از شماره ۱۹۶پیام جبهه ملی ایران
روزنامه لوموند در سال ۱۹۷۳ که بحبوحه جنگ اعراب و اسرائیل بود نوشت: «قدرتهای جهانی مانند آمریکا، روسیه، انگلستان، فرانسه و آلمان که در دو جنگ جهانی اول و دوم درگیر شدند و خسارات و ویرانیهای فراوان به بار آوردند ، تصمیم گرفتند که دیگر به یک جنگ فراگیر که جنگ سوم جهانی خواهد بود دست نزنند،
در عوض اما جنگهای ناحیهای، نیابتی و محدود را مجاز شمرده تا جایی که برخی از تحلیلگران این نوع جنگهای را برای بقای نژاد انسان مفید دانستند» . بنابراین به نظر میرسد که چرخهای ماشین جنگ همچنان میچرخد و سیاست جنگافروزی سیاستمداران ابر قدرتها و قدرتهای جهانی برای دوام صنعت اسلحهسازی آنها با شدت و حدت تمام اجراء میشود .
در عوض اما جنگهای ناحیهای، نیابتی و محدود را مجاز شمرده تا جایی که برخی از تحلیلگران این نوع جنگهای را برای بقای نژاد انسان مفید دانستند» . بنابراین به نظر میرسد که چرخهای ماشین جنگ همچنان میچرخد و سیاست جنگافروزی سیاستمداران ابر قدرتها و قدرتهای جهانی برای دوام صنعت اسلحهسازی آنها با شدت و حدت تمام اجراء میشود .
در جنگ جهانی اول بیست و سه میلیون، در جنگ جهانی دوم چهل میلیون، انسان کشته شدند. بسیاری از نویسندگان و اندشمندان جهان، این دو جنگ را محکوم کردند وسازمان ملل متحد برای این به وجود آمد که دیگر جنگی در جهان در نگیرد و کشورها اختلافات خود را از طریق مسالمتآمیز، در سازمان ملل حل و فصل کنند. اما افسوس که سودای تجارت اسلحه و ماشین پولسازی ابر قدرتها و قدرتهای جهانی اجازه نداد که جنگ دیگری در جهان در نگیرد. نظر به اینکه جنگ سوم جهانی، جنگ هستهای و پایان جهان خواهد بود، بر افروختن آتش جنگهای ناحیهای بهترین سیاست کشورهای نیرومند برای توسعه اقتصادی، تجاری، نظامی و سیاسی خود است.
پس از جنگ جهانی دوم، در جنگهای مختلف، ناحیهای، نیابتی و حملات تروریستی حدود پانصد میلیون انسان کشته شدهاند . این در حالی است که جمع کشتهشدگان و زخمیهای دو جنگ اول و دوم ، به هفتاد میلیون نفر نمیرسد. مهمترین جنگهای ناحیهای پس از جنگ دوم جهانی عبارتند از جنگ کره، جنگ داخلی اسپانیا، جنگهای ویتنام، اعراب و اسرائیل، لبنان ، جنگ هند و پاکستان ، جنگ ایران و عراق ، حمله روسیه به افغانستان، حمله آمریکا به عراق و افغانستان، جنگ سوریه که هم اکنون هم ادامه دارد، جنگ عراق و کویت، جنگ عربستان و یمن، حملات تروریستی ۱۱سپتامبر القاعده به برجهای دوقلوی نیویورک و حملات تروریستی داعش در سوریه و عراق .
«تیبورمند»، اقتصاددان هندی در کتاب «جهانی میان ترس و امید» مینویسد: کمپانیهای اسلحهسازی چند ملیتی در ویتنام خون را تبدیل به دلار میکنند. کشتار مردم برای این کمپانیها معنایی ندارد، آنچه مهم است، فروش اسلحه هرچه بیشتر، با بالاترین قیمت است. اکنون کمپانیهای اسلحه سازی آمریکا ، روسیه ، فرانسه ، انگلستان و اخیرا چین به وفور به کشورهای ثروتمند به ویژه کشورهای نفتخیز خاورمیانه مانند عربستان، امارات متحده، کویت، قطر، عراق، بحرین اسلحه میفروشند. کشورهای مذکور قابلیت جذب، نگهداری و استفاده از این سلاحها را ندارند. انبار میکنند و در جنگهای ناحیه ای علیه یکدیگر به کار میبرند. میدان جنگ بهترین آزمایشگاه سلاح و اختراع اسلحههای جدید است .
هیأت حاکمه جمهوری اسلامی، با کمال تأسف بدون دوراندیشی سیاسی با گروگانگیری کارمندان سفارت آمریکا در تهران و شعار صدور انقلاب اسلامی به عراق، بهانه به دست آمریکا داد تا عراق را برای حمله به ایران تشویق و تجهیز کنند. هشت سال جنگ ویرانگر ایران با عراق کافی نبود که اکنون باز خواب حمله به ایران را میبینند ؟ اکنون منافع ملی ایران در خطر است و ملت ایران درمانده از جنگ ایران و عراق با این همه خسارت و فرار سرمایهها و مغزها از ایران و تورم افسار گسیخته و بیکاری ، سیلزدگی و فساد و اختلاسهای نجومی اشخاص حقیقی و حقوقی، دیگر هیچ طاقت و توانی برای یک جنگ ویرانگر دیگر را با آمریکا و متحدانش ندارد چون ممکن است این جنگ، ایران را به ورطه نابودی و تجزیه بکشاند.
بیایید تا دیر نشده ، به خاطر ایران و این ملّت ستمدیده که حدود سه هزار سال تاریخ و فرهنگ در پیشینه خود دارد ، جلوی وقوع جنگ را گرفته و کشور را به راه صلح، امنیت، توسعه اقتصادی و پیشرفتهای اجتماعی سوق دهید. چون جنگ فقط و فقط به نفع کمپانیهای چند ملیتی اسلحهسازی و ماشینهای جنگی کشورها خواهد بود.
در پایان به قول فردوسی بزرگ :
دریغ است ایران که ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود.