مسيح علینژاد به دليل راهاندازی کمپين "آزادیهای يواشکی" جايزه ويژه حقوق زنان "تشکل ژنو برای حقوق بشر و دموکراسی" را دريافت کرد. او میگويد گرفتن اين جايزه فرصتی بود برای رساندن صدای زنان ايرانی به سياستمداران اروپايی.
دويچه وله ـ "تشکل ژنو برای حقوق بشر و دموکراسی" جايزه سال ۲۰۱۵ خود را در زمينه حقوق زنان به مسيح علینژاد، روزنامهنگار ايرانی اعطا کرد. اين جايزه به خاطر "دادن صدا به بیصدايان" از طريق راهاندازی کمپين "آزادیهای يواشکی" توسط علینژاد به اين روزنامهنگار اعطا شده است.
کمپين "آزادیهای يواشکی" در بهار سال جاری شمسی با انتشار يک عکس بدون حجاب مسيح علینژاد در ايران، آغاز به کار کرد. علینژاد با انتشار اين عکس از زنان داخل ايران خواست تا عکسهايی از "آزادیهای يواشکی" خود را برای او ارسال کنند.
اين صفحه فيسبوکی کمکم بسيار پربيننده شد و بحثهای زيادی را هم برانگيخت.
اکنون "تشکل ژنو برای حقوق بشر و دموکراسی" که متشکل از ۲۰ سازمان غيردولتی حقوق بشری است، جايزه ويژه حقوق زنان سال ۲۰۱۵ خود را به دليل راهاندازی کمپين "آزادیهای يواشکی" به مسيح علینژاد اعطا کرده است.
دو سازمان غير دولتی ايرانی، بنياد عبدالرحمن برومند و مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران نيز از اعضای تشکل ژنو هستند.
اين جايزه روز سهشنبه ۲۴ فوريه (پنجم اسفند) در ژنو و در مقر سازمان ملل به مسيح علینژاد اعطا شد. ساعتی پيش از اعطای اين جايزه با خانم علینژاد تماس گرفته و از او درباره تاثير گرفتن اين جايزه بر روند کار کمپين پرسيديم.
مسيح علینژاد در پاسخ به اين سوال به سخنرانی خود در مقر سازمان ملل يک روز قبل از اعطای اين جايزه اشاره کرد و گفت: «محور سخنان من در سازمان ملل خطاب به سياستمداران زن بود که با مقامات ايرانی ديدار میکنند. بنابراين فکر میکنم اين فرصتیست که من بتوانم حداقل پله دوم اين حرکت فيس بوکی را ادامه بدهم و آن هم صحبت کردن مستقيم با کسانیست که اثرگذار هستند و با مقامات ما در ايران ديدار رسمی دارند تا از آنها هم خواسته شود در مورد موضوع حجاب اجباری که خط قرمز است و در رسانههای داخلی مطرح نمیشود، با صدای بلندتری پرسشگری بکنند. از اين نظر من فکر میکنم دريافت جايزه میتواند اين صدا را بلندتر بکند تا ما در مورد حجاب اجباری پرسشگری کنيم».
مطرح کردن پرسش بسياری از زنان ايرانی در سازمان ملل
ماه گذشته زمانی که کلوديا روت نايبرئيس پارلمان آلمان به ايران سفر کرد، بسياری به او انتقاد کردند که چرا برای سفر به ايران حاضر شده روسری به سر کند و چرا در سخنان خود هيچ اعتراضی به حجاب اجباری نکرده است.
مسيح علینژاد میگويد برنده شدن جايزه برای کمپين آزادیهای يواشکی اين فرصت را به او داده که اين انتقاد را در سطح سازمان ملل و با بسياری از ديپلماتهای زن غربی مطرح کند.
او میگويد: «بسياری از سياستمداران زن که من حتی مستقيم به آنها نامه دادم اين پاسخ را دادند که حجاب در ايران قانون است؛ ما نمیخواهيم قانون ايران را بشکنيم، و نمیخواهيم ايران منزوی شود و میخواهيم با ايران مذاکره داشته باشيم.»
علینژاد میافزايد:« پاسخ ما هم اين بوده که اگر میگوييد قانون است، خُب بردهداری هم يک زمانی قانون بوده. تا زمانی که ما نتوانيم به اين قانون که عليه بخش زيادی از زنان ايران است اعتراض کنيم، اين حجاب اجباری حقوق زنان را ضايع خواهد کرد. علاوه بر اين وقتی مقامات ايرانی به کشورهای خارجی سفر میکنند، درخواست میکنند که الکل روی ميز شام رسمی نباشد و از آنها میخواهند که به قوانين و ارزشهای اسلامی احترام بگذارند. پس حداقل مقامات غربی میتوانند اين درخواست را بکنند که به ارزشهای انسانی هم احترام گذاشته شود و در ديدارهای رسمی به اجبار سر آنها حجاب نکنند».
نايب رئيس مجلس آلمان در بخشی از پاسخش به انتقاداتی که به دليل داشتن حجاب از او شده بود، گفته بود اگر به ايران نمیرفت نمیتوانست مشکلات زندانيان سياسی را مطرح کند و اين موضوع مهمتری بوده که بايد به آن پرداخته میشده است.
مسيح علینژاد میگويد در ديدارهايی که با ديپلماتهای زن غربی داشته در اين مورد نيز با آنها گفتوگو کرده و خاطرنشان ساخته است:«بسياری از همين زندانيان سياسی که هزينه دادهاند، برای همين حقوق ساده زنان و حقوق ساده شهروندی است که در زندان هستند. ما نمیتوانيم بهنام زندانيان سياسی نيمی از زنان را نااميد رها کنيم و هيچ وقت سئوال آنها را مطرح نکنيم».
علینژاد همچنين در پاسخ به کسانی که معتقدند اگر به ايران سفر نکنند ايران منزوی میشود چنين میگويد: «در اين کنفرانسی که من حضور داشتم و همچنين ديروز در سازمان ملل و در ديدارهايی هم که در حاشيه نشست با چندين ديپلمات داشتم، به آنها گفتم که ما نمیخواهيم ايران منزوی شود. ما میخواهيم کسانی منزوی شوند که به زور ۳۵ سال حجاب بر سر زنان کردهاند. ما میخواهيم کسانی که حقوق زنان را تضييع میکنند منزوی شوند، نه ايران».
چه کسی تعيين میکند اولويت مردم ايران چيست؟
يکی از انتقادهايی که به کمپين "آزادیهای يواشکی" میشود اين است که اصولا در شرايط کنونی، حجاب اجباری اولويت اول زنان ايران نيست.
مسيح علینژاد در پاسخ به اين انتقاد میگويد: «در هر زمينهای که کار کردهام اين انتقاد را از ايرانیها شنيدهام. وقتی که پنج سال تمام تمام تمرکزم روی پرونده کشتهشدگان بعد از انتخابات بود، بارها به من گفتند پروندهای که تمام شده، کشتهشدگانی که دفن شدهاند را بايد جمع کرد و رو به اميد رفت، به سمت جلو و آينده قدم برداشت و اين پروندهها را بايد کم کم بگذاريم کنار، چون الان دغدغه اصلی مردم مشکلات اقتصادی و مشکلات سخت معيشتیست که با آن دست و پنجه نرم میکنند.»
اين روزنامهنگار ايرانی میافزايد:«وقتی موضوع حجاب را مطرح میکنم، دوباره انتقاداتی مطرح میشود که الان مشکلات مردم مشکلات اساسیتریست و موضوع حجاب در اولويت نيست. چه کسی تعيين میکند که اولويت مردم ايران چه هست و چه نيست. به نظر من طرح موضوع حجاب نفیکننده دغدغههای ديگر نيست. همهی ما مکمل هم هستيم. وقتی يک روزنامهنگار موضوعی را مطرح میکند، لزوما به اين معنا نيست که موضوعات ديگری که روزنامهنگاران برای آنها پلاتفرم تهيه میکنند، اهميتی ندارد».
مسيح علینژاد همچنين به اين موضوع اشاره میکند که مسئله حجاب اجباری تنها محدود به گذاشتن يک تکه پارچه بر روی سر نمیشود بلکه حقوق ديگری از زنان را نيز تضييع و محدود میکند؛ از جمله حق کار وتحصيل که بدون حجاب اجباری برای زنان وجود ندارد.
وی همچنين معتقد است که کمپين "آزادیهای يواشکی" توانسته مسئله حجاب اجباری را در ميان جامعه به چالش بکشد و زنان را وادار کند تا به اين موضوع فکر کنند و اجباری بودن حجاب برايشان نهادينه نشود.
آيا "آزادیهای يواشکی" توانسته موج ايجاد کند؟
در ابتدای آغاز به کار صفحه "آزادیهای يواشکی" خيلیها میپرسيدند اصلا راهاندازی اين صفحه چه تاثيری دارد؟ اين که زنانی از ايران عکسهای بیحجابشان را در يک صفحه فيسبوکی منتشر کنند چه دردی از حجاب اجباری دوا میکند و اصلا فايده اين حرکت چيست؟
حالا با دريافت اولين جايزه بينالمللی، آيا میتوان گفت اين صفحه توانسته يک موج در جامعه ايجاد کند؟
مسيح علینژاد میگويد: «اين صفحه فيس بوکی در واقع فرصتی داده به موجی که در لايههای مختلف جامعه در جريان بود. تفاوت سبک زندگی يک نوع جنگ روزانه است بين بخش زيادی از مردم ايران و حاکميت. يعنی ما هر روزه شايد در مورد جنگهای هستهای، در مورد جنگهايی که حتما در آنها اسلحه هست حرف بزنيم ولی در مورد جنگ بر سر نوع سبک زندگی در ايران که هر روزه جريان دارد حرف نمیزنيم. بنابراين من نمیخواهم مدعی شوم که من موج ايجاد کردهام، اما میتوانم با اطمينان خاطر بگويم که اين صفحه توانسته صدای آن بخش از زنانی را بلند کند که خودشان هميشه به تحميل سبک زندگی از طرف حکومت معترض بودهاند. توانسته همهی اين زنان را کنار همديگر جمع بکند و وقتی صداها کنار همديگر جمع میشوند، بزرگتر میشوند. بنابراين اين صفحه توانسته است تکثير تک تک صداهايی باشد که در داخل ايران رسانه رسمی نداشتهاند».
شايد به همين دليل است که "تشکل ژنو برای حقوق بشر و دموکراسی" دليل اصلی خود برای اعطای اين جايزه به مسيح علینژاد را "دادن صدا به بیصدايان" از طريق کمپين "آزادیهای يواشکی" اعلام کرده است.
"آزادی هيچ پسوندی ندارد"
مسيح علینژاد به دليل انتخاب نام "آزادی يواشکی" برای اين کمپين نيز بسيار مورد انتقاد قرار گرفت. منتقدان معتقد بودند که آزادی، يواشکی نمیشود و اين پسوند يعنی تهی کردن نام آزادی از معنای حقيقی خود.
علینژاد میگويد اين انتقاد را میپذيرد و در سخنان خود در سازمان ملل نيز بر اين نکته تاکيد کرده که: «آزادی با هيچ صفتی نخواهد آمد و وقتی ما میگوييم "آزادی يواشکی" کنايهيیست به آزادی نداشتنمان در ايران. من اينجا مثالهايی را از خود زنان در فيس بوک آوردهام و اينجا گفتهام که اين زنان نمیخواهند آزادیشان يواشکی باشد. برای همين است که میآيند و با صدای بلند در مورد حجاب اجباری و آزادیهايی که خودشان خلق میکنند حرف میزنند. وقتی که شما در مورد چيزهايی که حکومت به شما فرصت نمیدهد حرف بزنيد با صدای بلند صحبت میکنيد، به نظر من اين ديگر يواشکی نيست».