مصاحبه ی ایلنا با صادق زیبا کلام
اظهارت احمدي نژاد مبني بر واكنش به برخوردهاي احتمالي با اعضاي كابينه را چطور تحليل ميكنيد؟
ريشه بحرانها و مشكلات اخير دولت را در چه چيزي ميتوان ديد؟
شفافتر توضيح ميدهيد؟
با اين حال نميتوان محبوبيت او را در بين قشري از مردم ناديده گرفت.
شرايط را از اين به بعد چطور پيشبيني ميكنيد؟
چه عاملي حاشيهها و اختلافات را كمتر ميكند؟
چه رفتاري از احمدينژاد قابل پيشبينيتر است؟
احمدينژاد چرا و چطور با چنين شرايط سختي مواجه شد؟
برخي بر اين عقيده هستند كه چنين رفتاري از احمدينژاد بعيد بود.
احمدينژاد شناختي واقعي از قدرتش ندارد
او دچار توهم خود بزرگ بيني شد و نتيجه همين شد
كه همه شاهد آن هستيم.
كه همه شاهد آن هستيم.
ایلنا: « كابينه خط قرمزي است كه اگر بخواهند به آن دستاندازي كنند، ديگر من بايد وظيفه قانوني خود را انجام دهم و اين حتما به كشور آسيب ميزند.» اين واكنش احمدينژاد به بازداشتهاي اخير و البته شايعه دستگيري بقايي، بار ديگر نشان داد كه دولت همچنان درگير اختلافات و البته حاشيههايي است كه انگار نميتوان نقطه پاياني براي آن تصور كرد. حال سئوال مشخص اين است كه اين شرايط در نهايت چه سرانجامي به خود خواهد ديد؟ آيا ميتوان دو سال پاياني دولت دهم را توام با روزهايي آرام تصور كرد يا اينكه همچنان شاهد چنين حرف و حديثهايي خواهيم بود.
صادق زيبا كلام در گفتوگويي با خبرنگار ايلنا درباره اين مساله به سئوالات پاسخ ميگويد.
اظهارت احمدي نژاد مبني بر واكنش به برخوردهاي احتمالي با اعضاي كابينه را چطور تحليل ميكنيد؟
رييس دولت زماني اين اظهارات را مطرح كرد كه شائبه بازداشت حميد بقايي و البته رحيم مشايي قوت گرفته بود. به همين دليل او چارهاي نداشت تا به طريقي از اينكار جلوگيري كند و به همين دليل مجبور به واكنش شد.
ريشه بحرانها و مشكلات اخير دولت را در چه چيزي ميتوان ديد؟
برداشت اشتباه احمدينژاد از ميزان قدرت و تاثيرگذاري را بايد اصليترين دليل شرايطي دانست كه همه را به نوعي با عنوان منتقد برابر دولت قرار داده و موجب شده است تا دولتهاي نهم و دهم به لحاظ مواجهه با نقدها و حتي تخريبها خود را ركورددار ببينند. احمدينژاد نگاهي غيرواقعي به جايگاه خودش دارد و بر همين اساس است كه تحركاتي غيرمنطقي از خود نشان ميدهد و نتيجه اين روند هم نميتواند جزء بحران آفريني براي مجموعه دولت باشد.
چه شرايطي باعث شده تا احمدينژاد به تحليلي صحيح از موقعيت خود نرسد؟
اگر نگاهي به اتفاقات اين 6 سال انداخته شود، ميتوان به اين نتيجه رسدي كه شايد توهم قدرت اتفاقي طبييعي براي شخص احمدينژاد باشد. او وقتي استقبالهاي سفرهاي استاني را ميديد و مجلس را مجلسي مطيع در برابر خود مشاهده ميكرد، به صورت طبيعي دچار توهم خود بزرگ بيني شد و نتيجه همين شد كه همه شاهد آن هستيم. وقتي او در موضعگيريهاي بينالمللياش هيچ منتقد داخلي نداشت و يا عزل و نصبهاي بيجايي كه در سطح وزيران انجام ميداد، بدون كوچكترين واكنشي بود، بايد منتظر چنين شرايطي براي نفر اول اجرايي كشور ميبوديم؛ چون نميدانست كه ابزار قدرت به خودش تعلق ندارد و شرايطي است كه نظام برايش به وجود آورده است.
شفافتر توضيح ميدهيد؟
به عنوان مثال جمعيتي كه در استانهاي مخالف به استقبال دولت ميآمدند، در حالي از نظر احمدينژاد به حساب شخص خودش گذاشته ميشد كه در زمان خاتمي و هاشمي هم رييسجمهوري هر جايي كه ميرفت به طور كاملا طبيعي و پيشبيني شدهاي با استقبال آحاد ملت روبهرو ميشد. در ضمن در سفرهاي استاني دولت فعلي هم اراده دولت باعث ميشد تا مدارس، ادارات، سربازخانهها و جاهاي ديگر هم تعطيل شود تا امكان حضور، حتي حضور اجباري براي همه فراهم شود.
با اين حال نميتوان محبوبيت او را در بين قشري از مردم ناديده گرفت.
پشتيباني و علاقهمندي مردم به احمدينژاد فقط به اين دليل است كه با وامهاي پرداختي دولت سروسامان جزيي به زندگي خود دادهاند. دولتيها در حالي مورد توجه مردم شهرستانها هستند كه هيچ پايگاهي در بين نخبگان، دانشجويان، روزنامهنگارن و اساتيد دانشگاهي ندارند و اين را هم نميدانند آنهايي كه با انگيزههاي مالي به فرد يا جرياني علاقه پيدا ميكنند، هيچگاه به خاطر علاقهمندي خود احساس تعهد نميكنند و به استقبال هزينهها نميروند. نه تنها احمدينژاد بلكه اطرافيانش هم متوجه اين امر نشدند كه در بين افراد تاثيرگذار جامعه نتوانستهاند مقبوليت و محبوبيتي كسب كنند.
شرايط را از اين به بعد چطور پيشبيني ميكنيد؟
واقعيت موجود اين است كه احمدينژا به همه اهدافش ميتواند برسد، چون ابزاري كه در اختيار دارد موجب ميشود تا او و تيمش هر برنامهاي كه بخواهند را به راحتي اجرايي كنند. اما پيشبيني من اين است كه حاشيهها كمتر ميشود و اختلافات موجود رنگ ميبازد.
چه عاملي حاشيهها و اختلافات را كمتر ميكند؟
تحليل من اين است كه رهبري نظري بر كنارگذاشتن يا برخورد با احمدينژاد ندارند و ترجيح ميدهند تا در 2 سال باقي مانده به نوعي شرايط مديريت شود تا احمدينژاد به سرنوشت بنيصدر دچار نشود. به همين دليل به راحتي قابل حدس است كه منتظر آرامتر شدن شرايط باشيم. البته اين هم بستگي به رفتاري خواهد داشت كه احمدينژاد از اين پس از خود نشان ميدهد.
چه رفتاري از احمدينژاد قابل پيشبينيتر است؟
اينكه احمدينژاد در اين دو سالي كه به پايان دولتش باقي مانده است، چه طور رفتار خواهد كرد، از دو حالت خارج نيست. اول اينكه او هم منتظر مرداد ماه سال 92 باشد و دولت و قدرت را تحويل بدهد. اما از روحيهاي كه از او سراغ داريم، ميتواند منتظر بود كه او با علم بر اينكه فقط تا 2 سال ديگر فرصت و موقعيت ممتازي دارد، از ابزاري كه در اختيار خود ميبيند، استفاده برده و به نوعي به فكر سالهايي باشد كه ديگر به عنوان رييس دولت مطرح نيست. اگر احمدينژاد اين رويه را پيش بگيرد، بايد همچنان منتظر اختلافات او با اصولگراياني باشيم كه فعاليتهاي غيرمنطقي دولت را به نوعي با اهداف خود در تضاد ميبينند و دقيقا به همين دليل است كه بوجود حمايتهاي گذشتهشان لب به انتقاداتي ميگشايند كه شايد بتوان گفت در هشت دوره قبلي قوه مجريه بيسابقه بود.
احمدينژاد چرا و چطور با چنين شرايط سختي مواجه شد؟
بعد از قهر 11 روزهاي كه بعد از عزل و نصب حيدر مصلحي داشت، منتقدانش به اين نتيجه رسيدند كه بايد برخوردهاي جديتري با او داشته باشند. به هر حال آن رفتار نه تنها دستاوردي براي او نداشت، بلكه موجب شد تا خيلي از داشتههايش را هم از دست بدهد. احمدينژاد در حالي بعد از 11 روز به محل كارش برگشت كه هيچ كدام از حرفهايش شنيده نشد و حتي يك نفر هم حتي به طور لفظي از او حمايت نكرد. آن اتفاق جايگاه واقعي رييس دولت را به خوبي نشان داد.
برخي بر اين عقيده هستند كه چنين رفتاري از احمدينژاد بعيد بود.
خلاف نظر آنهايي كه او را فردي زرنگ ميشناسند، اعتقاد دارم كه تصميمهاي عجولانه و بيمنطقي ميگيرد. اين امر بارها مشاهده شده است، اما خودش هيچ گاه دنبال اين نبود تا با توجه نشان دادن به مشورت و نظرات جمع عملكرد بهتري از خود برجاي بگذارد.