به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، آبان ۱۹، ۱۳۹۲

تهران – جـبـهه ملــی ایــران


وطن خواهی که سه مرتبه 
درخون خود غلتید


 او در سال 1296 خورشیدی درشهر نائین متولدشد و در سحرگاه 19 آبان1333 به دست دژخیمان برخاسته ازکودتای ننگین 28 مرداد به جوخه اعدام سپرده شد وبه جاودانگی پیوست. او ازهنگام نوجوانی واز دوره ی تحصیل دردبیرستان فعالیت روزنامه نگاری را آغاز کرد وسالها بعد توانست روزنامه باختر امروز را به عنوان مهمترین روزنامه تبیین کننده ی اهداف نهضت ملی ایران برپا نموده واولین شماره آن را در روز 8 مرداد 1328 منتشرکند. او درهنگام اعدام فقط 37 سال سن داشت ولی درهمان عمرکوتاه خود منشاء خدمات واثرات مهم  و سرنوشت سازی درحیات سیاسی و اجتماعی ملت ایران گردید. او در روز 22 مهرماه 1328 یکی از 20 تنی بود که همراه  دکتر محمد مصدق درتحصن اعتراض به  نبودن آزادی انتخابات در دربار شرکت داشت و هم  اوبود که  پس ازخروج از آن تحصن، متشکل شدن و تاسیس سازمان جبهه ملی ایران را پیشنهاد داد. پس ازتشکیل شدن جبهه ملی بنا بر نوشته ی دکترمصدق اونخستین کسی بود که پیشنهاد ملی کردن نفت را در شورای مرکزی جبهه ملی ایران مطرح کرده بود اوانسان آینده نگر و هوشمندی  بود که ابتدا ایجاد تشکل را پیشنهاد داد وسپس مهمترین  و اساسی ترین حرکت استقلال طلبانه  و آزادیخواهانه ملت ایران یعنی ملی کردن نفت را به عنوان هدف برای این تشکل مطرح مینماید. اودرطول زندگی کوتاه خود در راه استقلال وآزادی ایران سه بار در خون خود درغلتید. مرتبه اول در روز 26 بهمن 1330 بود که هنگام سخنرانی درسالروز  ترور روزنامه نگار شجاع  محمدمسعود، توسط  یکی ازاعضاء جمعیت فدائیان اسلام به گلوله بسته شد. دفعه دوم در روز ششم اسفند 1332 پس ازدستگیری و گرفتار شدن دردست کودتاچیان 28 مردادی در جلو شهربانی کل  کشور با نوطئه ای که ازقبل تدارک دیده شده بود مورد تهاجم چاقوکشان حکومت استبدادی به سرکردگی شعبان بی مخ قرارگرفت و 13 ضربه چاقوی اراذل خون او را بر زمین ریخت تا شاید به محاکمه او نیازی نداشته باشند. وبار سوم تیرباران او درمیدان تیر لشگر دو  زرهی در صبحگاه 19 آبان 1333 . درهنگام اجرای تیرباران ،آزموده جلاد حکومت دیکتاتوری با پوزخند به  او گفت« آقای دکتر شما که  مکرر می گفتید مرگ حق است  واز مردن باکی ندارید» و او که بعلت جراحات قبلی روی برانکار قرارداشت بلافاصله پاسخ داد که « آری آقای آزموده مرگ حق است ومن از مرگ ابائی ندارم آنهم چنین مرگ پرافتخاری. من می میرم که نسل جوان ایران از مرگ من عبرتی گرفته و با خون  خود  از وطنش دفاع  کرده  و نگذارد جاسوسان اجنبی  بر این  کشور حکومت  نمایند»
اوشهید راه وطن دکترحسین فاطمی بود . شهید راه وطن نامی است که دکترمصدق به اوداده است واین عین دست خط دکترمصدق درباره اوست « اگر ملی شدن نفت خدمت بزرگی است که به مملکت شده باید ازآن کسی که اول این پیشنهاد راکرد سپاسگزاری کرد وآن کس شهید راه وطن دکتر حسین فاطمی است که روزی در خانه ی جناب آقای نریمان پیشنهاد خود را داد و عده  نمایندگان  جبهه ملی حاضر در جلسه آن را به اتفاق آراء تصویب نمودند. رحمت الله علیه که درتمام مدت همکاری با این جانب حتی یک ترک اولی هم از آن بزرگواردیده نشد.»
اما هزاران دریغ و افسوس که امروز 35 سال پس ازپیروزی انقلابی که  ملت ایران با سالها  مبارزه و فداکاری و به  قصد بدست آوردن آزادی و برقراری استقلال وعدالت به ثمر رسانید حاکمیت برخاسته از انقلاب ازبرگذاری تجمع تشکیلاتی جبهه ملی ایران که قرار بود درآستانه سالروز شهادت دکترفاطمی و به نام آن بزرگ مرد بر پا گردد ممانعت به عمل آورد.
تهران – جـبـهه ملــی ایــران
۱۸ آبانماه ۱۳۹۲