به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



جمعه، آذر ۱۱، ۱۳۹۰

اميد خامنه اى به جلب حمايت "توده هاى مسلمان" از دمشق و تهران

حمله به سفارت بريتانيا، فرار به جلو،

 

نشانى غلط و چاره جويى نابخردانه


عکس کریم جلالی از فرماندهان لشکر قدس سپاه در حمله به سفارت انگلستان در تهران 
روز گذشته، چهارشنبه 30/11/2011، منابعى به وضوح و با استدلال نشان دادند كه حمله ى روز سه شنبه به سفارت بريتانيا در تهران نه تنها با رضايت، بلكه با هدايت دست كم بخشى از حاكميت ايران صورت گرفته است.

تا كنون روشن شده است كه اين تهاجم را دفتر رهبر جمهورى اسلامى تدارك ديده و رضا نقدى فرمانده ى بسيج، ميداندارى كرده است. عكسهايى كه از مشاركت بعضى از چهره هاى سپاهى، بسيجى و حتى نيروى قدسى (شاخه خارج از كشور سپاه) به جهان مخابره شد و نيز عكسهايى كه حاكى از حضور رضايت آميز و توام با سكون و سكوت نيروى انتظامى است، نياز به منابع خاص را نيز برطرف كرده است.

ديدن بعضى از بارزترين فرماندهان "قدس" در چنين رويدادى، وقتى شك را به يقين تبديل مى كند كه مى بينيم اصل رويداد را دو كانال مهم ايرانى "العالم، به زبان عربى" و "پرس تى وى، به زبان انگليسى" در سطح جهان پخش مى كنند. حال آنكه اساساً خروج فيلمبردار با وسايلش براى پوشش ساير حوادث ايران و موضعگيريهاى ايرانيان، عبور از هفت خان رستم مى طلبد.

به عبارت ديگر، هم برنامه از قبل تدارك چيده شده و هم اصرار بر رسانه اى كردن آن وجود داشته است، هم مهاجمان "رخصت" گرفته اند و هم محافظان سفارت و پاسبانان امنيت، راه را هموار كرده اند.

آيا ايران دوباره مى خواهد افكار عمومى دنيا را عليه خود بشوراند؟ آيا سابقه ى حمله به سفارت امريكا در تهران در اوايل انقلاب و گرونگيرى 444 روزه و دهها ندانم كارى و تشنج و تهاجم ديگر عليه كشورهاى مختلف طى اين سالها، كافى نبوده است تا بر پرونده ى ديپلماسى ايران علامت سوال بزرگ ديگرى نقش بربندد؟

واقعيت اين است كه وقتى چنين اقدام حساسى از بالا تصميم گيرى مى شود، مصالح حياتى و مهمى بايد بر اين تصميم اثر گذاشته باشد. اما به نظر مى رسد مصالح بزرگ را سرانى در ايران در اين ديده اند كه نه براى منافع مردم ايران، بلكه براى خارج كردن رژيم اسد از ضربات افكار عمومى جهانچاره جويى كنند. زيرا مى دانند اين ضربات شايد با اقدامات شديدتر و عملى ترى همراه شود و تغيير حاكيت در دمشق را موجب گردد.

اين چاره جويى با فرار به جلو و نمايش اقدامات تند، دادن نشانى غلط به اين معنى كه "دشمن شما در تهران است نه دمشق" و نيز برپاكردن هياهويى فرعى براى جلب حمايت و همدلى "توده هايى مسلمان" صورت گرفته است.

تهران مى داند كه "بهترين راه دفاع، حمله است" و طبق يك پند نظامى قديمى "پيش از آنكه مجبور شوى در خانه ات با دشمن بجنگى، بايد پيشاپيش به مصاف دشمن بروى". لذا سعى مى كند، سنگر دمشق را براى خود نگهدارد تا بتواند حزب الله و حماس را هم تغذيه ى مالى و تسليحاتى كند و خود نيز در موقعيت امن ترى قرارگيرد.

اين سنگر براى تهران از آن رو اهميت بيشترى يافته است، كه اكنون جمهورى اسلامى نگران آن است كه اخوان المسلمين مصر و ياران اسلامگراى تونسى و امثالهم اينك با تزهاى جديدشان نه در قامت "رفيق" بلكه در قامت "رقيب" قد علم كنند.

قاعدتاً برنامه ريزان اين حركت گمان كرده اند كه واكنش تند غربى ها در برابر اين اقدام تهران، جهان را به دو دستگى دوران جنگ سرد برمى گرداند و در جهان اسلام و شايد بخشى از امريكاى جنوبى عده اى را به حمايت از تهران "ضد استكبارى" و مهمترين هم پيمان منطقه اى اش "رژيم اسد" وادار كند.

در پيامد حمله افرادى به نام "دانشجو" به سفارت بريتانيا، ديپلمانهاى ايرانى در لندن اخراج شدند و سفارتخانه هاى هر دو طرف تعطيل گشتند. سفارتخانه ى نروژ در تهران نيز تعطيل شد و ساير كشورهاى اروپايى نيز در صدد اقداماتى كمابيش مشابه اند.

در حالى كه سفارتخانه ها در تهران يكى يكى بسته مى شوند، برنامه ريزان اين حمله فراموش مى كنند كه اكنون سى و چند سال از تجربه اندوزى ملل از اوضاع ايران، افغانستان و نقاطى ديگر گذشته است. لذا مى بينيم اين اقدام، نه تنها از سوى كسى در خارج از مرزهاى ايران حمايت نمى شود، بلكه حتى تجربه اندوختگان درون ايران را مى شوراند.

به هر حال اكنون شواى امنيت سازمان ملل متحد اين اقدام تهران را محكوم كرده است و اين سومين محكوميت جهانى ايران پس از موضوع "طرح اتمى ايران" و مساله "ترور سفير سعودى در واشنگتن"، طى هفته هاى اخير است.

على لاريجانى رئيس پارلمان ايران محكوميت شوراى امنيت را محكوم نموده و آن را براى امنيت جهانى خطرناك دانسته است! او مى گويد: پليس ايران به وظايف خود عمل كرده است. حال آنكه تصاوير مخابره شده چيز ديگرى را مى گويند.

از سوى ديگر دولت احمدى نژاد نگران موقعيت خويش است و احتمال مى دهد كه اين اقدام نيز پست خربزه اى است كه زير پايش انداخته اند. على اكبر صالحى حمله به سفارت را "اقدامى نامناسب" ارزيابى كرده و وزارتخانه اش بيانيه داده و مى گويد 22 نفر در اين رابطه بازداشت شده اند.

شايد اين تهاجم بتواند واكنشى تند از سوى غرب را موجب گردد و آن واكنش، مثل يك حمله به سكوى نفتى، يا حتى بخشى از تاسيسات اتمى، صفوفى را در ايران دوباره منسجم كند، اما به هر حال مردمى كه زمانى براى اشغال سفارت امريكا در تهران هورا كشيدند، اكنون غالباً اصلاح طلب و مداراگرا شده اند، از "خرج شدن" براى ديگران ابا دارند و مى خواهند آغوش بر جهانيان بازكنند.

آنان نيز كه سفارتخانه شان مورد حمله قرارگرفته است، اگر زيرك تر از امريكايى ها نباشند، كم هوشتر از آنها نيستند.
دبى- العربیة.نت