ميکرده و آموزشهايي نيز در زمينه فيزيک انفجارها و کاربردهاي آن ارائه کرده است.
45ـ به علاوه آژانس بعد از سال 2003 اطلاعاتي را از دو کشور عضو دريافت کرده است مبني بر اين که ايران در تحقيقات تجربي شامل يک نسخه کوچک شده از سيستم آغازگر نيمکروي و با مواد منفجره با قدرت بالا كه در پاراگراف 43 به آن اشاره شد شركت كرده است، اگر چه اين كار در ارتباط با کاربردهاي غيرهستهيي بوده است. اين کار به همراه ديگر مطالعات که به آژانس اطلاع داده شده و در آنها از همان سيستم آغازگر در شکل استوانهيياش استفاده شده، ميتواند مربوط به توسعه و بهينهسازي طراحي آغازگر چند نقطهيي در رابطه با کاربردهاي هستهيي باشد.
46 ـ نگراني آژانس در مورد فعاليتهاي شرح داده شده در اين بخش ناشي از اين است که يک سيستم آغازگر چند نقطهيي مانند آن چه در بالا شرح داده شد، ميتواند در يک وسيله انفجاري هستهيي استفاده شود. اما ايران در اين زمينه مايل به گفتوگو با آژانس نبوده است.
C.7. آزمايشات هيدروديناميک
47 ـ يک مرحله ضروري در برنامه توسعه سلاح هستهيي تعيين اين موضوع است که آيا طراحي تئوري يک وسيله انفجاري که نحوه عملكرد آن ميتواند از طريق شبيهسازي کامپيوتري بررسي شود، در عمل کار خواهد کرد يا نه؟ براي اين منظور آزمايشات مواد منفجره با قدرت بالا تحت عنوان "آزمايشات هيدروديناميکي" انجام ميشود كه در آن ترکيبات هستهيي و شکافتپذير با مواد جانشين جايگزين ميشوند.
48 ـ اطلاعاتي كه آژانس از طريق کشورهاي عضو به دست آورده و برخي از آنها را مستقيما بررسي كرده است نشان ميدهد که ايران ترکيبات هستهيي انفجاري شبيهسازي شده را با استفاده از مواد با چگالي بالا مانند تنگستن توليد کرده است. اين ترکيبات محفظههاي مركزي کوچکي مناسب براي وارد کردن کپسولها، مانند آنهايي که در بخش C.9 شرح داده ميشود، دارد. استفاده نهايي از چنين ترکيباتي نامشخص است، اگرچه آنها ميتوانند به اطلاعات ديگري كه آژانس در رابطه با آزمايشاتي با استفاده از تجهيزات تشخيصي سرعت بالا شامل اشعه ايکس جهت نظارت بر تقارن شوک فشرده شده يك هستهي شبيهسازي شده يك سلاح هستهيي دريافت كرده است، مربوط باشند.
49 ـ ديگر اطلاعات ارائه شده توسط اعضا به آژانس نشان ميدهد که ايران يک محفظه پوششي براي انفجارات بزرگ براي آزمايشات هيدروديناميکي ساخته است. محفظه انفجاري يا اتاقک گفته شده در سال 2000 در پارچين قرار گرفته است. يک ساختمان در آن زمان اطراف يک سازه استوانهاي بزرگ در مجتمع نظامي پارچين ساخته شده است. يک خاکريز بزرگ بين ساختمان حاوي استوانه و ساختمان همسايه آن ساخته شده که احتمال استفاده از آن براي انفجارات بزرگ در اتاقک را نشان ميدهد. آژانس تصاوير ماهوارهيي تجاري به دست آورده که مطابق با اين اطلاعات است. با توجه به شواهد مستقل شامل نوشتهاي از يک کارشناس خارجي كه در بند 44 به آن اشاره شد، آژانس توانست زمان ساخت اين استوانه و بعضي از ماهيتهاي طراحي آن (مانند ابعاد) را تاييد کند و اين كه اين استوانه براي محدود كردن انفجارات بالاتر از 70 کيلوگرم مواد منفجره که براي انجام آزمايشات شرح داده شده در بند 43 مناسب است، طراحي شده بود.
50 ـ به خاطر اطلاعاتي که آژانس از يك کشور عضو در اوايل سال 2000 به دست آورد و ادعا شد که ايران در حال انجام آزمايشات انفجاري بالا احتمالا در رابطه با مواد هستهيي در مجتمع نظامي پارچين بوده است، آژانس از ايران اجازه گرفت كه 2 بار در سال 2005 از اين سايت بازديد كند. آژانس با استفاده از تصاوير ماهوارهيي موجود در آن زمان، تعدادي از مناطق مورد نظر را شناسايي کرد که هيچ کدام از آنها شامل محلي كه احتمالا حاوي ساختماني كه اتاقک انفجاري در آن قرار داشت، نميشد. بنابراين، بازديدهاي آژانس هيچ چيز ملموسي را کشف نکرد.
51 ـ آزمايشات هيدروديناميکي مانند آنهايي که در بالا شرح داده شد و شامل انفجارات بالا در رابطه با مواد هستهيي يا جايگزينهاي مواد هستهيي است، نشانههاي قوي از توسعه احتمالي تسليحات است. بهعلاوه، استفاده از مواد جانشين و يا پوشش ايجاد شده توسط اتاقک مشخص شده در بالا ميتواند مانع آلودگي سايت به مواد هستهيي شود. ايران بايد دليل اين فعاليتها را توضيح دهد.
c.8. مدلسازي و محاسبات
52 ـ اطلاعات ارائه شده به آژانس توسط دو کشور عضو در رابطه با مطالعات ادعايي مدلسازي که در سال 2008 و 2009 توسط ايران انجام شده بود، نگراني ويژهاي براي آژانس است. بر اساس اين اطلاعات، مطالعات شامل مدلسازي اشکال کروي شكل متشكل از ترکيباتي از مركز يک وسيله هستهيي با اورانيوم با غناي بالا بوده که تحت شوک و فشار براي رفتار نوتروني در چگالي بالا و اندازهگيري راندمان انفجار هستهيي مربوطه قرار گرفته است. اين اطلاعات همچنين مدلهايي را مشخص ميکند كه ظاهرا براي آن مطالعات و نتايج اين محاسبات که آژانس ديده است، مورد استفاده قرار ميگرفته است. کاربرد چنين مطالعاتي در هر موردي به غير از انفجار هستهيي براي آژانس نامشخص است. بنابراين، مهم است که ايران با آژانس همکاري کرده و توضيح ارائه كند.
53ـ آژانس در سال 2005 از يک کشور عضو، اطلاعاتي به دست آورده که نشان ميدهد در سال 1997 نمايندگاني از ايران با مقاماتي از يک موسسه در يک کشور داراي سلاح هستهيي ملاقات کردند تا درخواست آموزش دروسي در زمينههاي محاسبات نوتروني با استفاده از کدهاي رايانهيي که در روش مونت کارلو و تراکنش امواج شديد با فلزات استفاده ميشود، داشته باشند. در نامهاي به تاريخ 14 مه 2008 ايران به آژانس اعلام کرد که هيچ چيزي براي اثبات اين اطلاعات وجود ندارد. آژانس همچنين اطلاعاتي را از طريق يک کشور عضو به دست آورد که نشان ميدهد در سال 2005 ترتيباتي در ايران براي اجراي پروژههايي با مراکز SADAT (بخش C.1 و ضميمه 1 را ببينيد) انجام شده که در اين ميان ميتوان به ايجاد يک بانک اطلاعاتي براي يک مرکز محاسبات هيدروديناميکي اشاره کرد. آژانس همچنين در سال 2005 از يک کشور عضو ديگر اطلاعاتي به دست آورد حاكي از اينكه يک مقام بلندپايه در SADAT از دانشگاه شهيد بهشتي در رابطه با محاسبات پيچيده مربوط به حالت بحراني يک كره جامد اورانيوم که به وسيله انفجارهاي شديد تحت فشار قرار ميگرفت، درخواست كمك كرد.
54 ـ تحقيقات توسط آژانس درباره مقالات علمي منتشر شده در دهه گذشته نشان ميدهد که كاگران ايراني به ويژه گروههايي از محققان دانشگاه شهيد بهشتي و دانشگاه اميرکبير مقالاتي در رابطه با توليد، اندازهگيري و مدلسازي انتقال نوتروني به چاپ رساندهاند. آژانس همچنين از طريق تحقيق منابع نامشخص مقالات ايراني ديگري درباره کاربردهاي انفجار از طريق شوک متحرک در مدلسازي انفجار در مواد منفجره قوي و استفاده از کدهاي هيدروديناميکي در مدلسازي ايجاد جهش با بارهاي توخالي يافت. چنين تحقيقاتي معمولا در فيزيک رآکتور يا تحقيق مهمات متعارف استفاده ميشود، اما کاربردهايي در توسعه انفجارات هستهيي نيز دارد.
C.9. آغازگر نوتروني
55ـ آژانس از يک کشور عضو اطلاعاتي به دست آورده است که ايران كارهايي را روي توليد کپسولهاي کوچک مناسب براي استفاده به عنوان ظروف ترکيبات حاوي مواد هستهيي انجام داده است. آژانس همچنين توسط يک کشور ديگر مطلع شد که ايران ممکن است با اين ترکيبات آزمايشهايي را به منظور ارزيابي اجراي آنها در توليد نوترونها انجام داده باشد.اين ترکيبات اگر در مرکز يک قلب هستهيي از يک وسيله هستهيي از نوع انفجار داخلي قرار داده شود و فشرده شود، ميتواند يک ابري از نوترونها مناسب براي شروع يک واکنش زنجيرهاي شکافت توليد کند. گفته شده محلي که آزمايشها در آن انجام شده، از آلودگي بعد از انجام آزمايشها پاک شده است. طراحي کپسول و مواد همراه آن با اطلاعات طراحي وسيلهاي که طبق ادعاها شبکه مخفي تامين هستهيي براي ايران تامين کرده است، مطابقت دارد.
56ـ آژانس همچنين اطلاعاتي از کشورهاي عضو دارد حاكي از اينكه كار در اين زمينهي فني ممكن است بعد از 2004 در ايران ادامه داده باشد و اينکه ايران ممكن است از سال 2006 به بعد يک برنامه 4 ساله را براي سنجش اعتبار طراحي اين منبع نوتروني از جمله از طريق استفاده از يک مواد غيرهستهيي براي اجتناب از آلودگي آغاز كرده باشد.
57ـ با توجه به اهميت توليد و انتقال نوترون و تاثيرات آن بر روي اجسام هندسي حاوي مواد شکافتپذير در چارچوب يک وسيله انفجار داخلي، ايران بايد به آژانس در رابطه با اهداف و تواناييهايش در اين زمينه توضيح دهد.
C.10. انجام يک آزمايش
58 ـ يک کشور عضو اطلاعاتي را به آژانس ارائه كرده حاكي از اين که ايران ممکن است آزمايشهايي مقدماتي را طراحي و اجرا كرده باشد كه ميتواند در صورتي كه ايران دست به انجام يک آزمايش وسيله انفجاري هستهيي بزند برايش مفيد باشد. به ويژه آژانس اطلاعاتي دارد مبني بر اينكه ايران برخي آزمايشهاي عملي را انجام داده تا ببيند آيا وسيله آتشزاييEBW ميتواند به طور رضايتبخشي در فواصل دور بين يک نقطه پرتاب و محل يک وسيله آزمايش که در يک مكان دور قرار گرفته، عمل کند يا نه. علاوه بر آن در بين مطالعات ادعايي که توسط آن کشور عضو، ارائه شده سندي وجود دارد به فارسي که مستقيما به ترتيبات پشتيباني و ايمني مربوط ميشود که براي اجراي يک آزمايش هستهيي ضروري است. آژانس توسط يک کشور عضو ديگر مطلع شده است که اين ترتيبات مستقيما همانهايي است که توسط کشورهاي داراي سلاح هستهيي براي اجراي آزمايشهاي هستهيي به کار ميرود.
C.11. انضمام به يک موتور حمل موشک
59ـ اسناد مطالعات ادعايي شامل اطلاعات وسيعي است در رابطه با کاري که ادعا ميشود توسط ايران در سالهاي 2002 تا 2003 تحت پروژه 111 انجام شده است. با توجه به اين اطلاعات اين پروژه شامل يک برنامه ساختاري و مفصلي از مطالعات مهندسي است که براي آزمايش چگونگي انضمام يک بار کروي در اتاقک خرجي كه روي موتور موشک قاره پيماي شهاب 3 سوار ميشود، مورد استفاده قرار ميگيرد.
60ـ براساس آن اسناد، ايران با استفاده از تعدادي از کدهاي رايانهاي تجاري در دسترس، مطالعات مدلسازي رايانهاي را در حداقل 14 طرح تصاعدي اتاقک خرج و محتويات آن انجام داد تا ببيند آنها چگونه ميتوانند در برابر فشارهاي مختلفي كه موقع پرتاب شدن و انتقال روي خط سير بالستيک به يک هدف با آن روبه رو ميشوند، مقاومت كنند. بايد يادآوري شود كه اطلاعات ارائه شده به آژانس توسط کشور عضو که براساس آن ادعا شده ايران در حال توسعه جرمها و ابعاد ترکيبات مشخص شده در آن بوده (بند 43 و 48 بالا) با ارزيابيهاي مربوط به مطالعات مهندسي پروژه 111 بر روي اتاقک خرج جديد مطابقت كند.
61ـ در طي اين مطالعات، ادعا شده که ترکيبات نمونه در کارگاههايي شناخته شده در ايران توليد شده که البته ايران اجازه بازديد ازآنها را به آژانس نداده است. گفته شده شش گروه مهندسي تحت پروژه 111 براي توليد گزارشهاي فني که شامل يک قسمت محتوايي از اسناد مطالعات ادعايي نيز است، کار کردهاند. آژانس اين گزارشها را به صورت وسيع مطالعه کرده و دريافته که آنها هر دو از نظر داخلي مطابقت داشته و مطابق با ديگر اطلاعات مربوط به پروژه 111 است.
62ـ اسناد مطالعات ادعايي همچنين نشان ميدهد که به عنوان بخشي از فعاليتهاي انجام گرفته تحت پروژه 111، ملاحظاتي براي قرار دادن خرج نمونه و اتاقک آن در معرض آزمايشهاي فشار مهندسي انجام شده تا ببينند آنها در عمل تا چه حد ميتوانند در برابر فشارهاي ناشي از پرتاب و انتقال شبيهسازي شده مقاومت كنند. (که عموما آزمايشهاي محيطي گفته ميشود.) اين کار مکمل مطالعات شبيهسازي مدلهاي مندرج در بند 60 است. بر اساس اطلاعات ارائه شده در اسناد مطالعات ادعايي، تحت پروژه 111 تداركاتي اگر چه اندک در حال انجام بوده تا امكان روي هم سوار كردن اجزاي توليد شده را فراهم كند.
63ـ ايران اجراي مطالعات مهندسي را انکار کرده و ادعا كرده است اسنادي كه آژانس دارد به شكل الکترونيکي است و ميتوانسته دستكاري شود و به راحتي جعل شود. با وجود اين حجم اسناد و دامنه و محتواي آن به اندازه کافي، جامع و پيچيده است که از نظر آژانس محتمل نيست که جعلي يا ساختگي باشد. در حالي که فعاليتهاي مرتبط با پروژه 111 ممکن است مربوط به توسعه يک خرج غيرهستهيي باشد، بسيار به برنامه تسليحات هستهيي مرتبط هستند.
C.12. سيستم تعبيه، مسلح کردن و شليک
64. اسناد مطالعات ادعايي نشان ميدهد که به عنوان قسمتي از مطالعات انجام شده توسط گروههاي مهندسي تحت پروژه 111 براي قرار دادن خرج جديد بر روي موتور موشک شهاب 3 كه قابليت بازگشت مجدد دارد،کار اضافي روي توسعه يک سيستم شليک نمونه کار شده که امكان انفجار خرج را هم در هواي بالاي يک هدف يا به محض برخورد دستگاه با زمين فراهم ميکند، انجام شده است. ايران در اطلاعاتي که در 117 صفحه ارائه کرده (مربوط به بند 8 بالا)، اين اطلاعات را به عنوان يک "بازي انيميشني" رد کرده است.
65ـ آژانس در رابطه با کارشناساني از کشورهاي عضو علاوه بر آنهايي که اطلاعات مورد نظر را تهيه کرده بودند، يک ارزيابي از ماهيت احتمالي خرج جديد انجام داده است. در نتيجه آن ارزيابي، مشخص شد که هرگونه گزينه خرج به غير از اهداف هستهيي که ميتواند يک گزينه انفجار هوايي (مثل سلاحهاي شيميايي) نيز داشته باشد ميتواند منتفي اعلام شود. از ايران درخواست شد که درباره اين ارزيابي اظهار نظر كند و در جلسهاي که در مه 2008 در تهران برگزار شد، توافق شد كه اگر مبناي اين اطلاعات صحيح باشد، اين موضوع يک برنامه براي توسعه سلاح هسته اي تلقي شود. پيوست 2 نتايج ارزيابي آژانس را همانطور که توسط دبيرخانه به کشورهاي عضو در جلسه فني ارائه شد، بازتوليد ميکند.»
به گزارش ايسنا، پيوست 2 مورد اشاره در متن ضميمه شامل نموداري با عنوان تحليل خرج است.
پيوست1ـ ليستي از بخشها، پروژهها و مراكز هستهيي ايران
پيوست 2ـ شامل نموداري با عنوان تحليل خرج در متن ضميمه گزارش نوامبر آژانس