به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، تیر ۲۹، ۱۳۹۰

   امین بیات
"جامعه بین المللی" و منافع ملی ما  

چه ازآن جهت که شعاراستقلال ودفاع ازمنافع کشوردربرابرهجوم بیگانگان همیشه ازلحاظ تاریخی موردتوجه اکید مردم کشورما ایران قرارداشته ودارد و چه ازجهت اینکه تحولات سیاسی واجتماعی درمرحله دمکراتیک وملی است و
نیازوخواست گسترده ای برای رشدهمه جانبه مادی واقتصاد ی و پیشرفت اجتماعی وفرهنگی مردم وجود دارد، تنها سیاستی می تواند مورد پشتیبانی و اعتماد میلیونها نفر از هم میهنان ما قرار گیرد که مبتنی بردفاع ازمنافع ملی، صلح و امنیت ملی کسب آزادی و توسعه عدالت اجتماعی و حفظ تمامیت ارضی ازطریق برانداختن هرگونه تبعیض و نابرابری و لغو تمرکز گرائی مفرط باشد.

اخیرادوست گرامی ما در جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران، آقای رسول آذرنوش در مقاله خود که بر اساس سخنرانی وی در جلسه ای به ابتکار واحد پاریس نوشته شده است از فاکتور دیگری نام می برد که گویا قرار است به قضاوت در مورد کشورهای جهان به تعیین اوضاع و احوال سیاسی بپردازد. این فاکتور آنگونه که آذرنوش اشاره می کند " جامعه بین المللی" است! اما او توضیح نمی دهد که این "جامعه بین المللی " چیست و عناصر تشکیل دهنده آن کدامند؟ و همچنین درمتن نوشته، آسمان به زمین دوخته شده تا به خواننده تفهیم شود که "دخالت نظامی" یعنی همان تجاوز نظامی توسط قدرت های بزرگ جهان ( امپریالیست ها ) جهت بر کناری دیکتاتورها و از جمله دولت دیکتاتور ایران امریست "بشر دوستانه" .

او نمیگوید که " جامعه بین المللی" ، مجمع عمومی سازمان ملل است؟ شورای امنیت است؟ پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) است؟ نشست سالانه ۸ کشور بزرگ صنعتی جهان است و یا نشست ۲۰ کشور دارای تولیدات عمده معدنی ، صنعتی و کشاورزی هستند؟ کشورهای اتحادیه اروپا و یا اتحادیه آفریقا و یا نشست کشورهای آمریکای لاتین ، "جامعه بین المللی" هستند؟ کشورهای توسعه یافته صنعتی و یا کشور های در حال توسعه جامعه بین المللی را تشکیل می دهند؟ کنفرانس کشورهای اسلامی و یا پیمان شانگهای و یا کشورهای مشترک المنافع و یا اتحادیه آسیای جنوب شرقی ؟ چرا که این نهاد های بین المللی هرکدام نسبت به مسائل مختلف، مواضع گوناگونی را اتخاذ می کنند ومنافع متفاوتی را جستجو می نمایند. اصولا ما با یک جامعه بین المللی روبرو نیستیم ، بلکه با جوامع بین المللی سروکارداریم که بنا به موقعیت وروابطی که علل وجودیشان هست، گاه منافع مشترک و گاه منافع متضادی را دنبال می کنند.

زیر پوشش" مسئولیت بین المللی" سعی میشود درپس پرده ابهام، خواننده را به گمراهی کشیده شود، که مشتی دیکتاتور در جهان مشغول آزارواذیت و کشتار شهروندان خودمیباشند ـ که خود بخود درست است ـ ولی رهاکنندگان ازقید و بند دیکتاتوها،تنها دولتمردان آمریکا-انگلیس-فرانسه-آلمان-چین-روسیه و... هستند که ناجی بشریت میباشند و این سئوال را دراذهان بگنجانند که چرا این قدرت ها به وظیفه خود عمل نمیکنند و دراینجاست که برای نمونه به نیروی مردم و خواست استقلال طلبانه میلیونها جوان ایرانی بعنوان عامل اصلی تغییرات خط بطلان کشیده می شود.در اینجاست که باید متذکر شد اگر رژیم جمهوری اسلاامی توسط بیگانگان سرنگون شود دولت جانشین هرچی باشد دولتی است وابسته.

خانم رایس وزیرامورخارجه پیشین آمریکا دریکی ازسخنرانیهای خود در مصر گفت ما (امریکا) میخواهیم نظم شصت ساله خاور میانه راتغییر دهیم ولی نگفت جای آن نظم کهنه چه نظم نوینی برقرارخواهند کرد؟ به نظر من آمریکا و هم پیمانان نظامی آنها قصد بی نظمی و برهم زدن استرکتور خاورمیانه را دارند و هیچ ابائی هم ندارند که بفرض درافغانستان طالبان حکومت کند یا در فلسطین حماس، در مصر اخوان المسلمین، در ایران حزب الله و در عراق، شیعه ها و... و یا تمامیت ارضی کشورهای ایران، لیبی، عراق و سوریه را بخطر انداخته ، کشورها را چند تکه کنند چنانچه شرایط آنرا دارند بوجود میآورند. آمریکائیها کسی رادشمن خودمیدانند و کسی دشمن آنهاست که از لحاظ اقتصادی آنها راتهدید وبه چالش وادارد.بنظر من دشمن بالقوه آمریکا فعلا چین است. اگر فردا اروپاهم قادر باشد از لحاظ اقتصادی آمریکا را به چالش وا دارد آمریکا نیز دشمن اروپا خواهد شد.

بهر حال سیاست آمریکائیها درخاورمیانه تصاحب منابع نفت وگازاست.اگر لازم باشدبهای نفت را به بشکه ای سیصد دلار نیز برسانند وبه رشد اقتصادی چین وسایررقبای خود ضربه زنند، اینکار را خواهند کرد.از طرفی آمریکائیها آنقدر بی اطلاع نیستند که ندانند با دو نفر پاسداردرایران کودتا نمیتوانند بکنند؟ آنها قصد ندارند که رژیم جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنند. بلکه بنا بر شواهد موجود، تنها قصد بی نظمی- بی ثباتی- جنگ داخلی و تجزیه ایران را دارند و بس .

به "جامعه بین المللی " هم امیدی نیست. وقتی در شورای امنیت وتوی آمریکا در مقابل ۱۴ رای دیگرکشورها درمحکومیت اسرائیل قرارمی گیرد، "جامعه بین المللی" کدام طرف است؟ وقتی فرماندهان نظامی آمریکا صحبت از حمله به کشوری به نمایندگی "جامعه بین المللی " می کنند، مسئولانه عمل می کنند؟ وقتی ارتش فرانسه ، سلاح در اختیار یک طرف درگیری های نظامی می گذارد و محلی ازاعراب برای تلاش های اتحادیه آفریقا برای استقرارمسالمت آمیز دمکراسی در لیبی قائل نیست ، به خواست "جامعه بین المللی" عمل می کند؟

واقعیت این است که فاصله زیادی مابین کشورهای پیشرفته وثروتمند با جمعیتی حدود ۱،۵ تا ۲ میلیارد نفر با کشورهای فقیر و توسعه نیافته با جمعیتی حدود ۴ تا ۵ میلیارد نفر وجود دارد که مدام در حال افزایش است. یک میلیارد نفر در گرسنگی مزمن و فقر مطلق بسرمی برند تنها در سودان خشکسالی بیداد میکند و روزی یکهزار و پانصد نفر به کشور فقیراتیوپی مهاجرت میکنند واصولا معلوم نیست که جزو "جامعه بین المللی" بحساب می آیند یا نه؟ آنچه تعیین کننده در سیاست بین المللی است، قدرت نظامی واقتصادی ومنافع سیاسی است و کسانی که این اهرم ها را بطور کاملا نابرابر دراختیار دارند، به خود نام " جامعه بین المللی " می دهند.

این سئوال هم بدون جواب میماند که کشورهائی که میلیاردها دلار سلاح به کشورهای عقب مانده درازای مواد خام، می فروشند آیا در عین حال می توانند بازدارنده کشتار جمعی مردم با همین سلاح ها شوند؟ آیا قرار بود این سلاح ها برای شخم زمین ویا آبیاری مزارع و یا تولید صنعتی بکار رود؟ ایالات متحده آمریکا هر سال رقم نجومی ۷۰۰ میلیارد دلار هزینه نظامی دارد. بااین پول هنگفت میتوان از مرگ دردناک میلیونها انسان گرسنه درسراسرجهان جلوگیری کرد.ناتو برای حمله به لیبی ماهانه میلیونها یوروهزینه میکند. تنها آمریکا درحمله به عراق یکهزاروپانصدمیلیارددلار هزینه جنگ داشته که بتواند عراق را با خاک یکسان کند و تنها منابع نفتی را در اختیار بگیرد. چرا "جامعه جهانی " نسبت به این واقعیت ها ساکت است؟ و چرا وارونه ، بودجه های نظامی " جامعه بین المللی " در حال افزایش هستند؟

با این مناسبات نابرابربین المللی ،تامینمنافع ملی واستقلال سیاسی و اقتصادی نه تنها بی اهمیت نشده، بلکه فاکتور بسیار مهمی است در تعیین سیاست های احزاب و سازمانهای سیاسی ایران که می بایست به آن توجه اکید نمود. در این دنیای نابرابر، برای پشتیبانی ازمبارزات آزادی خواهانه مردم کشورمان ما باید حمایت نیروهائی راجلب کنیم که ماهیتی دمکراتیک ومترقی دارند. جلب پشتیبانی قدرت های استعماری از مبارزات آزادی خواهانه مردم نه ممکن است و نه خیری در بر دارد.

۱۲.۰۷.۲۰۱۱