دکتر مهدی مؤیدزاده
۳۰ تیر۱۳۳۱ تا۳۰ تیر ۱۳۹۰
مقدمه – دراین نوشتاروقایعی را که در روز ۳۰ تیر۱۳۳۱که نخستین آن قیام ملی سی تیر است تاسی تیر ۱۳۹۰ از زاویه تاثیر آن روزها در روند سیاسی کشور ایران به اختصار بیان میشود، باشد که در روشن شدن بعضی زوایای تاریک موثر باشد.
بخش نخست:
ازقیام ملی سی ام تیر۱۳۳۱ تا کودتای ننگین ۲۸مرداد۱۳۳۲
سی ام تیرماه ۱۳۳۱روزی بودکه حمایت ملت ایران از نهضت ملی هیئت حاکمه را به تسلیم واداشت .این روز نماد آزادیخواهی ومبارزه با استبداد است . پنجاه و نه سال از قیام قهرمانانه ملت ایران برای تداوم نهضت ملی برهبری دکتر مصدق میگذ رد .ازآن سال به بعد رهروان راه آزادی ودمکراسی درایران کوشیده اند تا یاد وخاطره مردمی را که بدور از خشونت وبرای بیان خواسته های مسالمت جویانه خویش به کوچه وخیا بان آمده بودند زنده نگاه دارند .مردم ایران بدعوت احزاب ملی و نمایندگان خود که در مجلس شورای ملی فراکسیونی بنام نهضت ملی تشکیل داده بودندروز سی ام تیر ۳۱جهت شرکت در یک راهپیمائی وگردهمایی(میتینگ) آرام از خانه های خود خارج شدند اما نیروهای ارتش وشهربانی که فقط از شاه دستور میگرفتند، حرکت آرام مردم را با آتش گلوله تانگ ها ومسلسلها بخاک وخون کشیدند.اما ملت پیروز شد وسی تیر۳۱ حماسه ای جاودانه در مبارزات ملت ایران گردید .ملت ایران تنها توانست درسی تیر ۱۳۳۲که هنوز دولت دکتر مصدق برسرکار بودبا گردهمائی هائی آزادانه نسبت به بزرگداشت این روز اقدام کنند .دریغا که دشمنان داخلی وخارجی نهضت ملی دراولین بزرگداشت قیام سی تیربرای سرنگونی دولت ملی سود بردند وامروز که بگذشته مینگریم باید ها ونبایدهای دیگری بچشم می خوردکه درادامه به آن میپردازیم .قریب یک ماه پس از سی تیر ۳۲ کودتای ننگین ۲۸ مرداد آمرین کشتار مردم را بقدرت نشاند وازآن به بعد یادآوری از چنین روزی برای حاکمیت غیر قابل تحمل بود . در۵۹ سالیکه از سی تیر سی ویک میگذرد چه در دوره بیست وپنج ساله محمدرضاشاه وچه بعد از انقلابی که طومار استبدادسلطنتی را درهم پیچید ، برقدرت نشستگان ازاینکه این روز گرامی داشته شود ونسلهای نو،ازین پیروزی ملت آگاه شوند ناخشنود بوده وهستند .بزرگداشت سی تیر بزرگداشت مردمیست که برای استقرار حاکمیت ملی از جان خود گذشتندوبه استبداد حاکم تسلیم نشدند . واما سی تیر ۳۱ چرا وچگونه بوجود آمد :
سی ام تیرماه ۱۳۳۱
برنامه دولت دکتر مصدق در دوبخش بود :نخست اجرای قانون ملی شدن نفت ودیگر اصلاح قانون انتخابات .دکتر مصدق در هردو قسمت با کارشکنی های داخلی وخارجی مواجه بود .دکترمصدق میدانست که شاه با دراختیارداشتن ارتش بعنوان فرمانده کل قوا واعمال نظر کامل در انتصاب وزیر جنگ ازین نیروبرای دخالت در انتخابات استفاده میکند .درجریان انتخابات مجلس هفدهم دخالت نیروی نظامی وحمایت آنان در نقاط مختلف کشورازعوامل دربار وممانعت از برگزاری آزادانه انتخابات ، به ناتمام ماندن این دوره انتخابات انجامید .
اازسوی دیگر ضرورت حضور دکترمصدق دردیوان داوری لاهه برای دفاع از حقوق ملت ایران دکتر مصدق را ناچار کرد بهمراه تنی چند از یاران نزدیک خود ایران را ترک نماید . هنگامیکه دکتر مصدق برای شرکت در جلسات دیوان دادگستری بین المللی به لاهه رفته بود مخالفین نهضت ملی درغیبت اوازایران همگی به فعالیت پرداختند تا حکومت دکتر مصدق را ساقط نمایند.(۱).دکتر مصدق که برحسب رای تمایل مجلس شورای ملی وفرمان شاه ماموریت تشکیل دولت را عهده دار شده بود قبل ازآنکه وزرای خودرا معرفی کند روزچهارشنبه ۲۵ تیرماه ساعت ۱۱ صبح با شاه ملاقات کرد تا درباره اعضای دولت تبادل نظر نماید (۲) درمورد وزیر جنگ( دکتر مصدق نام وزارت جنگ را به وزارت دفاع تغییر داد )توافق نمیشود،دکتر مصدق عقیده داشتوزیرجنگ راهم باید نخست وزیر تعیین کند ولی شاه ازسال ۱۳۲۵خودرا فرمانده کل قوا میدانست وانتخاب وزیر جنگ را خودانجام میداد. دکتر مصدق با قهر وتعرض ملاقات را قطع میکندواین عدم توافق به استعفای او ازنخست وزیری منتهی میشود .علاء وزیر دربار بارفت وآمدها ومذاکراتی با رئیس مجلس (دکتر حسن امامی امام جمعه تهران)نظر اکثریت ضعیفی از نمایندگان را جلب مینماید ، مجلس شورا با ۴۲ رای به احمد قوام ابراز تمایل میکند و شاه فرمان نخست وزیری بنام احمد قوام (قوام السلطنه)صادر مینماید . نمایندگانی که درمجلس شورا طرفدار دکتر مصدق بودند درحوضخانه مجلس در عمارت بهارستان بعنوان اعتراض متحصن میشوند واعلامیه ای که بصورت تعهد نامه بود بشرح زیر صادر میکنند: ۲۶/۴/۱۳۳۱ ما امضاء کنندگان ذ یل نمایندگان مجلس شورای ملی درتایید سوگندی که برای حفظ مبانی مشروطیت درمجلس شورای ملی یاد کرده ایم وبعلت اینکه معتقدیم درشرایط فعلی ادامه نهضت ملی جز با زمامداری دکتر مصدق میسر نیست متعهد میشویم با تمام قوای خود وبا کلیه وسائل از دکتر محمد مصدق پشتیبانی نمائیم . نادعلی کریمی-محمدرضا اقبال- ضیاء الدین حاج سید جوادی – خسروقشقایی- شمس الدین قنات آبادی – دکتر عبدالله معظمی – اصغر پارسا- مهندس کاظم حسیبی – آیت الله سید محمد انگجی – آیت اله باقر جلالی – سرهنگ احمد اخگر – علی زهری- مهندس زیرک زاده – یوسف مشار- مهندس احمد رضوی – آیت الله صفایی – سیدجوادخلخالی – حسین مکی – دکترمظفر بقایی – دکتر سید علی شایگان – آیت الله شبستری- محمودنریمان – سید ابولحسن حائری زاده – محمدحسین قشقائی – علی اصغر مدرس – محمدابراهیم شاپوری – فرزانه – آیت الله میلانی (۳) بعدا آقایان راشد ، دکتر ناظرزاده کرمانی ودکترملکی هم با این اعلامیه پیوستند . این عده به پیشنهاد مهندس رضوی نایب رئیس مجلس فراکسیون نهضت ملی را تشکیل دادند که رئیس آن مهندس رضوی وآقای اصغر پارسا سخنگوی این فراکسیون شد . درهمین زمان احزاب ملی طی اعلامیه هائی حمایت خودرا از دکتر مصدق باردیگر اعلام نمودند .دربین مردم هم خبراستعفای دکتر مصدق وآمدن قوام نگرانیهاوناآرامی های بسیاری ایجاد نمود . (۴) بازار تعطیل شد وبازاریان دسته دسته برای آگاهی از جریانات به خانه آیت الله کاشانی میروند ودرخانه آیت الله ناظر دوبار آمدن حسین علاءبه آنجابودند که باردوم صدای اعتراض عده زیادی علیه حسین علاءبلند میشود که به توصیه آیت الله کاشانی آرام میگیرند.(۵)آیت الله کاشانی در اعلامیه ای که صادر میکند بشدت بقوام حمله کرده اعلام مینماید تا برکناری حکومت قوام ازپای نخواهدنشست . شاه ازمجلس میخواهد که هیئتی را انتخاب نمایند تادرباره تقاضای آقای دکتر مصدق که حق تعیین وزیر دفاع است گفتگوکنند.اعضاءمنتخب مجلس آقایان دکتر شایگان،یوسف مشار ، نادعلی کریمی ،آقا سید ضیاءحاج سید جوادی واصغر پارسا بودند.(۶) روز۲۷ تیر خبر استعفای دکتر مصدق درهمه جا پخش شد .فرماندار نظامی تهران هرگونه تظاهراتی را ممنوع اعلام کرد .رادیو اظهارات قوام را پخش میکند که:(کابینه من فقط بمنظور حل قضیه نفت میباشد بعد از آن استعفاخواهم داد.) درپی آن اعلامیه قوام درسطح شهر پخش شد:(وای به حال کسانی که در اقدامات مصلحانه من اخلال کنندو…)(۷) درهمین روز هیئت منتخب مجلس شورای ملی درکاخ سعدآباد با شاه ملاقات میکند .(۸) زنده یاد اصغر پارسا درکتاب خاطرات خود گزارشی ازین ملاقات دارد که دراینجااز صفحه ۸۷خاطراتی از نهضت ملی (۹)نقل میشود:(بیست وهفت تیر بود که ما رفتیم به کاخ سفید سعدآبادوباشاه ملاقات کردیم .((شاه گفت: آقایان که این اعلامیه راداده اید متوجه باشید من با ارتش جلوی بی نظمی را خواهم گرفت .من که نمیتوانم انتظام مملکت را دست دولت هایی که میایند میروند بدهم .من فرمانده کل قوا هستم وباید این وظیفه را انجام دهم .وپدرم هم گفته است وتنها وصیتش به من این بود که من ارتش ا از دست ندهم .شماهم به مردم بگوئید که اگر ایستادگی بکنند من باارتش جلوی آنان رامیگیرم .)) .این عین بیانش بود- من درجوابش گفتم:((آقا ،این زن ومرد این مردم مالیات نمیدهند که گلوله بخرند وبا آن گلوله مردم رابکشند.)) شاه باز تاکید کرد :من با ارتش با بی نظمی مقابله خواهم کرد . گفتم میل ،میل اعلیحضرت است ،ولی اگراعلیحضرت به ارتش بگوید این کار را بکنند ،من بعنوان مبعوث مردم به آنها خواهم گفت از خود دفاع بکنند . شاه گفت من دیگر باشما حرف نمیزنم وپا شد.مرحوم شایگان استاد بزرگ بنده وهمچنین سایرین هم پاشدند .شاه به آنها گفت : نه شما بنشینید ،باایشان صحبت نمیکنم .مرحوم دکتر شایگان گفت : حرف پارسا حرف ماهم هست واساس مطلب را ایشان گفتند .دیگر ماندن ما دراینجا صحیح نیست . همه آمدیم بیرون وخدا رحمتش کند ،دکتر شایگان روی همان پله های کاخ دهن من را بوسید گفت :عجب کاری کردی .وما آمدیم به مجلس . ) فراکسیون نهضت ملی تصمیم گرفت ،ازمردم برای اعتراض به اوضاع دعوت به تعطیل عمومی کند.خبراستعفای دکتر مصدق با وجودیکه دربار نمیخواست درسراسر کشور انتشار یافت . ازروز بیست وهشتم تعطیل عمومی تقریبا عمومیت داشت(۱۰) .دراین روزها نمایندگان فراکسیون نهضت ملی تلاش کردند که شاه از صدور فرمان نخست وزیری قوام خودداری کند ولی موثر واقع نشد .ازروز بیست وهفت تیر هرگونه تظاهرات درتمام کشور ممنوع شد ونمایندگان طرفدار دکترمصدق درشنبه ۲۸ تیر طی اعلامیه ای سی ام تیر را تعطیل عمومی اعلام کرد. آنان از مردم خواستند با نهایت آرامش ومتانت در تظاهرات سی تیر شرکت کنند . دکتر شایگان درروزنامه باختر امروز شماره ۸۸۰مورخ ۱۶ مرداد۱۳۳۱درنوشته ای با عنوان :فاجعه سی ام تیر،یک صفحه از تاریخ پرافتخار ملت ایران ،بشرح وقایع ۲۵ تا ۳۰تیر ۱۳۳۱ میپردازد .اودر مقدمه مینویسد :مخالفین دکتر مصدق وجبهه ملی،بوسیله قوای نظامی ودخالت های ناروای دیگر ،چند کرسی نمایندگان مجلس هفدهم را غصب کرده بودند.دسته غاصبین ازکهنه کاران بدنام وسه چهار نفر تازه وارد تشکیل میشد .بارزترین صفت تازه واردها خشونت وبیشرمی بی حد وحصر ووقاحت بی اندازه بود .مخالفین ازبین این وکلای تحمیلی یکی را برای ریاست مجلس (علم کرده)وبا تطمیع وتهدید ،مخصوصا با تفرقه انداختن در جبهه ملی ونسبت دادن اقدامات خود به مقامات عالیه ،توانستند اورا به کرسی ریاست بنشانند .پس از فتح وپیروزی تصور کردندموقع آن رسیده که مصدق را کنار بزنندونهضت ملی ایران را خاموش کنند . (انتخاب دکتر امامی که امام جمعه تهران بودگامی مقد ماتی برای آوردن قوام وبرکناری دکتر مصدق بشمار میرفت ) .روز یکشنبه ۲۹ تیرمردم همه جا به خیابان آمدندوبا نظم کامل به راهپیمایی وتظاهرات پرداختند . نظامیان وپاسبانها به ضرب وشتم مردم اقدام کردند وعده ای را نیز دستگیر وروانه زندان نمودند . اعضای فراکسیون نهضت ملی درتلگرافی به شاه نوشتند:اعلیحضرتا مردم ایران را بجرم وطن پرستی ونهضت ضد بیگانه عده ای از افراد ارتش ومامورین پاره پاره میکنند.درسراسرمملکت عده زیادی مردان شرافتمند وغیوربه زندان تسلیم شده اند . چندین نفر از افراد ملی را درمعابرعمومی شهید نموده اند…مانمایندگان ملت با توکل به خداوندواستفاده از کلیه حقوق خود برای دفاع مردم قیام کرده ایم …) ولی این تذکرها تاثیری در سرکوب وحشیانه مردم نداشت . روزسی تیر فرا میرسد،تهران واکثر شهرهای دیگر قیافه شهر های اشغال شده رادارند.سراسر ایران اعتصاب وتظاهرات است (۱۱) .میدان بهارستان وحوالی مجلس برخورد شدید نظامیان ومردم ادامه دارد فراکسیون نهضت تصمیم میگیرد نمایندگانی برای ملاقات با شاه بفرستد تاشاه از کشتار مردم جلوگیری کند دکتر شایگان که خود در مجلس بوده چنین مینویسد که :فراکسیون نهضت ملی برآن شد تا مهندس رضوی نایب رئیس مجلس ،دکتر معظمی ومن شرفیاب شویم .برای اینکه اتومبیل ما شناخته شودبا خط درشت روی کاغذی نوشتیم، نمایندگان جبهه ملی ،وپشت شیشه جلوچسباندیم .از صبح آن روز همه نمایندگان نهضت ملی پارچه سیاهی به علامت عزا برسینه دوخته بودند .درموقع خروج از مجلس مهندس حسیبی کراوات سیاه خودرا باز کرد وبعنوان علامت عزا به آنتن اتومبیل بست به این ترتیب به سهولت ازمیان انبوه مردم عبور کرده عازم سعدآباد شدیم .(۱۲) به شاه گفته شد که تا قوام نرود ودکتر مصدق باز نگرددایران آرامش نخواهد دید .قرار شد تاچند ساعت دیگرجواب به آگاهی نمایندگان ملت برسد . ساعت ۵بعداز ظهر تلفن شد که کار بنفع ملت تمام شد وقوام استعفاء داد .دیری نگذشت که تانگهای شرمن وکامیونهای ارتش وسربازان مسلح وپاسبانها به مراکز خود بازگشتند ومردم پیروزشدند . دکترمصدق ودیگریاران او نیک میدانستند که شاه نیروی ارتش وشهربانی وژاندارمری را کامل درکنترل دارد و درسی ام تیر در تهران وچندین شهر دیگرهرگونه دخالت نیروهای نظامی فقط بدستور شاه بوده است .اعتراض واستعفای دکتر مصدق برای آن بود که شاه نباید باانتصاب شخصی در پست وزارت دفاع درکارهای مملکتی اعمال نظر کند. بطوری که بارها توطئه هائی علیه دولت دکتر مصدق شکل گرفت که ازآنجمله حمله نیروهای نظامی به تظاهرات ۸فروردین۱۳۳۲ و۲۳ اسفند۱۳۳۱که با کشتن ومجروح کردن تظاهر کنندگان بهانه بدست دشمنان دکتر مصدق بدهند که اوبا آزادی ودمکراسی مخالف است وایران را ناآرامی در برگرفته ودولت دراداره امور ناتوان است .حمله لومپن ها به احزاب وادارات روزنامه ها با حمایت نیروهای نظامی انجام میشد ودولت دکتر مصدق کنترلی براین گروهها وحامیانشان نداشت. نمایندگان عضوفراکسیون نهضت ملی برای برکناری احمد قوام وپیشگیری وبعد متوقف کردن کشتار مردم درسی تیر ۳۱ با شاه مذاکره میکنند وسرانجام هم پس از تسلیم شاه است که نیروهای ارتش به پادگانهای خود باز میگردند واحمد قوام که نخست وزیر بود درخانه یکی از دوستانش درحومه تهران بسر میبرد(۱۳) وبررسی های کمیسیون تحقیق مجلس هفدهم نتوانست مدرکی دال بر دخالت قوام السلطنه در برخوردهای بیست وهفت تا سی تیر پیدا کندودر همه جا شاه را دستوردهنده اصلی فاجعه خونبار سی تیر معرفی کرد . رئیس کمیته تحقیق سی تیر آقای علی اشرف منوچهری بود. زنده یاد منوچهری درسال ۱۳۵۸ دریکی از جلسات گروهی از اعضای جبهه ملی درساختمان محل تشکیلات جبهه ملی دربرابراین پرسش که نتیجه کار کمیته تحقیق فاجعه سی تیر چه شد گفت : چون در تحقیقات مختلف شخص شاه آمر بود ودوران حکومت شا ه این گزارش هیچگاه اجازه انتشار نیافت .دکتر مصدق که از حقایق آگاه شده بود درکشتار مردم ،قوام را مقصر نمیدانست وطرفداران دربار برای منحرف کردن اذهان مردم بردستور بازداشت قوام السلطنه ومصادره اموال او سخت پافشاری میکردندودکتر مصدق را بخاطر مخالفت باتوقیف قوام ومصادره اموالش بشدت مورد حمله قرارمیدادند وآیت الله کاشانی هم برمقصر بودن شخص قوام بعنوان کسی که دستور حمله بمردم را داده تاکید میکرد ولی دکتر مصدق که این باوررا نداشت به مطالب آیت الله کاشانی ترتیب اثر نداد .
اازسوی دیگر ضرورت حضور دکترمصدق دردیوان داوری لاهه برای دفاع از حقوق ملت ایران دکتر مصدق را ناچار کرد بهمراه تنی چند از یاران نزدیک خود ایران را ترک نماید . هنگامیکه دکتر مصدق برای شرکت در جلسات دیوان دادگستری بین المللی به لاهه رفته بود مخالفین نهضت ملی درغیبت اوازایران همگی به فعالیت پرداختند تا حکومت دکتر مصدق را ساقط نمایند.(۱).دکتر مصدق که برحسب رای تمایل مجلس شورای ملی وفرمان شاه ماموریت تشکیل دولت را عهده دار شده بود قبل ازآنکه وزرای خودرا معرفی کند روزچهارشنبه ۲۵ تیرماه ساعت ۱۱ صبح با شاه ملاقات کرد تا درباره اعضای دولت تبادل نظر نماید (۲) درمورد وزیر جنگ( دکتر مصدق نام وزارت جنگ را به وزارت دفاع تغییر داد )توافق نمیشود،دکتر مصدق عقیده داشتوزیرجنگ راهم باید نخست وزیر تعیین کند ولی شاه ازسال ۱۳۲۵خودرا فرمانده کل قوا میدانست وانتخاب وزیر جنگ را خودانجام میداد. دکتر مصدق با قهر وتعرض ملاقات را قطع میکندواین عدم توافق به استعفای او ازنخست وزیری منتهی میشود .علاء وزیر دربار بارفت وآمدها ومذاکراتی با رئیس مجلس (دکتر حسن امامی امام جمعه تهران)نظر اکثریت ضعیفی از نمایندگان را جلب مینماید ، مجلس شورا با ۴۲ رای به احمد قوام ابراز تمایل میکند و شاه فرمان نخست وزیری بنام احمد قوام (قوام السلطنه)صادر مینماید . نمایندگانی که درمجلس شورا طرفدار دکتر مصدق بودند درحوضخانه مجلس در عمارت بهارستان بعنوان اعتراض متحصن میشوند واعلامیه ای که بصورت تعهد نامه بود بشرح زیر صادر میکنند: ۲۶/۴/۱۳۳۱ ما امضاء کنندگان ذ یل نمایندگان مجلس شورای ملی درتایید سوگندی که برای حفظ مبانی مشروطیت درمجلس شورای ملی یاد کرده ایم وبعلت اینکه معتقدیم درشرایط فعلی ادامه نهضت ملی جز با زمامداری دکتر مصدق میسر نیست متعهد میشویم با تمام قوای خود وبا کلیه وسائل از دکتر محمد مصدق پشتیبانی نمائیم . نادعلی کریمی-محمدرضا اقبال- ضیاء الدین حاج سید جوادی – خسروقشقایی- شمس الدین قنات آبادی – دکتر عبدالله معظمی – اصغر پارسا- مهندس کاظم حسیبی – آیت الله سید محمد انگجی – آیت اله باقر جلالی – سرهنگ احمد اخگر – علی زهری- مهندس زیرک زاده – یوسف مشار- مهندس احمد رضوی – آیت الله صفایی – سیدجوادخلخالی – حسین مکی – دکترمظفر بقایی – دکتر سید علی شایگان – آیت الله شبستری- محمودنریمان – سید ابولحسن حائری زاده – محمدحسین قشقائی – علی اصغر مدرس – محمدابراهیم شاپوری – فرزانه – آیت الله میلانی (۳) بعدا آقایان راشد ، دکتر ناظرزاده کرمانی ودکترملکی هم با این اعلامیه پیوستند . این عده به پیشنهاد مهندس رضوی نایب رئیس مجلس فراکسیون نهضت ملی را تشکیل دادند که رئیس آن مهندس رضوی وآقای اصغر پارسا سخنگوی این فراکسیون شد . درهمین زمان احزاب ملی طی اعلامیه هائی حمایت خودرا از دکتر مصدق باردیگر اعلام نمودند .دربین مردم هم خبراستعفای دکتر مصدق وآمدن قوام نگرانیهاوناآرامی های بسیاری ایجاد نمود . (۴) بازار تعطیل شد وبازاریان دسته دسته برای آگاهی از جریانات به خانه آیت الله کاشانی میروند ودرخانه آیت الله ناظر دوبار آمدن حسین علاءبه آنجابودند که باردوم صدای اعتراض عده زیادی علیه حسین علاءبلند میشود که به توصیه آیت الله کاشانی آرام میگیرند.(۵)آیت الله کاشانی در اعلامیه ای که صادر میکند بشدت بقوام حمله کرده اعلام مینماید تا برکناری حکومت قوام ازپای نخواهدنشست . شاه ازمجلس میخواهد که هیئتی را انتخاب نمایند تادرباره تقاضای آقای دکتر مصدق که حق تعیین وزیر دفاع است گفتگوکنند.اعضاءمنتخب مجلس آقایان دکتر شایگان،یوسف مشار ، نادعلی کریمی ،آقا سید ضیاءحاج سید جوادی واصغر پارسا بودند.(۶) روز۲۷ تیر خبر استعفای دکتر مصدق درهمه جا پخش شد .فرماندار نظامی تهران هرگونه تظاهراتی را ممنوع اعلام کرد .رادیو اظهارات قوام را پخش میکند که:(کابینه من فقط بمنظور حل قضیه نفت میباشد بعد از آن استعفاخواهم داد.) درپی آن اعلامیه قوام درسطح شهر پخش شد:(وای به حال کسانی که در اقدامات مصلحانه من اخلال کنندو…)(۷) درهمین روز هیئت منتخب مجلس شورای ملی درکاخ سعدآباد با شاه ملاقات میکند .(۸) زنده یاد اصغر پارسا درکتاب خاطرات خود گزارشی ازین ملاقات دارد که دراینجااز صفحه ۸۷خاطراتی از نهضت ملی (۹)نقل میشود:(بیست وهفت تیر بود که ما رفتیم به کاخ سفید سعدآبادوباشاه ملاقات کردیم .((شاه گفت: آقایان که این اعلامیه راداده اید متوجه باشید من با ارتش جلوی بی نظمی را خواهم گرفت .من که نمیتوانم انتظام مملکت را دست دولت هایی که میایند میروند بدهم .من فرمانده کل قوا هستم وباید این وظیفه را انجام دهم .وپدرم هم گفته است وتنها وصیتش به من این بود که من ارتش ا از دست ندهم .شماهم به مردم بگوئید که اگر ایستادگی بکنند من باارتش جلوی آنان رامیگیرم .)) .این عین بیانش بود- من درجوابش گفتم:((آقا ،این زن ومرد این مردم مالیات نمیدهند که گلوله بخرند وبا آن گلوله مردم رابکشند.)) شاه باز تاکید کرد :من با ارتش با بی نظمی مقابله خواهم کرد . گفتم میل ،میل اعلیحضرت است ،ولی اگراعلیحضرت به ارتش بگوید این کار را بکنند ،من بعنوان مبعوث مردم به آنها خواهم گفت از خود دفاع بکنند . شاه گفت من دیگر باشما حرف نمیزنم وپا شد.مرحوم شایگان استاد بزرگ بنده وهمچنین سایرین هم پاشدند .شاه به آنها گفت : نه شما بنشینید ،باایشان صحبت نمیکنم .مرحوم دکتر شایگان گفت : حرف پارسا حرف ماهم هست واساس مطلب را ایشان گفتند .دیگر ماندن ما دراینجا صحیح نیست . همه آمدیم بیرون وخدا رحمتش کند ،دکتر شایگان روی همان پله های کاخ دهن من را بوسید گفت :عجب کاری کردی .وما آمدیم به مجلس . ) فراکسیون نهضت ملی تصمیم گرفت ،ازمردم برای اعتراض به اوضاع دعوت به تعطیل عمومی کند.خبراستعفای دکتر مصدق با وجودیکه دربار نمیخواست درسراسر کشور انتشار یافت . ازروز بیست وهشتم تعطیل عمومی تقریبا عمومیت داشت(۱۰) .دراین روزها نمایندگان فراکسیون نهضت ملی تلاش کردند که شاه از صدور فرمان نخست وزیری قوام خودداری کند ولی موثر واقع نشد .ازروز بیست وهفت تیر هرگونه تظاهرات درتمام کشور ممنوع شد ونمایندگان طرفدار دکترمصدق درشنبه ۲۸ تیر طی اعلامیه ای سی ام تیر را تعطیل عمومی اعلام کرد. آنان از مردم خواستند با نهایت آرامش ومتانت در تظاهرات سی تیر شرکت کنند . دکتر شایگان درروزنامه باختر امروز شماره ۸۸۰مورخ ۱۶ مرداد۱۳۳۱درنوشته ای با عنوان :فاجعه سی ام تیر،یک صفحه از تاریخ پرافتخار ملت ایران ،بشرح وقایع ۲۵ تا ۳۰تیر ۱۳۳۱ میپردازد .اودر مقدمه مینویسد :مخالفین دکتر مصدق وجبهه ملی،بوسیله قوای نظامی ودخالت های ناروای دیگر ،چند کرسی نمایندگان مجلس هفدهم را غصب کرده بودند.دسته غاصبین ازکهنه کاران بدنام وسه چهار نفر تازه وارد تشکیل میشد .بارزترین صفت تازه واردها خشونت وبیشرمی بی حد وحصر ووقاحت بی اندازه بود .مخالفین ازبین این وکلای تحمیلی یکی را برای ریاست مجلس (علم کرده)وبا تطمیع وتهدید ،مخصوصا با تفرقه انداختن در جبهه ملی ونسبت دادن اقدامات خود به مقامات عالیه ،توانستند اورا به کرسی ریاست بنشانند .پس از فتح وپیروزی تصور کردندموقع آن رسیده که مصدق را کنار بزنندونهضت ملی ایران را خاموش کنند . (انتخاب دکتر امامی که امام جمعه تهران بودگامی مقد ماتی برای آوردن قوام وبرکناری دکتر مصدق بشمار میرفت ) .روز یکشنبه ۲۹ تیرمردم همه جا به خیابان آمدندوبا نظم کامل به راهپیمایی وتظاهرات پرداختند . نظامیان وپاسبانها به ضرب وشتم مردم اقدام کردند وعده ای را نیز دستگیر وروانه زندان نمودند . اعضای فراکسیون نهضت ملی درتلگرافی به شاه نوشتند:اعلیحضرتا مردم ایران را بجرم وطن پرستی ونهضت ضد بیگانه عده ای از افراد ارتش ومامورین پاره پاره میکنند.درسراسرمملکت عده زیادی مردان شرافتمند وغیوربه زندان تسلیم شده اند . چندین نفر از افراد ملی را درمعابرعمومی شهید نموده اند…مانمایندگان ملت با توکل به خداوندواستفاده از کلیه حقوق خود برای دفاع مردم قیام کرده ایم …) ولی این تذکرها تاثیری در سرکوب وحشیانه مردم نداشت . روزسی تیر فرا میرسد،تهران واکثر شهرهای دیگر قیافه شهر های اشغال شده رادارند.سراسر ایران اعتصاب وتظاهرات است (۱۱) .میدان بهارستان وحوالی مجلس برخورد شدید نظامیان ومردم ادامه دارد فراکسیون نهضت تصمیم میگیرد نمایندگانی برای ملاقات با شاه بفرستد تاشاه از کشتار مردم جلوگیری کند دکتر شایگان که خود در مجلس بوده چنین مینویسد که :فراکسیون نهضت ملی برآن شد تا مهندس رضوی نایب رئیس مجلس ،دکتر معظمی ومن شرفیاب شویم .برای اینکه اتومبیل ما شناخته شودبا خط درشت روی کاغذی نوشتیم، نمایندگان جبهه ملی ،وپشت شیشه جلوچسباندیم .از صبح آن روز همه نمایندگان نهضت ملی پارچه سیاهی به علامت عزا برسینه دوخته بودند .درموقع خروج از مجلس مهندس حسیبی کراوات سیاه خودرا باز کرد وبعنوان علامت عزا به آنتن اتومبیل بست به این ترتیب به سهولت ازمیان انبوه مردم عبور کرده عازم سعدآباد شدیم .(۱۲) به شاه گفته شد که تا قوام نرود ودکتر مصدق باز نگرددایران آرامش نخواهد دید .قرار شد تاچند ساعت دیگرجواب به آگاهی نمایندگان ملت برسد . ساعت ۵بعداز ظهر تلفن شد که کار بنفع ملت تمام شد وقوام استعفاء داد .دیری نگذشت که تانگهای شرمن وکامیونهای ارتش وسربازان مسلح وپاسبانها به مراکز خود بازگشتند ومردم پیروزشدند . دکترمصدق ودیگریاران او نیک میدانستند که شاه نیروی ارتش وشهربانی وژاندارمری را کامل درکنترل دارد و درسی ام تیر در تهران وچندین شهر دیگرهرگونه دخالت نیروهای نظامی فقط بدستور شاه بوده است .اعتراض واستعفای دکتر مصدق برای آن بود که شاه نباید باانتصاب شخصی در پست وزارت دفاع درکارهای مملکتی اعمال نظر کند. بطوری که بارها توطئه هائی علیه دولت دکتر مصدق شکل گرفت که ازآنجمله حمله نیروهای نظامی به تظاهرات ۸فروردین۱۳۳۲ و۲۳ اسفند۱۳۳۱که با کشتن ومجروح کردن تظاهر کنندگان بهانه بدست دشمنان دکتر مصدق بدهند که اوبا آزادی ودمکراسی مخالف است وایران را ناآرامی در برگرفته ودولت دراداره امور ناتوان است .حمله لومپن ها به احزاب وادارات روزنامه ها با حمایت نیروهای نظامی انجام میشد ودولت دکتر مصدق کنترلی براین گروهها وحامیانشان نداشت. نمایندگان عضوفراکسیون نهضت ملی برای برکناری احمد قوام وپیشگیری وبعد متوقف کردن کشتار مردم درسی تیر ۳۱ با شاه مذاکره میکنند وسرانجام هم پس از تسلیم شاه است که نیروهای ارتش به پادگانهای خود باز میگردند واحمد قوام که نخست وزیر بود درخانه یکی از دوستانش درحومه تهران بسر میبرد(۱۳) وبررسی های کمیسیون تحقیق مجلس هفدهم نتوانست مدرکی دال بر دخالت قوام السلطنه در برخوردهای بیست وهفت تا سی تیر پیدا کندودر همه جا شاه را دستوردهنده اصلی فاجعه خونبار سی تیر معرفی کرد . رئیس کمیته تحقیق سی تیر آقای علی اشرف منوچهری بود. زنده یاد منوچهری درسال ۱۳۵۸ دریکی از جلسات گروهی از اعضای جبهه ملی درساختمان محل تشکیلات جبهه ملی دربرابراین پرسش که نتیجه کار کمیته تحقیق فاجعه سی تیر چه شد گفت : چون در تحقیقات مختلف شخص شاه آمر بود ودوران حکومت شا ه این گزارش هیچگاه اجازه انتشار نیافت .دکتر مصدق که از حقایق آگاه شده بود درکشتار مردم ،قوام را مقصر نمیدانست وطرفداران دربار برای منحرف کردن اذهان مردم بردستور بازداشت قوام السلطنه ومصادره اموال او سخت پافشاری میکردندودکتر مصدق را بخاطر مخالفت باتوقیف قوام ومصادره اموالش بشدت مورد حمله قرارمیدادند وآیت الله کاشانی هم برمقصر بودن شخص قوام بعنوان کسی که دستور حمله بمردم را داده تاکید میکرد ولی دکتر مصدق که این باوررا نداشت به مطالب آیت الله کاشانی ترتیب اثر نداد .
بعدازقیام ملی سی تیرچه گذشت
ازتیر ۳۱ تا تیر۳۲ نقشه های جدیدی برای برکناری دولت ملی از سوی بیگانگان وعوامل داخلی آنا ن طرح واجرا شد .اختلاف در داخل نهضت ملی که از مدتی قبل از سی تیر مقدمات آن مهیا شده بودفزونی گرفت . آیت الله کاشانی بشدت درمقابل دکتر مصدق جبهه گیری کرد .فشارا نگلیس هم بیشتر شد.دولت دکتر مصدق در ۲۳ مهرقطع رابطه با انگلستان را توسط سخنگوی دولت روانشاد دکتر فاطمی رسما اعلام نمود .مجلس سنا که درکار دولت کارشکنی میکردبا طرح نمایندگان مجلس شورای ملی منحل شد .لایحه اختیارات دکتر مصدق درگیریهای بیشتری ایجاد کرد .توطئه قتل دکترمصدق در نهم اسفند سی ویک به شکست منتهی شد .دکترمصدق درکتاب تالمات وخاطراتش از نهم اسفند۳۱ بصراحت به توطئه قتل و نقش سفیر امریکا درنهم اسفند تاکید نموده است برنامه نابودی دکتر مصدق اگر موفق میشدعوامل خارجی وداخلی نیازی به کودتای ننگین ۲۸ مرداد نداشتند.بعداز نهم اسفند برای بررسی اختلافات شاه ودکتر مصدق هشت نماینده دوره هفدهم انتخاب شدند تا حدود اختیارات شاه ونخست وزیررا طبق قانون اساسی تعیین کنند.قتل افشار طوس رئیس شهر بانی واتهام دکتر بقائی برای شرکت درتوطئه قتل افشارطوس ، همه از مهمترین وقایعی بود که در فاصله تیر ۳۱ تا تیر ۳۲ بوقوع پیوست . دراین میان حزب توده وعواملی که بنام این حزب فعالیت میکردند دست به ماجرا سازی بقول خودشان کشاندن دکتر مصدق به بزنگاه رسوائی داشتندوانگلستان هم ازاین حرکات سود میبرد .انگلستان ،به این طریق امریکای وحشت زده ازغول کمونیسم را به سیاست های خود برای سقوط دولت دکتر مصدق نزد یکتر میکرد. درآشفته بازاری که درپی این وقایع بوجود آمده بود ،رقابت ،ودرگیریهای احزاب ملی وچپهای نزدیک به حزب توده نیز هرروز افزایش می یافت ودرگیریهای خیابانی در خیابانهای مرکزی تهران روزی نبود که مشاهده نشود . در آستانه سی ام تیر ماه ۱۳۳۲در مسائل کلی سیاسی بین هواداران دکتر مصدق وچپهای نزدیک به حزب توده اختلاف چندانی نبود مهمترین مسئله روزانحلال مجلس ورفراندوم بود که هردوگره موافق بودند .وقتیکه گروههای ملی وگروههای چپ تقاضای برگزاری میتینگ در سی تیر۱۳۳۲ کردند،وزارت کشور برای پیشگیری از برخوردهای احتمالی با برگزاری میتینگ ،صبح ،گروههای ملی طرفدار دکترمصدق وبعداز ظهر، به وابستگان حزب توده موافقت کرد. مطلب قابل توجه اینکه یاران آیت الله کاشانی وچهره های مشهوری که در سی تیر ۳۱ نقش داشتند مانند مکی وبقایی در میتینگ صبح شرکت نداشتند .زیراکه آنان درکناردرباریان علیه دکتر مصدق به پیکار برخاسته بودند. تا زمانیکه استالین رهبری اتحاد شوروی را بعهده داشت تمایل آن کشور به کودتا کم بود ولی با مرگ استالین سیاست شوروی نیز در راستای سیاست غرب قرارگرفت ودرفاصله اندکی پس از سی تیر ۳۲ ،(حدود یکماه بعد) کودتا ی ۲۸ مرداد واقع شد وبا کودتا دوره ۲۵ ساله استبداد محمدرضاشاهی آغاز شد وباردیگر راه پیشرفت ایرا ن بسوی آزادی ودمکراسی رامسدود گردد. انگلستان وعوامل داخلی این کشورمیکوشیدند تا چنین جلوه دهندایران بزودی به کشورهای زیر نفوذ کمونیسم ملحق میشودوهماهنگی امریکا وانگلیس در پی افزایش نگرانی امریکا برقدرت یافتن کمونیستها در ایران بود .وسیاست دکتر مصدق در کمرنگ نشان دادن نفوذ کمونیسم در ایران استوار بود.احزاب وجمعیت های وابسته به چپ درایرا ن باروشی که اتخاذ کرده بودند سعی درقدرت نمایی داشتند وبه این طریق راه را برسیاست های خارجی درایران هموارتر میساختندوبرخی احزاب وگروهها راهم که درراس برنامه خود مبارزه با کمونیسم را داشتند خواسته ویا نا خواسته بمیدان مبارزه با عوامل چپ وابسته به حزب توده کشانده میشدند وحضورپررنگی در صحنه های سیاست نشان نمیدادند.احزاب ملی (حزب ایران وحزب ملت ایران وحزب زحمتکشان ازمهمترن احزاب دوره دکتر مصدق بشمار میرفتندرهبران این احزاب روز قبل از سی تیر به نزد دکتر مصدق فرا خوانده شدند.دکترسنجابی از حزب ایران ،خلیل ملکی از حزب زحمتکشان ملت ایران نیروی سوم وداریوش فروهر از حزب ملت ایران بربنیاد پان ایرانیسم.هرسه حزب موافقت کردند که میتینگ نیروهای ملی جدا از گروههای چپ هنگام صبح برگزار شود .وگروههای وابسته به چپ بعد از ظهر گردهمایی داشته باشند .دومیتینگ بدون برخوردی به پایان رسید ولی گزارش مطبوعات وخبرگزاریهای جهان برعظیم تر بودن تظاهرات بعداز ظهر حکایت میکرد .نیروهای ملی طرفدار مصدق از اجتماع صبح سودی نبرده بل در مقایسه با میتینگ چپها محدود وکوچک بنظر آمدند .حزب توده با قدرت بالای تشکیلاتی همه طرفداران خود را یکپارچه وبا نظم بمیدان آورد ، چون نیروهای ملی از سازماندهی وتشکیلات بهره چندانی نداشتند ،در این زور آزمایی ناتوانتر از وابستگان حزب توده گزارش شدندوعوامل انگلیسی با سر وصدای بسیار امریکائیان را قانع کردند که اگر سریعتر اقدام نشود ایران بدامان کمونیسم می غلطد.دربسیاری از تحلیل هایی که درباره نزدیک شدن امریکا وانگلیس شده است .مراسم بزرگداشت سی ام تیر در صبح وعصر یک روزو ناتوان نشان داده شدن ملییون به زیان دولت ملی بوده است (۱۴).(پایان بخش نخست) منابع وماخذها: ۱- جلد اول کتاب خاطرات دکتر سید علی شایگان صفحه۴۴۳ ۲ – کتاب ردیف یک صفحه ۴۴۹ ۳ – کتاب خاطرات نهضت ملی ایران نوشته اصغرپارسا (نشر نی) صفحه۸۶ ۴ –همان کتاب ردیف سه صفحه ۸۶ ۵و ۶- خاطرات اصغر پارسا صفحه ۸۷ ۷- کتاب سالهای بحران نوشته ناصر صولت قشقائی صفحه۲۹۷ ۸ و ۹ – صفحات ۸۷، ۸۸ ،۸۹ خاطرات اصغر پارسا ۱۰و ۱۱- جلد اول کتاب خاطرات دکتر شایگان صفحه۴۵۵ و ۴۵۷ ۱۳ – نامه احمد قوام به مجلس شورای ملی درکتاب وقایع ۳۰تیرصفحه۳۴۶نوشته حسین مکی ۱۴- درمراسم نوروزی سا ل ۱۳۷۶ عصرروز۷/۱/۱۳۷۶بسیاری از شخصییت های ملی به خانه مرحوم صمد ملکی که از فعالین جبهه ملی بود آمده بودند.فرصتی دست دادکه با زنده یاد داریوش فروهر گفتگویی درباره ملاقاتش با دکتر مصدق قبل ازمیتینگ بزرگداشت سی تیر ۱۳۳۲ داشته باشم (داریوش و پروانه فروهر با هم آمده بودند) ،ازاو درمورد ملاقاتهایش به اتفاق خلیل ملکی ودکتر سنجابی با دکتر مصدق پرسیدم . روانشاد داریوش فروهر اظهار داشت : من هیچگونه ملاقاتی بهمراه خلیل ملکی وسنجابی با مصدق درباره رفراندم نداشتم ( لازم به توضیح است که در چند کتاب من جمله جلد اول خاطرات دکتر حجازی به نقل از چندمنبع به ملاقات قبل از سی تیر وروز قبل از رفراندم اشاره شده است.زنده یاد فروهرگفت چه خوب بوددکتر حجازی قبل از انتشار کتاب خاطراتش ودر مورد بخشی که موضوع ملاقات ،من ،ملکی وسنجابی با دکتر مصدق بود سئوال میکرد. ) .آخرین ملاقات روز بیست وهفتم مردادبصورت فردی بودکه دکتر مصدق برای پراکنده شدن نیروهای حزب ملت ایران واحزاب صریحا دستور دادند .ملاقاتی هم قبل از سی ام تیر ۳۲ بهمراه ملکی وسنجابی بود که درآن فقط موضوع محل تظاهرات سی ام تیر بررسی شد که درآن هم ساعت تظاهرات برای نیروهای ملی صبح وبرای حزب توده بعدازظهرتعیین شد که در مجموع کار درستی نبود . ……………………………………………………………………………………………………..
دربخش دوم این بررسی، وقایعی که در سی تیر سالهای بعد تا سال ۱۳۹۰ بوقوع پیوسته وکمتر به آن پرداخته شده است مطرح خواهد شد.
۲۸تیر۱۳۹۰تهران مهدی مویدزاده