تا که آدم جوونه
کبکش خروس میخونه
کبکش خروس میخونه
دنیا باش مهربونه
ای خدا ای خدا ای خدا ای
گوگوش و ناصر ملک مطیعی
گوگوش خواننده نامدار ایرانی در جریان کنسرت خود در شهر ونکوور در کانادا قطعه ای را به یاد ناصر ملک مطیعی سینماگر فقید ایرانی اجرا کرد.
گوگوش که در ادامه تور کنسرتهای "مثلث خاطرهها" به ونکوور در غرب آمریکا رسیده بود، از شدت تاثر نمیتوانست سخن بگوید:
سینمای پیش از انقلاب در ایران، با نام ناصر ملکمطیعی، بهروز وثوقی و گوگوش پیوندی ناگسستنی دارد. بسیاری هویت سینمایی که پس از انقلاب "فیلمفارسی" نام گرفت را وامدار این نامها میدانند.
گوگوش که خود را بیش از آوازخوان بودن، هنرپیشه میداند، ناصر ملکمطیعی را هنرپیشهای بینظیر میداند. او با ملکمطیعی در چند فیلم سینمایی از جمله قصاص، همبازی بوده است: "اما او برخلاف نقشهایی که در فیلم داشت، انسانی بسیار آرام و مهربان بود."
گوگوش که خود را بیش از آوازخوان بودن، هنرپیشه میداند، ناصر ملکمطیعی را هنرپیشهای بینظیر میداند. او با ملکمطیعی در چند فیلم سینمایی از جمله قصاص، همبازی بوده است: "اما او برخلاف نقشهایی که در فیلم داشت، انسانی بسیار آرام و مهربان بود."
گوگوش، درگذشت ناصر ملک مطیعی را تسلیت میگوید و میگوید ناصر ملکمطیعی بیست سال کار کرد اما دو برابر آن، یعنی چهل سال بیکار بود. در طول بیست سال صد فیلم بازی کرد. کسی نمیداند اگر میگذاشتند چهل سال دیگر هم کار کند، به کجا رسیده بود.
وقتی میگن به آدم دنیا فقط دو روزه
آدم دلش میسوزه ای خدا ای خدا ای خدا ای
آدم که به گذشته یه لحظه چشم میدوزه
بیشتر دلش میسوزه
ای خدا ای خدا ای خدا ای خدا ای
دنیا وفا نداره چشمش حیا نداره
هیچ کس وفا نداره ای خدا ای خدا ای خدا ای
دلی میخواد از آهن هر کی میخواد مثل من
اون وقت دووم میاره
ای خدا ای خدا ای خدا ای خدا ای
تا که آدم جوونه کبکش خروس میخونه
دنیا باش مهربونه
ای خدا ای خدا ای خدا ای
اما به وقت پیری بی یار و بی نشونه
آدم تنها میمونه
ای خدا ای خدا ای خدا ای خدا ای