بهمناسبت یکصدمین سالروز تولد شاپور بختیار، آخرین نخستوزیر نظام پادشاهی در ایران، شامگاه شنبه مراسمی در شهر کلن آلمان برگذارشد و در آن سه سخنران به گوشههایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار پرداختند.
پانزدهم دیماه سال ۵۷ در آن روزهای پرالتهاب پیش از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، شاپور بختیار به عنوان نخستوزیر، پذیرای تشکیل دولت تازهای شد. در بیست و ششم همین ماه از مجلس شورای ملی رای اعتماد گرفت و همان روز محمدرضا شاه پهلوی ایران را ترک گفت.
علی شاکری زند |
با بازگشت آیتالله خمینی و سپس اعلام بیطرفی ارتش در بیست و دوم بهمن ماه ۵۷ نظام پیشین پادشاهی در ایران فروریخت. شاپور بختیار در آن هنگام ۶۴ سال داشت. شش ماهی در ایران مخفی شد و سپس سر از پاریس درآورد و با برپایی جنبشی به نام نهضت مقاومت ملی علیه رژیم حاکم بر ایران فعالیتهای سیاسی خود را تداوم بخشید.
بختیار یک بار در تابستان سال ۵۹ از سوی یک شهروند لبنانی به نام انیس نقاش مورد سوء قصد قرار گرفت که جان سالم بهدر برد ولی بار دوم نقشه ترور دیگری به مرحله اجرا درآمد و طی آن بختیار ۷۷ ساله همراه با منشیاش سروش کتیبه کشته شد.
این دو سوء قصد هم مانند دیگر ترورهای سیاسی در آن زمان از سوی دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی ایران طرحریزی شده بود. حال به انگیزه بزرگداشت یکصدمین سال تولد شاپور بختیار همایشی هم در شهر کلن آلمان برپا شد. ابتدا ایرج پزشکزاد نویسنده سرشناس از آشنایی و همکاری خود با بختیار گفت:
ـ آغاز آشنایی من با بختیار از آغاز سال ۱۹۸۰ بود که به فرانسه رفتم و از آن موقع تا ترور وحشتناکش همچنان همکار نزدیک بودیم و من سردبیر هفتهنامه قیام ایران بودم که ارگان نهضت مقاومت ملی بود. همیشه گفته بود تمام زحمتی که مملکت برای هرکس کشیده برای این است که در روز سختی به کار ممکلتش و ملتش برسد و تقریباً میشود گفت هیچ امیدی نداشت ولی همان چند درصد امیدی که داشت تلاشش را کرد. هر آدم وطنپرست، هر انسان بزرگی مثل او بود همین کار را میکرد. موفق نشدنش چیزی از ارزش کارش کم نمیکند.
علی شاکری زند رئیس پیشین هیئت اجرایی نهضت مقاومت ملی ایران دیگر سخنران هم از تلاشها و اندیشههای سیاسی شاپور بختیار گفت:
ـ نسبت به دکتر بختیار خیلی ظلم شد در جامعه ما. برای این که این مرد برای جلوگیری از سقوط کشور هستی خودش را در طَبَق اخلاص گذاشت. فکر ایشان هم باقی ماند. آنچه که مهم است این است که به نظر ما این فکر از آن زمان تا به حال هم روز به روز بیشتر در جامعه ایران شناخته شده. حتی نسلهای جدیدی که دکتر بختیار را در عمرشان ندیده بودند آنها را هم متوجه کرده که راه ایران این راه است. بختیار میخواست نمونهای برجا بگذارد. آن نمونه بسیار ذیقیمت است برای ما. همانطور که مصدق هم شکست خورد. ولی نمونه مصدق همچنان برای ما زنده است.
ناصر کاخساز، نویسنده و پژوهشگر مسائل سیاسی و اجتماعی سومین سخنران همایش شهر کلن با اشاره به درگیریهای سیاسی در آغاز انقلاب بهمن ۵۷ راه سیاسی شاپور بختیار را ادامه همان راهی دانست که مصدق پیمود.
ـ بختیار سه چیز استثنایی را به کاخ نخست وزیری برد.
یکی سوسیال دموکراسی. یکی تصویر مصدق. یکی هم انحلال ساواک.
یعنی با شرط انحلال ساواک به آنجا رفت و در حقیقت ساواک ستون خیز دادن به انقلاب بود. ستونی بود که به خمینی بسیار کمک کرد. از لحاظ اینکه شرایط نارضایی را توی جامعه خیلی افزود.
همان جور که آقای بازرگان گفت اینها در واقع انقلاب کردند. نه خمینی. خمینی فقط توانست سوار شود بر این چیزی که هیچ مرکزیت ملی وجود نداشت و هیچ حرکت دیگری وجود نداشت. در حقیقت بختیار واکنش نشان داد و راهی را برای آینده نشان داد.
مراسم بزرگداشت شاپور بختیار در یکصدمین سالگرد تولدش در آلمان از سوی اعضا و هواداران نهضت مقاومت ملی ایران برگذار شد.
رادیو فردا، گزارش شهرام میریان