به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، مرداد ۱۰، ۱۴۰۱

سپیده رشنو، منتقد حجاب اجباری، سوژه جدید سناریوی تکراری حکومت؛ اعتراف اجباری

 

شامگاه روز شنبه هشتم مردادماه، صداو‌سیمای جمهوری اسلامی فیلم اعترافات «سپیده رشنو» را پخش کرد. مشخص نیست این اعترافات در چه زمان و مکان و شرایطی گرفته شده است. صحبت‌های چند ثانیه‌ای رشنو در گزارشی از یکی از خبرنگارهای معروف حکومتی در فضای مجازی بازتاب گسترده‌ای یافته است. به نظر می‌رسد او تحت فشار و شکنجه وادار به اعتراف اجباری شده است.

«سپیده رشنو»، زن ۲۸ ساله‌ و منتقد حجاب اجباری است که روز شنبه ۲۵ تیرماه در اتوبوس بی‌آرتی از یک زن محجبه به‌نام «رایحه ربیعی» تذکر حجاب گرفت و فیلم درگیری او و زنی که آمر به معروف معرفی شد، بارها در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته شد.

***

سپیده رشنو که بود و مقابل دوربین صدا و سیما به چه اعتراف کرد؟

سپیده رشنو با یک شال قهوه‌ای تیره روی سر دقایقی مقابل دوربین صداوسیما قرار گرفته، به دوربین نگاه نمی‌کند، سرش را پایین انداخته و جملاتی کوتاه و با صدایی پایین از دهانش خارج می‌شود. او می‌گوید فیلم را برای «مسیح علی‌نژاد» فرستاده است و او بلافاصله جوابش را داده و شجاعتش را تحسین کرده است.

انتشار این فیلم از خبرگزاری صدا و سیمای جمهوری اسلامی در بخش‌هایی از گزارش «آمنه ذبیح‌پور» که بارها در جریان اعترافات اجباری نامش سر زبان‌ها افتاده و لقب بازجو خبرنگار گرفته است، چهره تکیده و زبان بدن سپیده رشنو و تصاویر آشنای بک‌گراند آبی و اعترافات زن معترض به حجاب گزاره‌های اعتراف اجباری را تکمیل کرده است.

از لحظه انتشار این فیلم بسیاری از کاربران فضای مجازی به پخش این اعترافات اعتراض کردند و موضوع اعترافات اجباری و اعتراف زیر فشار و شکنجه را مطرح کردند. در روزهای اخیر این سومین بار است که  فیلم اعترافات مخالفان حجاب اجباری پخش می‌شود. همه آن‌ها در این تصاویر ضمن ابراز پشیمانی از مسیح علی‌نژاد، روزنامه‌نگار و موسس کمپین آزادی‌های یواشکی و چهارشنبه‌های سفید که سال‌هاست صدای مخالفان حجاب اجباری را به گوش دنیا می‌رساند، انتقاد می‌کنند. 

در روزهای اخیر برخی مسئولان جمهوری اسلامی از مجازات یک تا ده سال حبس برای افرادی که به مسیح علی‌نژاد فیلم می‌فرستند، خبر داده‌اند. نام مسیح علی‌نژاد در فیلم منتشر شده از درگیری در اتوبوس هم مطرح شده بود.

 روز شنبه ۲۵ تیرماه در اتوبوس بی‌آرتی وقتی سپیده رشنو از زن جوان محجبه‌ای که بعدها مشخص شد، «رایحه ربیعی» نام دارد، تذکر حجاب گرفت، سکوت نکرد، موبایلش را درآورد و از ربیعی فیلم گرفت. در مقابل، ربیعی هم موبایلش را درآورد و از او فیلم گرفت و همان‌طور که فریاد می‌زد، گفت: «فیلم می‌گیری برای مسیح علی‌نژاد بفرستی؟ مسیح برای تو چه کار می‌تواند بکند؟ ولی من فیلم را می‌فرستم برای سپاه که حسابت را برسند.»

به نظر می‌رسد وعده رایحه خیلی زود عملی شد. چون بنا بر گفته یک منبع مطلع به خبرگزاری فارس، نزدیک به سپاه پاسداران، غروب همان‌روز نشده، سپیده رشنو بازداشت شد. خبرگزاری فارس همان‌موقع نوشت که چند زن دیگر هم بازداشت شده‌اند و در یک سناریوسازی تکراری، آن‌ها را به بیگانگان ربط داد. عکسی هم که خبرگزاری فارس برای این گزارش منتشر کرده بود، اسکرین‌شاتی از همان ویدیویی بود که رایحه ربیعی گرفته بود.

ماجرا اما به این‌جا ختم نشد، چند روز قبل، ویدیوهایی از اعتراف اجباری دو زن دیگری که در آن اتوبوس از سپیده رشنو دفاع کرده بودند هم توسط خبرگزاری فارس منتشر شد. حالا خود صداوسیما با خبرنگار معروف خود، «آمنه‌سادات ذبیح پور» که معمولا گزارش‌های حاوی اعترافات اجباری را تهیه می‌کند، وارد عمل شده است.

آثار شکنجه بر صورت سپیده رشنو هویدا بود

تنها دقایقی بعد از پخش ویدیو اعتراف اجباری رشنو، کاربران بسیاری در همدلی، حمایت و هم‌دردی با سپیده رشنو، از این‌که او در این مدت بازداشت تحت شکنجه بوده، نوشته‌اند. 

کاربری به نام «سحر»، در توییتر نوشته است: «در فیلمی که امشب صداسیما منتشر کرد، می‌شد به وضوح آثار شکنجه‌ی مامورای اطلاعات رژیم رو بر چهره‌ی سپیده رشنو دید.» او همچنین با اشاره به حضور کوتاه سپیده رشنو در این ویدیو، از سناریوسازی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی خبر داده است.

«توماج صالحی»، خواننده رپ اعتراضی نیز در توییتی، با اشاره به شکنجه سپیده رشنو، رفتارهای خشونت‌‌آمیز حکومت را منشا خشم مردم دانسته و نوشته است: «نگاه کن به تفاوت چهره‌ی این دختر معصوم در دو تصویر، ببین تو این چند روز چه بلایی سرش اوردن. این جامعه بی‌دلیل به این میزان از خشونت نرسیده، مردمی که دیگه عدالت نمی‌خوان، تشنه‌ی انتقامن، منشأ این خشم خود رژیم و جنایاتشه. این خشم مقدسه.»

«پوریا نوری»، مستندساز و برادر «کسری نوری»، درویش زندانی نیز در توییتی از شکنجه سپیده رشنو خبر داده و نوشته است: «​​در روزهای اخیر وقتی می‌نوشتیم سپیده کجاست؟ او اینجا بود جلوی دوربین با چهره‌ای سرکوب شده. سناریوی خیالی برای کسی ساختند که سوار اتوبوس شده بود تا یک روز عادی از زندگی‌اش را سپری کند و مطالبه‌اش آزادی پوشش بود.»

«هدیه کیمیایی»، روزنامه‌نگار نیز در توییتی نوشته است که از چهره خانم رشنو پیداست که در این مدت تحت شکنجه بوده است. او در توییتی دیگر بر رویارویی حکومت با مردم بر سر حجاب اجباری تاکید کرده و ایده «مردم در مقابل مردم» را که «مرضیه آذرافزا»، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و «عبدالله مومنی»، فعال سیاسی و از اعضای سابق سازمان ادوار دفتر تحکیم وحدت، در یک مصاحبه با برنامه ۶۰ دقیقه بی‌بی‌سی فارسی مطرح کرده بودند، مورد انتقاد قرار داده است.

البته هدیه کیمیایی تنها فردی نیست که با انتقاد از اصلاح‌طلبان، نسبت به «گره دادن» آن‌ها به نهادهای امنیتی در ایران، اعتراض کرده است. 

«نعیمه دوستدار»، روزنامه‌نگار ایرانی ساکن سوئد نیز در رشته توییتی نسبت به این موضوع واکنش نشان داده و آن را امتداد گفتمانی دانسته که «به جای به رسمیت شناختن اعتراضات زنان، دنبال سهم‌خواهی در این اعتراضات و مصادره به مطلوب کردن آن بوده‌اند.» او همچنین ایده «جامعه دوقطبی» را که در یکی از مصاحبه‌های انجام شده توسط مرضیه آذرافزا مطرح شده بود و در آن او مدعی بود که مبارزه زنان ایران علیه حجاب اجباری، پروژه‌ای برای دوقطبی سازی جامعه ایران است، «دوگانه جعلی» و «تحریف مبارزه مردم با نیروهای حکومتی» خوانده است.

چرا حکومت ایران اعتراف اجباری می‌گیرد؟

در جمهوری اسلامی، اعتراف اجباری امری بسیار مرسوم است. بسیاری از فعالان مدنی و سیاسی،  پس از بازداشت، از سوی بازجوهای خود به شدت تحت فشار قرار می‌گیرند که علیه خود اعتراف کنند و خود را «فریب‌خورده»، «وابسته به بیگانگان» یا «مزدور» نشان دهند. «مازیار ابراهیمی»، یکی از متهمان پرونده ساختگی ترور دانشمندان هسته‌ای، پس از آزادی  و خروج از ایران، پشت پرده شکنجه‌ها برای اعترافات اجباری‌ را فاش کرد.

در چند سال گذشته، «آمنه سادات ذبیح‌پور» و «علی رضوانی»، دو خبرنگار صداوسیما که اغلب در کسوت خبرنگار روی صندلی بازجو نشسته‌اند؛ گفت‌وگوهای آنان با زندانیان سیاسی وعقیدتی خبرساز شده و مصداق اعتراف اجباری بوده است و کاربران شبکه های اجتماعی به آنها لقب «بازجوخبرنگار» داده‌اند، در پیاده کردن این نقش تاثیر عمده‌ای داشته‌اند. علی رضوانی فردی بود که درست در جایی که شبیه به مکانی که این روزها فیلم اعتراف اجباری سپیده رشنو ضبط شده، از «روح‌الله زم»، روزنامه‌نگار و مدیر کانال تلگرامی آمدنیوز که بعدها اعدام شد، اعتراف اجباری گرفت.

آمنه سادات ذبیح‌پور نیز قبلا در اعتراف اجباری از «سپیده قلیان»، فعال مدنی که هنوز دربند است، حضور داشته و خانم قلیان به‌خاطر همین موضوع از او شکایت کرده بود. در عوض، آمنه سادات ذبیح‌پور هم از سپیده قلیان شکایت کرد و این بار این فعال مدنی به خاطر شکایت او، محاکمه شد.

روند اعترافات اجباری در ایران، در سال‌های گذشته به صورتی بوده که بدنه گسترده‌ای از جامعه ایران بر ساختگی بودن آن اذعان داشته و دارند. با این‌وجود، نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی، همچنان به اعتراف‌گیری اجباری ادامه می‌دهند.

«آزاده دواچی»، فعال زنان ساکن ملبورن در استرالیا، این اعتراف‌ها را استراتژی جمهوری اسلامی در مواقع ترس می‌خواند. او توضیح می دهد: «جمهوری اسلامی وقتی از موضوعی می‌ترسد و می‌خواهد اقتدار خود را نشان دهد، اعتراف اجباری می‌گیرد. این نوعی نمایش برای نشان دادن اقتدار و قدرت نظام است.»

دواچی با تاکید بر این‌که اعتراف‌گیری اجباری، در همه جریان‌های سیاسی و اجتماعی ایران مرسوم است، می‌گوید: «به محض این‌که اقتدار حکومت در هر حوزه‌ای که می‌خواهد باشد، مورد سوال قرار بگیرد، یعنی از طرف جامعه به چالش کشیده شود، جمهوری اسلامی از این روش استفاده می‌کند تا قدرت خود را به رخ جامعه بکشد.»

این فعال زنان همچنین معتقد است که با وجود این‌که همه می‌دانند این اعتراف‌ها ساختگی است: «حکومت با اعتراف اجباری این پیام را به جامعه می‌دهد که هرکس مقاومت و اعتراض کند، سرانجامش این است و باید بنشیند جلوی دوربین و به هر چه بازجو بخواهد، اعتراف کند.»

حمایت از سپیده رشنو، چه پیامی برای حکومت دارد؟

در کمتر از ۲۴ ساعتی که از پخش ویدیوی اعتراف اجباری سپیده رشنو می‌گذرد، انبوه حمایت‌ها، همدردی و هم‌دلی با این زن جوان، ویراستار و نویسنده، گسیل شده است.

آزاده دواچی با تاکید بر این‌که این حمایت‌ها پیامی برای حکومت و حامیان حجاب اجباری دارد، می‌گوید: «این‌که تا این حد از سپیده رشنو حمایت شده، نشان‌دهنده این است که او نماینده تمام زنانی است که تاکنون نتوانسته‌اند مانند او مقاومت کنند. بنابراین، حالا آن‌ها با این حمایت نشان می‌دهند که سپیده تنها نیست و تعداد کسانی‌که مثل او فکر می‌کنند، نه‌تنها کم نیستند، بلکه بسیارند.»

این فعال حقوق زنان، در ادامه با اشاره به این‌که در چند دهه اخیر، جامعه ایران و به‌ویژه زنان ایرانی تغییرات بزرگی کرده‌اند، می‌گوید: «نسلی که امروز جمهوری اسلامی با آن دست و پنجه نرم می‌کند، نسل توسری خوری نیست. جمهوری اسلامی با بخشی از جامعه مواجه است که دسترسی به فضای مجازی دارد و از همیشه آگاه‌تر است.»

او تاکید می‌کند: «دسترسی به فضای مجازی اصلا موضوع کم‌اهمیتی نیست. در دنیای امروز، فضای مجازی به جنبش‌های اجتماعی شکل می‌دهد و بنابراین نباید نقش آن را نادیده بگیریم.»

دواچی در ادامه زنان امروز را «آگاه‌تر» خطاب کرده و می‌افزاید: «دسترسی به اینترنت و آگاهی بیشتر، باعث شده که مبارزه با حجاب اجباری، از یک مساله که قبلا کم‌اهمیت و سطحی و محدود به بخش کوچکی از جامعه تلقی می‌شد، به مطالبه بخش گسترده‌ای از جامعه ایران تبدیل شود.»

او همچنین می‌گوید: «امروز، مطالبه آزادی پوشش، مطالبه فقط بخشی از جامعه ایران نیست. حتی، افرادی که باحجاب هستند هم از آن به عنوان یک حق انسانی، دفاع می‌کنند و به این جنبش پیوسته‌اند. مردان بسیاری هم از این جنبش حمایت می‌کنند و در لایه‌های مختلف جامعه ایران، افرادی هستند که از زنانی که برای آزادی پوشش خود مبارزه می‌کنند، طرفداری کنند.» 

ایران وایر