سمت راست: آتنا دائمی
وقتی خودم را معرفی میکنم و میگویم برای مصاحبه زنگ زدهام، با بغض میگوید: «گوشم به زنگ تلفن بود، شنبهها آتنا زنگ میزند. فکر کردم آتنا است.» پانزده روز است که آتنا دائمی لب به غذا نزده، معصومه نعمتی، مادرش میگوید: «هفته پیش یکشنبه که به ملاقات رفتیم پنج کیلو وزن کم کرده بود، حالا حتما بیشتر از ده کیلو کم کرده. از کسی که پانزده روز فقط آب و قند خورده چه میماند؟» او در طول مصاحبه بارها التماس میکند که صدای دخترش را باشیم تا شاید مسئولان به خواسته او پاسخ دهند و دختر بیست و نه سالهاس دست از اعتصاب غذا بردارد: «من با سختی بچه بزرگ کردهام و حالا ذره ذره، پیش چشمم آب میشود.»
آتنا دائمی زندانی سیاسی و فعال حقوق زنان و کودکان کار است که از نوزده فروردین ماه در بند زنان زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده است. دلیل اعتصاب غذای او ، احکام صادر شده برای خودش نیست او به حکمی جدیدی که برای دو خواهرش انسیه و هانیه صادر شده، اعتراض دارد.
مجتمع قضایی قدس تهران، او و دو خواهرش را به دو اتهام «تمرد در برابر ماموران در حین انجام وظیفه» و «توهین به مامور دولت حین انجام وظیفه» به سه ماه یک روز حبس تعلیقی محکوم کرده است. آتنا این حکم را ناعادلانه میداند و در نامه سرگشادهای نوشته اعتصاب غذایش را تا تبرئه شدن خواهرانش ادامه میدهد.
آتنا دائمی فعال حقوق بشر در حوزه کودکان کار و خیابان است. او مهرماه 93 توسط ماموران سپاه بازداشت شد و پس از ماهها بازجویی در سلول انفرادی به اتهام توهین به رهبری"، "توهین به مقدسات"، "اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور" ابتدا به چهارده سال زندان محکوم شد.
مستندات اتهامات او، اجتماع ١٠ نفره آتنا و دوستانش در مقابل سازمان ملل برای محکوم کردن حملات وحشیانه داعش در کوبانی، نقدهای او به اختلاسهای میلیاردی در نظام اسلامی و اعتراض به اعدامها در صفحه فیسبوک شخصی و حضور در نجمع مقابل زندان رجایی شهر در اعتراض به اعدام ریحانه جباری بود.
در دادگاه تجدیدنظر حکم او به هفت سال زندان کاهش یافت و او توانست پس از شانزده ماه بازداشت موقت به قید وثیقه آزاد شود. آذرماه 95 آغاز اجرای حکم او بوده است. مادرش میگوید: «وقتی از اجرای حکم تماس گرفتند و گفتند مرخصی تمام شده و باید برای اجرای حکم برود ما با وکیلاش تماس گرفتیم. ایشان گفت از زمان ابلاغ حکم حداقل پنج تا ده روز فرجه میدهند. من و پدرش هم به مسافرت رفتیم. اما دو روز قبل از تاریخ اجرای حکم، ماموران سپاه ثارالله به خانه ما میآیند. بدون اینکه حکم یا کارت شناسایی نشان دهند به زور وارد خانه ما میشوند. صورتهایشان را هم پوشانده بودند. خب با چنین وضعیتی هر خانوادهای دخالت میکند. خواهران آتنا دخالت میکنند و مجبور میشوند به پلیس 110 زنگ بزنند. حرفهایی رد و بدل میشود و درگیری پیش میآید تا جایی که یکی از مامورها میخواسته از گاز اشک آور استفاده کند»
بعد از چند وقت برای دوخواهر و شوهر خواهر آتنا احضاریه می آید. آنها به دادسرای اوین میروند. برای انسیه و هانیه دائمی با تفهیم اتهامات «ممانعت از اجرای حکم» و «توهین به ماموران نظام» قرار ۴۰ میلیون تومان کفالت صادر می کنند ولی حسین فاتحی، داماد این خانواده از اتهامات مطروحه تبرئه میشود: «اواخر اسفندماه دوباره احضاریه آمد، این بار در مجتمع قضایی قدس، بعد خبر حکم سه ماه تعلیقی منتشر شد. خبر حکم را آتنا زودتر از ما گرفته بود و میگفت چطور میشود برای پروندهای که منع تعقیب صادر شده، دوباره حکم صادر شود.»
او ابتدا چهار روز و سه شب در دفتر افسر نگهبانی بند زندان اوین دست به تحصن میزند و اعلام میکند در صورت عدم پاسخگویی دست به اعتصاب غذا میزند. معصومه نعمتی میگوید: «در همین سه روز بارها به دادسرای زندان اوین مراجعه کردیم با دادیار زندان حرف زدیم. گفتم: خواهش میکنم با آتنا حرف بزنید که وارد اعتصاب نشود. راضیاش کنید به خواستهاش رسیدگی کنید. آقای حاجی مرادی دادیار به من قول داد پیگیری کند اما خودش نرفته بود و معاون رئیس زندان را فرستاده بود پیش آتنا، ایشان هم گفته بود کارت غیرقانونی است و برای همین تحصن هم میتوانیم حکم بدهیم. گفته بود تو باید وقتی به قید وثیقه آزاد بودی میرفتی از ایران، چون امثال شما منافقید»
آنها وضعیت آتنا را به گوش مسئولان قوه قضائیه، نمایندگان مجلس، مسئولان دولت و ... رساندهاند اما هنوز اقدامی برای جلوگیری از ادامه اعتصاب غذای دخترشان صورت نگرفته است: «آخرین حرف شان این بود که شاکی پرونده دخترانتان سپاه نیست، ماموران سپاه هستند و شما شاکی خصوصی دارید. من واقعا نمیدانم سپاه از جان دختر من چه میخواهد. مگر وظیفه سپاه پاسداران، پاسداری کردن از مرزها نیست، پس از جان ملت چه میخواهند؟»
به گفته مادر آتنا، خانواده دائمی هم از ماموران سپاه شکایت کردهاند اما شکایت آنها هیچ نتیجهای نداشته: «آتنا از تمام آنها شکایت کرده، پدرش هم از برخورد صورت گرفته شکایت کرده اما به شکایت ما اصلا رسیدگی نشده است.»
مادر آتنا روز گذشته نامهای سرگشاده خطاب به عاصمه جهانگیر؛ گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، ضمن تشریح آنچه در طول ماههای گذشته بر دخترش رفته، از عاصمه جهانگیر خواسته است برای جلوگیری از بروز اتفاقی ناگوار برای دخترش تلاش کند. او میگوید: «سه شنبه آخرین بار بود که تلفن کرد، به خواهرش گفته بود، نمیتوانم بایستم، بیحالم، تپش قلب شدید دارم، فشارم افتاده. عفونت دستگاه گوارش و عفونت کلیه هم که دارد. ما به شدت نگرانیم. واقعیت این است که غذا که نمیتوانیم بخوریم هیچ، نفس هم نمیتوانیم بکشیم.» با صدای بریده بریده میگوید:
«این حال من را خدا نصیب هیچ مادری نکند.»
ایران وایر