به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، تیر ۲۷، ۱۳۹۰

حاج آقا چند می گیری سخنرانی کنی!؟
     
                        شروط سخنرانان سرشناس:  
-- امام جمعه و فرماندار شهر به تهران بیایند و حضوری دعوت کنند.

-- دعوت نامه کتبی را نمی پذیرم!

-- اگر جمعیت حضار کم تر از 4-3 هزار نفر باشد نمی آیم! 

به گزارش «تابناک»، برخی از این افراد که برای حضور در برنامه های تولیدی و موردی رسانه ملی مبلغی بین 80 تا 150 هزار تومان برای هر جلسه دریافت می کنند، حداقل نرخ دریافتی منبر و سخنرانی شان در مراسم‌ خارج از رسانه ملی 500 هزار تومان است که تا 1.5 میلیون تومان نیز متغیر است ضمن اینکه برخی آقایان که برایبنابر این گزارش، اگرچه اغلب این افراد مدرس حوزه و دانشگاه هستند و معمولا به عنوان مشاور نیز در مراکز دولتی و خصوصی فعالیت می کنند و درآمد اصلی و پایه ای زندگی شان از راه وعظ و خطابه تامین نمی‌شود، با این حال در این بین اندک بزرگوارانی هم هستند که حضور در جمع مردم شهرهای مختلف را به چشم یک وظیفه تبلیغی صِرف و خدمتی بی مزد و منت می نگرند و اگر هیچ حق الزحمه ای نیز به آنها تعلق نگیرد خم به ابرو نمی آورند و حتی در پاره ای موارد، پاکت یا هدیه تعیین شده را به هیچ عنوان نمی پذیرند و به اصرار از میزبان می خواهند که این مبلغ را صرف امور خیر دیگری نماید.
 هر جلسه 45 دقیقه تا یک ساعته کمتر از 5 شب منبر را نمی پذیرند! البته به اینها بلیت رفت و برگشت هواپیما و یا هزینه رفت و برگشت ـ زمینی ـ و سوغاتی محلی را هم اضافه کنید.


برخی از شروط سخنرانان سرشناس و رسانه ای برای حضور در شهرستان ها که به استناد گفتگوهای حضوری و تلفنی برای دعوت به مراسم‌های مختلف به دست آمده به این شرح است:

توضیح ضروری آنکه «تابناک» از عنوان کردن نام برخی از این چهره‌ها که در شبکه‌های مختلف سیما و گاه برخی تریبون‌های رسمی به شکل مکرر حاضر می‌شوند، معذور است.

1 ـ بلیت مرا طوری تنظیم کنید که با هواپیمای ایرباس باشد. هواپیماهای دیگر امنیت ندارد!

2 ـ مرا از پاویون فرودگاه وارد کنید و حتما یکی از مقامات عالی رتبه استان باید به استقبال بیاید.

3 ـ در ظرف یک بار مصرف غذا نمی خورم. آب شرب شهری نمی خورم و حتما باید آب معدنی تهیه کنید. غذا ترجیحا از غذاهای محلی منطقه باشد.

4 ـ معمولا هر جا می رویم هدایایی هم به همراهانمان می دهند. شما هم علاوه بر تهیه بلیت رفت و برگشت هواپیما و پذیرایی از همراهان، هدیه ای هم برای آنها در نظر بگیرید.

5 ـ در برابر تماس مسئولان برپایی یک همایش یا جشنواره: آقا شما مسئولیتت چیست که با من تماس گرفتی؟! شما که نباید با من تماس بگیری، خود آقای استاندار باید مرا دعوت کند. ضمن این که وقت من تا 6 ماه آینده پُر است.

6 ـ اگر جمعیت حضار کم تر از 4-3 هزار نفر باشد نمی آیم!

7 ـ شما که می دانید تهران، دریاست! ـ این در حالی است که خیلی اوقات در مجالس تهران جمعیت حضار به صد نفر هم نمی رسد! ـ حالا ما وقت بگذاریم و بیاییم به شهر شما و آن وقت جمعیت کم باشد ـ کم از نظر حاج آقا زیر هزار نفر است ـ زمانمان به هدر رفته است! چندی قبل به مناسبت ایام محرم به شهری دعوت شدم. راننده جلوی یک طویله! ـ تعبیر وی برای یک ساختمان مسکونی معمولی در شهرستانی محروم ـ ایستاد، گفتم باید این جا استراحت کنیم؟ گفت بله؛ گفتم برگرد فرودگاه! خلاصه مردم جمع شدند که حاج آقا؟! گفتم حاج آقا و زهرمار! کوفی شده اید؟ ما سفیر حسینیم(ع)؛ این چه طرز برخورد است و... حالا شما از خودید تشریف بیاورید دفتر تا قرارداد تنظیم کنیم که انشاالله از این مشکلات پیش نیاید!

8 ـ در تهران معمولا 800-700 هزار تومان برای هر برنامه به ما می دهند شما چه قدر می توانید بدهید؟ ـ در پاسخ به اعتراض زیاد بودن حق المنبر ـ : شما که می دانید همه از ما کمک می خواهند بنابراین ما باید از کسانی که می توانند بدهند بگیریم تا بتوانیم به نیازمندانی که دائم به ما مراجعه می کنند کمک کنیم. هزینه شما جای دوری نمی رود انشاالله خدا قبول کند! بعد هم شما که پول ندارید چرا به ما زنگ می زنید مگر مجبورید؟!

9 ـ همراه نمودن فرزند و گاه خانواده و درخواست اقامت بیشتر در مناطقی که جنبه گردشگری و تفریحی دارند جهت بازدید از بناها و آثار تاریخی و بعضا خرید سوغات و صنایع دستی به هزینه میزبان!

10 ـ برنامه سخنرانی ما در هر دانشگاه را معاونت فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در همان دانشگاه ها تنظیم می کند باید از این طریق هماهنگ کنید تا به دانشگاهتان بیاییم در این صورت، عمده هزینه را نهاد در تهران به ما پرداخت می کند البته شما هم باید یک سکه تمام بهار آزادی بدهید!

11 ـ امام جمعه و فرماندار شهر به تهران بیایند و حضوری دعوت کنند. دعوت نامه کتبی را نمی پذیرم!

12 ـ چون شهر شما فرودگاه ندارد نمی آیم! جانم را که از سر راه نیاورده ام که در جاده به خطر بیندازم و با اتومبیل مسیر فرودگاه (مرکز استان) تا شهر شما را زمینی طی کنم. من فقط در مرکز استان سخنرانی می کنم و به شهرستان نمی روم لطفا اصرار نکنید!

13 ـ به شرطی می آیم که در شهرستان های اطراف تان هم برایم برنامه بگذارید و لااقل صدا و سیمای مرکز استان سخنرانی مرا پوشش دهد!

در پایان لازم به تذکر است که با توجه به وضع عمومی زندگی اکثریت قریب به اتفاق طلاب و روحانیون که در حد اقشار متوسط جامعه و همراه با مشقات فراوان است، نهادهای مسئول و به ویژه رسانه ملی حواسشان باشد که با پر و بال دادن به چنین افرادی، آنها را به عنوان نمونه ای از جامعه روحانیون معرفی نکنند تا به تبع آن فضایی منفی نزد افکار عمومی در این باره شکل بگیرد.

منبع: تابناک