به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، بهمن ۱۲، ۱۳۹۳

مدارس تعطیل؛ شهروندان زیر هجوم گرد و غبار / هیچ‌کس به فکر مردم خوزستان نیست

 پاره تن ایران؛ بار دیگر در محاصره 
خوزستان یک بار دیگر مورد هجوم قرار گرفته است، فقط این بار مردم شهر بی دفاع مانده اند در شهر. نفس شان به شماره افتاده است و هیچ راهی برای فرار از این وضعیت ندارند.


شرایط جوی سر ناسازگاری دارد و مسوولان شهر ناتوان از مواجهه با این تهاجم مستاصل مانده اند. میزان گرد و غبار در خوزستان به حدی است که حتا چند قدم جلوتر را هم نمی توان به راحتی دید. آن طور که مسوولان گفته اند ریشه اصلی آلودگی «گرد و غبار» و توفان در عراق اعلام شده که طی سه روز گذشته وضعیت را بدتر کرده است...

گزارش یک شاهد عینی

روزنامه اعتماد در گزارشی از خوزستان از نزدیک وضعیت مردم را به تصویر کشیده است. در بخشی از این گزارش آمده است:
” ریزگردها باز به اهواز و دیگر شهرستان‌های خوزستان ازجمله ماهشهر هجوم آوردند. کارشناسان از ٧٠ برابر بودن مقدار ذرات معلق در هوای اهواز خبر دادند به طوری که دستگاه‌های سنجش کیفیت هوا توانایی ارایه آمار دقیق را نداشتند و مدیرکل محیط زیست استان گفت که قادر به سنجش میزان آلودگی نیستیم.

وجود گرد و غبار باعث تعطیلی مدارس شیفت عصر اهواز شد. همچنین به دلیل نبود دید کافی و گرد و غبار شدید پروازهای فرودگاه اهواز لغو شدند. سردرگمی مسافران مخصوصا مسافرانی که برای درمان قصد سفر داشتند نگرانی را میان مسافران افزایش داد. اورژانس بیمارستان گلستان اهواز نیز به دستور مدیریت بحران استان از آمادگی کامل اورژانس و مراکز بیمارستان‌های دانشگاهی جهت ارایه خدمات درمانی در ٢۴ ساعت شبانه خبر داد. از مسافران و دانش‌آموزان که بگذری، شهر داستانی دیگر دارد. هر قدمی که برمی‌داری خاک روی کفش‌هایت می‌پاشد. هیچ موجود زنده‌ای در خیابان‌های اهواز پیدا نیست جز مگس‌هایی که بوی عرق افراد جذب‌شان کرده و دور و بر آنها می‌چرخند. خاک زیر پا هم خش‌خش‌کنان به حرکت درمی‌آید. کوچه‌ها در سکوت غلیظی به سر می‌برند و طرح‌هایی که باد برخاک‌های روی زمین نقش بسته، گویی این شهر سال‌ها رنگ انسان ندیده است. آدم‌های سر در گریبانی را می‌بینی که هر کدام کنار دیواری را گرفته و سرفه‌کنان در حال گریختن به گوشه‌ای هستند. در این هوا تنها میوه‌فروشان منطقه دروازه اهواز را می‌بینم. جلوتر می‌روم، کسی در کنارم سرفه می‌کند. پیرمرد میوه‌فروشی است که پوزخندی می‌زند و چروک‌های صورتش نمایان‌تر می‌شود. خورشید اهواز همیشه مذاب و چشم‌خراش بود. باور نکردنی بود. خاک حتی پل‌های اهواز و خورشید مذاب را هم بلعیده. وجود خاک، هوا را نیم تاریک کرده است، خنک و نمناک همراه با بوی بد و کپک زده.

نادری، از خیابان‌های مرکزی شهر اهواز است. این خیابان مشرف به رود کارون و پل‌های معروف اهواز است. در مرکز شهر مردم از نبود ماسک در داروخانه‌ها ابراز نارضایتی می‌کنند اما در گوشه‌ای مردی که صورت نتراشیده خاک آلودی دارد، هر ماسک را سه برابر قیمت اصلی‌اش به مردم می‌فروشد. گردوغبار که می‌شود قراردادهای عادی روزمره در اهواز رعایت نمی‌شود و گویی دنیای جداگانه‌ای شده است. در این خصوص متاسفانه آمار دقیقی در دست نیست. مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی اهواز نیز می‌گوید آمار مراجعات بیماران در این روزها محرمانه است.”