به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، اردیبهشت ۲۴، ۱۳۹۸

آیا بار دیگر "جاهل‌ها و لات‌ها" به میدان می‌آیند؟ مسعود نقره‌کار

مسعود نقره‌کار
۱
طی هفتادهشتاد سالِ گذشته، حضورگروه اجتماعی "جاهل‌ها و لات ها" در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، حضوری تاثیر گذار و پراهمیت بوده است.
در عرصه سیاست، نخستین بار سال‌های ۳۲-۱۳۳۱ بخش بزرگی از جاهل‌ها و لات‌ها به میدان آمدند و در سقوط دولت دکتر محمد مصدق نقش ایفا کردند. (۱)
دومین باردر بلوا و شورش ارتجاعی ِ آخوندیسم در خرداد ماه سال ۱۳۴۲ جمعی ازهمان جاهل‌ها و لات‌ها که به عنوان پشتیبانان محمد رضا شاه در سقوط دولت محمد مصدق نقش داشتند، از آیت الله خمینی که با محمد رضا شاه و اصلاحات اجتماعی و اقتصادی‌اش مخالفت می‌کرد، حمایت کردند. (۲)

درانقلاب بهمن سال ۱۳۵۷ جاهل‌ها و لات‌های متدین (فدائیان اسلامی) درحمایت از آیت الله خمینی در زمره نیروهای انقلابی- اسلامی بودند، که بخشی از حکومت اسلامی را شکل داده‌اند. (۳)
امروزنیز به نظر می‌رسد بخشی از جاهل‌ها و لات‌ها یی که طی ۴ دهه گذشته درحکومت جائی نداشته‌اند و بسیاری از آنان نیز تحت عنوان" اراذل و اوباش" مورد تحقیر و توهین و ضرب و شتم در ملاءعام قرار می‌گرفتند، و یا حکومت گهگاه از آن‌ها به عنوان ابزار سرکوب و پیشبرد سیاست‌های خوداستفاده می‌کرد (سال ۱۳۸۸- جنبش سبز)، و آن‌ها را نیروی ذخیره برای پیشبرد سیاست‌های سرکوبگرانه خود می‌پنداشت، می‌روند تا در برابرحکومت اسلامی قد عَلم کنند وچهارمین مورد از حضور جاهل‌ها و لات‌ها را در میدان سیاست و علیه قدرت سیاسی حاکم، رقم بزنند.

۲
در آستانه‌‌‌ی انقلاب بهمن گروه اجتماعی جاهل‌ها و لات‌ها به چهار دسته تقسیم شده بودند:
۱- دستۀ شعبان جعفری و مشابهین او که وابستگی و رابطه‌‌‌‌‌‌شان را با دربار و رژیم پهلوی حفظ کردند و فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی‌‌‌‌‌‌شان را در هماهنگی و نزدیکی با دربار و رژیم شاه انجام ‌می‌دادند. شعبان جعفری در برابر این پرسش که "شما چند تا نوچه داشتید؟ " ‌می‌گوید: "ما دیگه اون آخرسر هزارو هشتصد تا میاوردیم جلو شاه... یه وقت که اعلیحضرت میخواستن از مسافرتی جایی بیان میتونستیم تا چار پنج هزار نفر رو خبر کنیم بیان برن تو خط سیر که چندین مرتبه این کارو کردیم. " افراد دستۀ شعبان جعفری مذهبی بودند و از انجام مناسک و فرائض مذهبی غافل نمی‌ماندند. بیشتر حول و حوش زورخانه‌‌ها و مراکز ورزشی، و یا جاهل‌ها‌‌‌ی "نمایشی" بودند. برخی ازاینان رنگ عوض کرده به جاهل‌ها و لات‌های متدین پیوستند. شعبان جعفری از ایران خارج شد و در امریکا درگذشت.
۲- دستۀ رهروان و طرفداران طیب حاج رضائی، که از گروه شعبان جعفری بتدریج فاصله گرفتند. از خرده حساب‌‌ها و مشکلات شخصی با برخی از درباریان گرفته تا مسائل درون گروهی و تمایل بیشتر این گروه به بازار و روحانیت و مسائل مالی و تجاری از جمله دلایل شکل گیری این مجموعه بود. این گروه فرائض مذهبی را محدود انجام ‌می‌دادند، اما کلی‌‌‌‌ترین اعتقادات مذهبی را پذیرفته بودند، کافه برو بودند، عرق ‌می‌خوردند، خلاف ‌می‌کردند و در عین حال نمازو روزه و عزاداری‌‌‌‌‌‌شان هم به راه بود. اعمال و رفتار مذهبی آن‌ها را ارضاء ‌می‌کرد، سامان‌دهی هیئت و تکیه و دسته و علامت و کُتل کِشی، سینه و زنجیر زنی را جدی ‌می‌گرفتند. در مقطع ۱۵ خرداد روحانیون و در صدر آن‌ها خمینی توانست با تحریک احساسات و علائق مذهبی از طیب حاج رضائی و دسته‌اش بهره برداری کند. این طیف دراطراف بازار، میدان مولوی، میدان امین‌السلطان، میدان خراسان، خیابان جمشید و محله‌‌‌ی شهرنو کار و زندگی ‌می‌کردند. پس از اعدام طیب حاج رضائی و اسماعیل حاج رضائی، این دسته از جاهل‌ها و لات‌ها به تدریج به روحانیت نزدیک‌‌‌‌تر شدند و در مقطع انقلاب اکثر آن‌ها به "جاهل‌ها و لات‌های متدین" که ابزار پیشبرد خواست‌های سیاسی و مذهبی و صنفی آخوندها بودند، پیوستند.
۳- دسته‌ای از نسل جوان‌‌‌‌تر جاهل‌ها و لات‌‌‌‌‌ها، که دیگر جنوب شهر محل کار و زندگی و‌‌‌‌تردد‌‌‌‌‌‌شان نبود. "مدرنیزاسیون فرهنگی" و تغییر در برنامه‌های تفریحی و سرگرم کننده وضعیت این مجموعه را در تقسیم کار اجتماعی دگرگون ساخت. این گروه با پیشرفت امر صنعت هتل‌داری و رستوران‌داری، کاباره داری، احداث و گسترش دانسینگ و بارهای شبانه، کازینو و مراکز ورزشی و تفریحی مدرن، مثل باشگاه‌های بولینگ و بیلیارد، به عنوان اداره کننده امنیت این مراکز و بعضا در سطح شرکای صاحبان این مراکز مشغول به کار شدند و یا با راه‌انداختن قمارهای بزرگ و تلکه‌گیری (در شرایطی که دیگر پوکرجای قاپ بازی را گرفته بود) تامین معاش ‌می‌کردند. محل کار و‌‌‌‌تردد آن‌ها شمال شهر تهران به ویژه خیابان پهلوی و اطراف آن شد. حسین فرزین و مرتضی تکیه چهره‌های شناخته شده‌‌‌ی این مجموعه بودند، افراداین دسته پس از بلوای ۱۵ خرداد به هیچ کدام از دو دسته‌‌‌ی شعبان و طیب نپیوستند. اکثرشان وضع مالی و زندگی خوب یا متوسطی داشتند.
۴- دستۀ جاهل‌ها و لات‌های متدین که به روحانیت، و مراکز مذهبی نزدیک بودند، اهل کافه رفتن نبودند و ظاهرا هم مشروبات الکلی نمی‌خوردند. این طیف به امر دین و سیاست بیشتر ‌می‌پرداختند، حاج مهدی عراقی، محسن رفیقدوست و محمد رضا طالقانی نمونه‌هائی از این مجموعه‌اند. این طیف نقش مهمی در پیروزی ‌‌آیت‌الله خمینی و تحکیم و تداوم حیات حکومت اسلامی داشته است. اینان بر آمده از جریان‌های مذهبی و سیاسی، جمعیت فدائیان اسلام و هیئت‌های مؤتلفه و جریان‌های مشابه بودند. در بازار و محله‌های اطراف بازار تجارت و واسطه گری کسب و کار‌‌‌‌‌‌شان بود و وضع مالی خوبی داشتند. آزادانه به سازمانگری طرفداران حکومت اسلامی زیر پوشش هیئت‌های عزاداری و دسته جات مذهبی و تکایا مشغول بودند. اینان تا حدودی با سواد و اسلامیزه شده با ظاهر و رفتاری متفاوت اما با برنامه و سازمان یافته بودند، بی‌آن‌که با بسیاری از ویژگی‌های منفیِ جاهلی و لاتی فاصله گرفته باشند. این دست از جاهل‌ها و لات‌‌‌‌‌ها به تدریج از معیارها و ارزش‌های مرام عیاری، جوانمردی و لوطی‌گری فاصله گرفتند. اتاق فکر و فرماندهی این بخش از جاهل‌ها و لات‌ها به عهده باقیمانده‌های جمعیت فدائیان اسلام و هیئت‌های مؤتلفه بود. (۴)
رّد پایِ حضور ۴۰ ساله این دسته از جاهل‌ها و لات‌ها‌ی فدائیان اسلامی
را از بیت رهبری و سپاه تا مجلس و دولت و قوه قضائیه و رسانه‌ها، ودر عرصه ورزش و فرهنگ و هنر، به خوبی می‌توان دنبال کرد.

۳

طی ۴ دهه حاکمیت اسلامی "جاهلیسم" نیزدستخوش تغییرات بسیاری شده است. جاهل‌ها و لات هائی که امروزعرصه رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی را قُرق کرده‌اند، مجموعه‌ای ازادامه حیات سه دسته نخست هستند و با جاهل‌ها و لات‌های متدین (حکومتی - فدائیان اسلامی) خط و مرز داشته و دارند. این دسته از جاهل‌ها و لات‌ها مناسک و فرائض مذهبی‌شان را انجام می‌دهند، اما عرق خور و اهل دود و دَم هم هستند، قماربازی و خلاف‌های دیگر انجام می‌دهند، ولی نماز و روزه و هیئت و سینه زنی و کربلا و سوریه رفتن هم کارشان بوده است. این دسته از جاهل‌ها و لات‌ها فاصله خود را از جاهل‌ها ولات‌های حکومتی و روحانیون بیشترکرده‌اند.
چندی ست در میان این دسته از جاهل هاو لات‌ها که تدٍین و وفاداری‌شان به حکومت ازهمان آغازبرای رهبران حکومت اسلامی زیرسئوال بود، بدقلقی، نافرمانی و نارضایتی نسبت به رژیم اسلامی بالا گرفته است، نارضایتی هائی که می‌تواند دلائل گوناگون شخصی، مالی، فرهنگی، اخلاقی، تغییرنظرنسبت به رژیم، قدرت طلبی به روش و منش " جاهلیسم" وناهمخوانی‌های دیگر، داشته باشد. وحید مرادی معروف به "عقاب ایران" که مرتکب قتل شده بود و در زندان به قتل رسید نمونه‌ای ازاین نوع جاهل‌ها و لات‌ها بود (۵). ماجرای بهروزحاجیلو (یا حاجیلوئی) که گفته می‌شود قاتل آخوندِ همدانی ست، ونیز رفتارهای اخیر امیرتتلو (خواننده) نیز درهمین رابطه قابل مکث و توجه است.
واکنش رسانه‌ای برخی از جاهل‌ها و لات‌ها به قتل آخوند همدانی با واژگانی از این دست که " دَم آقا بهروز که این آخوند رو کشت گَرم" با توجه به اینکه میلیون‌ها ایرانی، به یژه جوانان تماشاگران و تائید کنندگان ویدئوها و عکس‌ها و پُست‌های جاهل‌ها و لات‌ها درشبکه‌های اجتماعی پُر بیننده هستند، نمی‌تواند کم تاثیر باشد، پست هائی که از رجزخوانی و فحاشی و شاخ وشانه کشیدن لاتی تا مجالس عرق خوری و نمایش خال کوبی و نمایش اسلحه و...را هم شامل می‌شوند.
ماجرای فحاشی‌های امیر تتلو علیه آخوندها را هم باید در همین حوزه از واکنش‌ها و اعتراض‌ها دید. تتلو خواننده‌ای که مدافع حکومت اسلامی بود امروز با پخش ویدئوئی آلت تناسلی‌اش را نثار عمامه آخوندها کرده است، و خلاف جاهل‌ها و لات‌های قمه و اسلحه کش، با خشونت زبانی سبک خودش، اعتراض خود رانسبت به حکومت اسلامی اعلام کرده است.
حکومت مارهائی که در آستین پرورانده بود امروزبه دور گردن خودش پیچیده‌اند، (۷) اما آسیب رسانی‌ها فقط متوجه حکومت اسلامی نخواهد بود، زخمی فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی ست که حکومت اسلامی از عوامل اصلی بروزو گسترش آن بوده است. ترور و خشونت به شیوه حاجیلوها و تتلوها، همان شیوه‌ای ست که جاهل‌ها و لات‌های فدائیان اسلامی علیه رژیم شاه به کار می‌بردند، که امروز یقه حکومت " فدائیان اسلامی " را گرفته است. یکی از همین جاهل‌ها و لات‌های بیشتر"مجازی" خطاب به جاهل‌ها و لات‌های متدین (مثل محسن رفیق دوست) که اینان را تروریست خوانده، کارهای تروریستی و آدمکشی‌های امثال محسن رفیقدوست را یاد آوردی کرده وخطاب به آن‌ها گفته است: " یادتون رفته خودتون ترور می‌کردین؟ نزن درِ کسی را، که می‌زنن دَرت را".!
با توجه به جذابیت زبانی و رفتاری این دست از جاهل‌ها و لات‌ها به ویژه برای بخشی از جوانان، و نیزبا توجه به توان تبلیغی و تاثیری آن‌ها، و استفاده گسترده از شبکه‌های اجتماعی، گسترش این نوع جاهلیسم وپا به میدان گذاشتن این دسته از جاهل‌ها و لات‌ها به میدان مبارزه با حکومت اسلامی را می‌باید جدی تلقی کرد. ترور و خشونت، به شیوۀ " حاجیلو و تتلو" علیه حکومت تروریستی اسلامی اگر چه دل بخش هائی ازمخالفان حکومت اسلامی را خُنک کرده است، اما راه حل مشکل‌ها و معضل‌های جامعه ما نیست و بر شدت گسترش و تعمیق فجایع انسانی و فرهنگی‌ای که حکومت اسلامی به بار آورده خواهد افزود.
****
منابع:

۱- مسعود نقره کار، زنگی‌های گودِ قدرت، نقش سیاسی جاهل‌ها و لات‌ها در تاریخ معاصر ایران، چاپ دوم، انتشارات فروغ (آلمان)
۲ و ۳ و ۴ - منبع شماره ۱
۵- مسعود نقره کار، چرا جاهل‌ها و لات‌ها «عقاب‌های ایران» شده‌اند؟

۶-

۷- مسعود نقره کار