درد از دست دادن شوهر و تشویش آینده فرزندان صغیر، چمال ۲۹ ساله را هردم میفشارد و میآزارد.
چمال به همراه دو فرزند کوچک خود و کودکی دیگر در بطن، چند روزی است که مالستان را همراه با خانواده شوهرش به مقصد کابل ترک کردهاند. به امید در امان ماندن از طالبان و حفاظت از جان و زندگیشان.
چمال که اینک در غرب کابل، در بیسرنوشتی بهسر میبرد در گفتگو با رادیو بینالمللی فرانسه میگوید که طالبان پس از گرفتن ولسوالی مالستان، شوهر و برادر شوهرش را که کارگر ساده بودند، بدون هیچ گناهی به رگبار بستند.
چمال در این مورد میگوید «جنگ بود [شوهرم] گفت جایی برویم که امن باشد و بچهها آسیبی نبینند. از آنجا [دهکده] که آمدیم، طالبان راه ما را گرفتند و هردو را [شوهر و برادر شوهرم] را پایین کرده و با خود بردند. ما را دنبال شناسنامههایشان فرستادند و هنگامی که شناسنامههایشان را آوردند، دیدیم هردو را شهید کردهاند.»
همانند چمال و کودکانش، صدها خانواده، از دست طالبان یا به مناطق همجوار مالستان فراری شدهاند و یا به کابل آمدهاند.
تقریبا همگی و با سراسیمگی، تنها با یک دست لباسی که به تن داشتهاند، فرار کردهاند و حالا مهاجرت و بیسرپناهی، به دردهایشان افزوده است.
بنابر آمار و اطلاعاتی که باشندگان مالستان شریک کردهاند، گروه طالبان از زمان سقوط ولسوالی مالستان تاکنون ۴۳ تن شامل افراد نظامی و غیرنظامی را کشتهاند و پس از ورود به مالستان، دست به غارت اموال و زندگی مردم محل زده، مغازهها، زمینهای زراعتی و خانههای مسکونی را ویران کرده و به آتش کشیدهاند.
حاجی نادر شاه، یکی دیگر از بیجاشدگان مالستان که در هنگام فرار از زادگاهش، ۲ فرزندش را طالبان به رگبار بستهاند، میگوید که طالبان کنونی زورگوتر و وحشیتر از گذشته شدهاند.
او در گفتگو با رادیو بینالمللی فرانسه میگوید که طالبان، فرزندانش را وحشیانه کشتند و نیز با زور از مردم محل، غذا میخواستند.
او در بارۀ کشتن فرزندانش میگوید «تیرباران کرده بودند که هر کدامشان ۳ تا ۴ گلوله خورده بودند. مغز سر یکیشان با گلوله سوراخ شده بود و دیگری، پایش آیزان بود و بیاختیار تاب میخورد.»
حاجی نادرشاه در چند روزی که زیر اداره طالبان در مالستان زندگی کرد، برخی زورگوییهای طالبان را با چشم دید، اما پس از اینکه به کابل آمد، داستانهای دیگری نیز از نزدیکانش در مالستان شنیده است.
او در این مورد میگوید «یک مغازه از پسرم که شهید شد، بود که شنیدم آن را [طالبان] باز کرده و قفلش را شکسته و نمیدانم چهچیزهایی بردهاند. همچنین شنیدم که [طالبان] خانهها را غارت کرده و حتی فرش مسجد را با خود بردهاند.»
در کنار این، باشندگان محل میگویند حضور جنگجویان طالبان در مالستان سبب شده تا فعالیت خدمات دولتی در مالستان متوقف شود و نیز در شرایطی که همهگیری کرونا هنوز در اوج است، خدمات بهداشتی در این ولسوالی، ارائه نگردد.
در دو ماه پسین، گروه طالبان موفق به سقوط ولسوالیهای زیادی شدهاند. در ولایت غزنی، تنها ولسوالیهای ناهور و جاغوری و نیز مرکز شهر غزنی در اداره حکومت افغانستان است و جنگ نیز برای نگهداری این مناطق، به شدت جریان دارد.
در کنر غزنی، بخشهای دیگر افغانستان نیز روزگار مشابهی دارند و باشندگان محل ناگزیر به کوچ اجباری و فرار از زادگاههای خود شدهاند.
شماری از بیجاشدگان ولایت تخار که به دلیل جنگ به کابل فرار کردهاند میگویند که طالبان پس از گرفتن مناطقی در تخار، به ناموس مردم تجاوز کرده، از مردم حشر گردآوری میکنند و برای بانوان، محدودیتهای زیادی به وجود میآورند.
ولایت تخار در شمال افغانستان یکی از ولایتهایی بود که بیشتر بخشهای آن به سرعت و در زمان کم به دست طالبان سقوط کرد. اینک، تنها شهر تالقان، مرکز این ولایت در اداره طالبان نیست و جنگ شدید در اطراف این شهر ادامه دارد.
گفته شده که به دلیل این جنگها، نزدیک به ۲۰،۰۰۰ تن از تخار فرار کردهاند که بیشترشان به کابل آمدهاند.
کامبیز پویا، یکی از باشندگان تخار که به تازگی خانواده ۸ نفری خود را به کابل آورده، در گفتگو با رادیو بینالمللی فرانسه میگوید که از ترس دستدرازی طالبان به ناموساش و نیز به هدف حفاظت از خانوادهاش، ناگزیر به فرار شدند.
کامبیز در این مورد میگوید: “وقتی (طالبان به منطقهای) میرسیدند، رحمی به زندهجان نداشتند. به ریش، قیافه و پوشیدن لنگی/دستار هم کار داشتند.”
کامبیز همچنین به انتقام جنسی اشاره میکند و میگوید طالبان از خانوادههایی که برضدشان جنگیده و یا ایستادگی کرده بودند، برای سربازانشان عروس انتخاب میکردند:
“جاهایی که مناطق جنگی بودند و برای اینکه مردم این مناطق در مقابل طالبان جنگیده بودند، طالبان تلاش داشتند (برای انتقام) و کوچاندن این مردم، دخترها و زنهایشان را به نکاح خود در بیاورند.”
گروه طالبان، دیدگاه افراطی و بستهای در مورد زنان دارند و هرگاه منطقهای را تصرف میکنند، فورا محدودیتهای سختگیرانهشان را بر زنان اعمال میکنند.
گلجان سعیدی، فعال مدنی در تخار که تازه از تخار به کابل رسیده میگوید او شاهد بانویی بود که به دلیل رفتن به مرکز بهداشتی، از سوی طالبان تیرباران شده است.
سعیدی در این مورد میگوید: “ما شاهد این هستیم زنی که مبتلا به کرونا بود، هنگام رفتن به مرکز بهداشتی و به دلیل نداشتن محرم، طالبان او را تیرباران کردند. در شهر و بازار خانمها توسط طالبان، شلاق میخورند”
اعضای کمیته دادخواهی برای مردم تخار میگویند به دلیل برخورد خمپاره به منازل مسکونی، تاکنون چندین تن از باشندگان تلقان کشته شده و شماری نیز زخمی شدهاند.
مجیبالرحمان ضیا از اعضای این کمیته در گفتگو با رادیو بینالمللی فرانسه، مشکلاتی که طالبان برای مردم تخار خلق کردهاند را چنین فهرست میکند:
“۱۰ نفر یا ۲۰ نفر به مسجد میروند و میگویند امشب، نان ما را بدهید. مردم آن منطقه نیز مکلف هستند بهترین غذا را برایشان آماده کنند. دیگر اینکه شبها به یکبارهگی وارد خانهای میشوند و میگویند برایمان اجازه دهید بخوابیم. از مردم حشر و زکات جمع میکنند. اکثر مردم بخاطر آبرو و عزت چیزی نمیگویند ولی مطمئن هستم بر بسیاری از خانوادهها تجاوز کردهاند و بسیاری را بخاطر ارتباط با حکومت و یا اینکه قبلا کارمند حکومت بود، جزا دادهاند.”
این، نمونههایی از رفتار طالبان با مردمی است که مناطقشان به اخیرا به دست طالبان افتاده است. هرچند گروه طالبان همواره این ادعاها را رد کرده و میگویند با مردم محل و کسانی که برضد این گروه نمی جنگند، کاری ندارند.
بسیاری از بیجاشدگان و آنانی که از مناطقشان به دلیل حضور طالبان فرار کردهاند میگویند که طالبان پس از گرفتن منطقهای، مطابق فهرست دست داشتهشان، به دنبال کارمندان دولتی، فعالان مدنی و حقوق زن، خبرنگاران و کارمندان دفاتر خارجی می گردند. در برخی موارد امامان مسجدها و وکیلان ناحیهها را ناگزیر میسازند تا خانههای این افراد را نشان دهند.
این نوع رفتار طالبان با مردم محل، سبب شده تا در روزهای پسین، شهرهایی چون کابل با سیلی از بیجاشدگان داخلی روبهرو شود.
رادیو بینالمللی فرانسه