به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، تیر ۲۲، ۱۳۹۰

   مرتضي شاملي
بله، اصفهان در اغما است


امروز مي‌خواهم از معضلي بزرگ برايتان بگويم؛ از بي‌آبي و خشكي زاينده‌رود! و بدتر از آن انفعال و بي‌اقدامي شوراهاي شهري و روستايي مسير آن و مسوولان دولتي. مدت‌هاست آب را بسته‌اند. چند سالي است گهگاه چنين مي‌كنند. مي‌گويند: آب نيست !

كافي است اين روزها سفري به اصفهان داشته باشيد و نگاهي به زاينده‌رود بيندازيد. زاينده‌رود يا زنده‌رودي نخواهيد ديد! آنچه مي‌بينيد مرده‌رودي است مدفون در بستري خشك و ترك‌خورده. با وزش نسيم، غبار بويناكي از دل آن برمي‌خيزد، و آه و دريغي از نهاد شما. اصلا فراموش مي‌كنيد آن اصفهان و نصف جهان و نگين ايران و قبله آمال جهانگردان و اين حرفها را! زاينده‌رود و دنباله سبز آنكه نباشد، ته مانده آّنچه هم كه امروز از آثار تاريخي اين شهر مانده است به اغما مي‌رود و در غبار گم مي‌شود.
 راستي چرا زاينده‌رود آب ندارد؟! دوستي در جواب گفت: «خيلي ساده است. آب ربايي»! شكي نيست كه جاي جاي اين مملكت، هر ذره خاك و هر قطره آبش، متعلق به همه مردم ايران است. مسلما زاينده‌رود هم از اين قاعده مستثني نيست. اما بحث اين است كه زاينده‌رود قبل از هرجاي ديگر متعلق به طبيعت و محيط‌زيست اين منطقه از ايران است، در حالي كه حتي قبل از برداشت‌هاي نارواي آب در اين چند سال اخير كفاف كشت و زرع همين منطقه را هم نمي‌داد، امروز با بستن زاينده‌رود زمين‌هاي كشاورزي مسير رودخانه خصوصا در شرق اصفهان با فاجعه روبروست. شنيده‌ام براي آرام كردن كشاورزان قول پرداخت خسارت خشكسالي و بيمه محصول به آنها داده‌اند. بسيار خب، اما آخرش چه؟! نكند به واردات بيشتر محصولات كشاورزي و دامي فكر مي‌كنيد! اصلا اصفهان را خراب مي‌كنيد و آب آن را مي‌بريد كه كجا را آباد كنيد؟!
درست است كه همه جاي ايران بايد آباد باشد، اما متناسب با امكانات و استعداد جغرافيايي و طبيعي همانجاها. امكانات‌شان را بررسي و تقويت كنيد، و اگر ندارند فكر ديگري سواي به افلاس كشاندن اصفهان و كشاورزي آن برايشان بكنيد.
 غير از اين باشد مي‌شود حكايت آب در چاه ريختن ملانصرالدين در چاهي كه بايد از خودش آب مي‌داد. همان كاري كه امروز شما مي‌كنيد! چقدر بجا هستند اين امثال و حكم ما! براي سرگرمي و لق‌لقه زبان نيستند، چكيده حكمت و تجربه زيستي قوم ايراني هستند. براي همين است كه پيشينيان ما درهر منطقه‌يي از اين سرزمين كم‌آب، با سخت‌كوشي و درايت، راه‌حل‌هاي محلي همان منطقه را پيدا كرده و به‌كار برده‌اند؛ خصيصه‌يي كه به نظر نمي‌آيد ما در اين دهه دوم قرن بيست‌و‌يكم، بويي از آن برده باشيم!