برجام تاییدی بر تغییر سیاست دیرپای "تغییر رژیم" ایران از سوی آمریکا و نیز تاییدی بر پذیرش نقش و قدرت منطقه ای ایران بود که حالا با خروج ترامپ از آن، روابط تهران- واشنگتن به حالت" نقطه سر خط" بازگشته است.
وب سایت شبکه خبری "الجزیره" قطر در مطلبی به قلم "مروان کابالان" – عضو اندیشکده روابط بینالملل "دوحه" - به بررسی گزینه های ایران پس از خروج ایالات متحده آمریکا از برجام پرداخته و پیشبینی کرده ایران دیر یا زود از برجام خارج خواهد شد.
به گزارش عصرایران در این تحلیل آمده:
تصمیم دونالد ترامپ مبنی بر خروج از برجام متحدان اروپایی واشنگتن و دولتمردان ایرانی را شوکه کرد. ترامپ تصمیم گرفت علاوه بر بازگرداندن تحریمهای سابق، تحریمهای جدیدی را نیز علیه ایران اعمال کند.
اگر چه تاثیر تصمیم ایالات متحده برای دولت روحانی ویرانگر بود و اگرچه او تهدید به تلافی کرده است، اما تا کنون مقامات ایرانی تاکید کرده اند همچنان به برجام وفادار خواهند ماند تا بخت خود را در گرفتن تضمین از متحدان اروپایی آمریکا بیازمایند.
با توجه به اینکه برجام بدون آمریکا اهداف اصلی ایران را از پذیرش این توافق بینالمللی تامین نمی کند، ایران مدت زیادی در این توافق نخواهد ماند.
مهمترین هدف ایران از پذیرش برجام چه بود؟
تحریم های شدیدی که توسط دولت اوباما در سال 2012 به ایران تحمیل شد و بخش نفت و سیستم بانکی این کشور را هدف قرار داد، نقش مهمی در تصمیم ایران به امضای توافق برجام داشت. با این حال تحریمها همه انگیزه ایران از پذیرفتن توافق برجام نبود.
از زمان انقلاب 1979 (1357) ، اولویت نخست ایران بقای حکومت برآمده از انقلاب بوده است در حالی که ایالات متحده از زمان بحران گروگان گیری در نوامبر سال 1979 (آبان 1358) به دنبال سیاست تغییر رژیم در ایران بوده است - یا حداقل حکومت ایران چنین فکر می کند.- این سیاست در دهه 1980 و در دوره دولت رونالد ریگان به شکل حمایت آمریکا از صدام در جنگ هشت ساله با ایران خود را نشان داد، و با قانون سال 1996 تحریم ایران توسط دولت بیل کلینتون ادامه یافت. سیاستهای ضد ایرانی در دوره "جورج دبلیو بوش" نیز دنبال شد و سخنرانی " محور شرارت" او در کنگره آمریکا و گنجاندن ایران در لیست شرورترین کشورهای دنیا در یادها مانده است.
در دوره اوباما اما دولت ایران تلاش کرد از اهرم برنامه هستهای خود به عنوان ابزاری برای کشاندن آمریکا و کشورهای غربی به میز مذاکره استفاده کند. این نخستین قدم به سوی پذیرش رسمی مشروعیت حکومت ایران از سوی آمریکا بود. با انعقاد توافق هستهای سال 2015، ایران امیدوار بود که آمریکا در نهایت مشروعیت حکومت جمهوری اسلامی را بپذیرد و تمام تلاشهای خود در جهت براندازی را متوقف کند. اما خروج ایالات متحده از برجام به دستور ترامپ، به این معنی است که آمریکا بار دیگر سیاست تغییر رژیم را در دستور کار خود قرار داده است.
چطور برجام به تامین منافع منطقهای ایران کمک میکند؟
دومین هدف مهم ایران از امضای برجام افزایش نفوذ منطقهای این کشور و پیدا کردن راه هایی برای دفاع از منافع منطقهای ایران بوده است؛ از این رو تهران حاضر شد که برنامههای هستهای خود را وجهالمصالحه پذیرش قدرت منطقهای این کشور از سوی آمریکا کند.
تهاجم ایالات متحده به عراق – در دوره بوش در سال 2003- فرصتی فوقالعاده برای گسترش نفوذ منطقهای ایران ایجاد کرد که در اصطلاح با عباراتی چون "هلال شیعی"، قوس پارسی" یا حتی "امپراتوری جدید صفوی" نامیده میشود. این فرصت طلایی به ایران کمک کرد تا اهدافی را که مدتهای طولانی به دنبال آن بود، به دست آورد، در عین حال جلوگیری از ظهور یک عراق قوی که میتوانست هژمونی منطقهای تهران را تهدید کند.
از زمان شکلگیری نقشه سیاسی خاورمیانه جدید پس از جنگ اول جهانی همواره عراق یکی از کشورهای مزاحم توسعه نفوذ ایران در منطقه بوده است.
از زمان شکلگیری خاورمیانه مدرن پس از جنگ جهانی اول، عراق به عنوان پایگاهی علیه گسترش نفوذ ایران عمل کرده است و پس از انقلاب ایران در سال 1979 نیز عراق به دنبال جلوگیری از گسترش پروژههای انقلابی جمهوری اسلامی ایران بوده است.
ایران پس از پایان جنگ هشت ساله در سال 1988، دکترین جنگی اسرائیل را در مورد کشاندن درگیری به قلمرو دشمن و عدم جنگ در قلمرو کشور را پذیرفت و هرگز در قلمرو خود نبرد نکرده است. ایران میگوید که در درگیریهای سراسر خاورمیانه - در عراق، سوریه، یمن و لبنان - برای محافظت از منافع خود درگیر است. توسعه منطقهای در اینجا هم به عنوان یک استراتژی دفاعی ایران و هم به عنوان استراتژی تهاجمی این کشور عمل میکند.
در این موقعیت منطقه ای، سوریه نقشی کلیدی در چشم انداز ایران برای گسترش ژئوپولیتیک نفوذ خود است. ایران به منظور کنترل عراق، به سوریه نیاز دارد. نفوذ ایران در عراق تنها از سوریه تهدید میشود؛ چیزی که تهران در سال 2014 تجربه کرد و آن هنگامی بود که تروریست های داعش پس از تصرف رقه – در سوریه- به سمت موصل حرکت کرده و با تصرف این شهر عراقی در آنجا اعلام خلافت کردند. علاوه بر این، دمشق به ایران یک خاکریز حیاتی و مهم چسبیده به مرزهای اسراییل را میدهد. این موقعیت میتواند به ایران این امکان را بدهد که در صورت درگیری با اسراییل هم از سوریه و هم از جبهه لبنان برای حمله به اسراییل استفاده کند.
سوریه همچنین به دلایل اقتصادی برای ایران مهم است. در سال 2011، ایران به دنبال پروژهای بود که با کشیدن یک خط لوله از حوزه گازی پارس جنوبی، از مسیر عراق و بنادر دریای مدیترانه در سوریه، گاز خود را به اروپا صادر کند.
خروج نظامیان آمریکا از عراق در سال 2011 ، چشماندازاین پروژه صادرات گاز را ممکن و عملی ساخت، زیرا ایران پس از خروج آمریکا بزرگترین قدرت خارجی موثر در عراق به شمار میرفت. بنابراین توافق هسته ای 2015 (برجام) به طور تاکتیکی در واقع پذیرش اعتبار و نفوذ منطقهای ایران بود.
چرا برجام منهای آمریکا جذابیتی برای ایران ندارد؟
فروپاشی معامله هستهای به این معنی است که ایالات متحده دیگر نفوذ منطقهای ایران را تحمل نخواهد کرد و آن را عقب خواهد راند. در حال حاضر واشنگتن تلاش میکند تا با انعقاد پیمانی با متحدان منطقهای خود (عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر) مانع از پر کردن خلاء قدرت آمریکا از سوی ایران پس از خروج کامل این کشور از شرق سوریه شود.
اسرائیل همچنین اقدام به محدود کردن نفوذ ایران در سوریه کرده است. تعداد حملات اسرائیل علیه اهداف و پایگاههای نظامی سوریه در ماههای اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته است. اسراییل معتقد است که برجام به عنوان یک سپر ضربهگیر برای ایران عمل میکند و لغو آن به معنای آن است که چراغ سبزی از سوی ایالات متحده برای مقابله با ایران در سوریه و دیگر نقاط داده شده است.
همزمان با خروج از برجام، دولت ترامپ تمایل خود را برای مذاکره با ایران بر سر یک توافق فراگیرتر از جمله بر سر موشکهای بالستیک ایران، ابراز کرده است. با توجه به ضعف نیروهای نظامی ایران،موشکهای بالستیک این کشور هماینک عامل اصلی بازدارندگی تهران علیه ایالات متحده و متحدان منطقهای آن است.
اگر ایران مورد حمله نظامی احتمالی قرار گیرد، این کشور میتواند با موشکهای خود تاسیسات حیاتی در عربستان سعودی و سایر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس مانند پالایشگاههای نفتی، نیروگاههای برق آبی و سیستمهای آب شیرین کن را منهدم کند. اگر این موشکها از ایران خارج شوند، آن وقت ایران بدون ابزار دفاعی موثر خواهد ماند.
به این ترتیب، خروج ایالات متحده از برجام به این معنی است که ایران در حقیقت پس از نزدیک به 4 دهه کلنجار رفتن با ایالات متحده آمریکا باز به سر سطر بازگشته است؛ چون بقای حکومت و برنامه های توسعه منطقهای آن در معرض خطر است.
بنابراین، با خروج آمریکا هیچ دلیلی وجود ندارد که ایران همچنان در برجام بماند. مساله کنونی فقط موضوع مدیریت زمان است و دولت روحانی در پی آن است که تبعات اقتصادی این مساله را برای ایران کنترل کند.
در نهایت انتظار میرود شرکتهای بزرگ اروپایی فعال در ایران نیز زمان زیادی برای فکر کردن و مقایسه بین منافع حضورشان در ایران و تحریمهای احتمالی آمریکا لازم نداشته باشند.