آه كاشان...
كاشان تابستانهاي بسيار گرم و طولاني دارد و در بين شهرهاي مهم فلات ايران، كم ارتفاعترين آنهاست. گرماي كاشان به قدري است كه از ديرباز نهرهايي را كه براي آبياري از آن بهره ميگرفتند از زيرزمين عبور ميدادند. با چنين اقليمي، مردم كاشان كه نميتوانستند معيشت خود را از خاك بخيل تامين كنند به سوي صنايع روي آوردند و شهر خود را مركز توليد منسوجات زيباي نخي و پشمي و ابريشمي ايران ساختند. آسمان بلند، خاك بسيار و گرماي حاشيه كوير، كاشانيها را از نعمت گل و سبزه محروم كرده اما كاشانيهاي باهوش و خلاق با طراحي و توليد قاليهايي منقوش از خوشرنگترين و فريبندهترين گلها و بتهها و سبزهها و پرندهها، خاك خشك ديارشان را از بهشتي زميني آكندند.
در قرن هفدهم ميلادي، كاشان آنچنان مرجعيت بينالمللي داشته است كه يك پادشاه اروپايي براي جهيزيه دخترش به قاليبافان كاشاني سفارش بافت دو قاليچه را داده بود. ماجرا از اين قرار بوده كه در سال 1601ميلادي (1010 هجري) يعني حدود 400 سال پيش، شاهزاده خانم «آنا كاترينا» با دو قاليچه كاشي كه توسط هنرمندان مشرق زمين ساكن در شهر كويري كاشان بافته شده بود، به خانه بخت ميرود. محقق لهستاني «مانكوفسكي» (Mankowski) با استناد به دو قاليچه در موزه «رسيدنس» (Residens) شهر مونيخ آلمان و نوشتهاي كه بر گوشه قالي بافته شده و حكايت از محل بافت (كاشان)، تاريخ بافت و قيمت قالي است، موضوع را مطرح كرده است. دو عامل به توليد منسوجات و قالي كاشان لطمات بسياري وارد ساخت: 1) هجوم افغانها، 2) واردات پارچههاي ماشيني از اروپا. در آن سالها كه قالي كاشان به افول گراييده بود يك اتفاق معمولي منجر به احياي قالي كاشان ميشود؛ قضيه از اين قرار بوده است كه يك بازرگان معتبر كاشاني به نام حاجي ملا حسن با بانويي اراكي ازدواج ميكند، حاجي كه از منچستر پشم مرينوس وارد ميكرده و با ركود بازار قالي پشمها روي دستش مانده بودند از همسر اراكياش كه دست بر قضا قاليباف ماهري نيز بوده ميخواهد تا با آن پشمها قاليبافي كند. تا آن زمان كسي با پشم خارجي در ايران قاليبافي نكرده بود. با ارايه نخستين قالي كاشان از پس يك وقفه طولاني آن هم با پشم مرينوس و تاييد كارشناسان خبره، كار آغاز ميشود. دومين قاليچه كاشان از اين نوع، در خانه بروجردي و سومي در خانه طباطبايي كه هردو از تجار معتبر بودند، بافته شد. هر سه تخته به فروش رسيد؛ و به اين ترتيب صنعت قاليبافي در كاشان پس از دو قرن خاموشي و سكون احيا شد. كاشان و روستاهاي اطرافش مشهد و قمصر به موازات هم و با تنوع و رنگارنگي بسيار هر يك قالي و قاليچههاي خاص خود را دارند؛ علاوه بر اينها بايد از آران و نصيرآباد و نطنز هم نام برد كه تفاوت فني و زيباييشناسانه قاليهاي آنها را فقط كارشناسان محلي ميتوانند تشخيص دهند. كاشان ميتواند به خود ببالد كه زادگاه قالي اردبيل و بسياري ديگر از نقاط ايران بوده است.
احمدرضا دالوند