به زودی سرنگون میشوند... هیچ غلطی نمیتوانند بکنند... قوه قضاییه ظالم است... اژهای دروغگوست... یک عده فاسد سر کارند... فلانفلانشدههای بیانصاف...
این عبارات را یکی از چهرههای اپوزیسیون خارج از کشور یا دشمن جمهوری اسلامی بر زبان نیاورده است. این صحبتهای معاون رئیس جمهور پیشین ایران است.
حمید بقایی بعد از چند هفته بازداشت و اعتصاب غذا و انتقال به بیمارستان، سرانجام با قرار وثیقه آزاد شد تا با استقبال گرم محمود احمدینژاد و اسفندیار رحیم مشایی مواجه شود، در برابر دوربینهای تلفن همراه بایستد، با ادبیات و واژگانی بی سابقه بلندپایگان نظام را خطاب قرار دهد و در قامت یک چهره اپوزیسیون ظاهر شود.
خیز برداشتن تیم احمدی نژاد برای انتخابات ۱۴۰۰ یا فراتر از آن
استقبال جمعی تیم احمدی نژاد از حمید بقایی پس از آزادی وی از زندان (۴ مرداد ۱۳۹۶) و سخنان وی بازتاب چندانی در سایتها و دستگاه رسمی تبلیغاتی کشور نداشت اما در شبکههای اجتماعی بازتاب زیادی داشته است.
سخنان وی در مورد شرایط زندانهای جمهوری اسلامی، فساد در دستگاه قضایی، دروغگویی سخنگوی قوهی قضاییه و فساد برادر حسن روحانی و نیز بشارت نزدیک بودن سرنگونی مقامات مورد توجه قرار گرفت، عمدتا بدین دلیل که بقایی و دیگر اعضای تیم "دولت بهار" هشت سال مدافع این وضعیت بودند. اعضای تیم احمدی نژاد مراسم استقبال از بقایی را به یک گردهمایی سیاسی و تریبونی برای جرقه زنی نوعی کارزار سیاسی تبدیل کردند.
خبر تازه؟
سخنان بقایی هیچ اطلاعات تازهای عرضه نمی کند. سوء استفادهی مالی حسین فریدون پیش از این توسط برخی اعضای مجلس به اطلاع عموم رسیده بود. گزارش وضعیت اسف بار زندانها بارها از سوی زندانیان سیاسی عرضه شده است. رواج رشوه در دستگاه قضایی حتی از سوی مقامات این قوه انکار نمی شود. دروغگویی مقامات جمهوری اسلامی نیز سکهی رایج است. تیم احمدی نژاد در ۴ سال گذشته علی رغم در اختیار داشتن اطلاعات گسترده از اعضای بیت و مقامات نظامی و امنیتی، پس از ترک پاستور هیچ زاویهی پنهانی از فساد و سوء استفاده از قدرت را در ردههای بالای نظام جمهوری اسلامی آشکار نکردهاند. اما میل شدید خویش را به بازگشت به قدرت به طرق مختلف بیان کردهاند.
ریاست جمهوری ۱۴۰۰ یا فراتر از آن؟
اما آنچه در سخنان بقایی پس از آزادی و بیانیهی احمدی نژاد در مورد دستگیری وی تازه است اظهاراتی است که بیانگر عزم جدی "جریان بهار" در تبدیل شدن به اپوزیسیون (معلوم نیست داخل یا خارج نظام) و تلاش برای بازگشت به قدرت است. تیم احمدی نژاد از هر فرصتی برای گردهمایی و خبر سازی استفاده می کند. در استقبال از بقایی احمدی نژاد، ثمره، مشایی و دیگر چهرههای خاص دولتهای نهم و دهم جمهوری اسلامی حضور داشتند.
بقایی در این مراسم وفاداری بیقید و شرط خود را به احمدی نژاد بیان کرد ("ایشون [احمدی نژاد] بگه بمیر ما فقط می پرسیم چطوری"). این بدین معنی است که احمدی نژاد قرار است نقش رهبر معنوی این جریان را بازی کند. مضمون "امام زمانی" نیز بارها در این مراسم تکرار شد. به نظر می رسد محور ایدئولوژیک این جریان همان موعودگرایی گذشته باشد بدون هیچ پر و بالی از ربانی سالاری یا ولایت فقیه. بدین جهت شاید کسب ریاست جمهوری تنها هدف این جریان نباشد. وقتی گروهی بتواند با پرونده سازی برای دیگران (کاری که احمدی نژاد در یک دوره می کرد) و سوء استفاده از قدرت و مشارکت در انواع جنایات یک رژیم و توزیع منابع عمومی به برخی گروهها (منابع شهرداری به هیئتهای مذهبی) به کرسی ریاست جمهوری دست یابد سودای فراتر از آن چندان دور از ذهن به نظر نخواهد آمد.
زمینههای مناسب
شکست رئیسی در حالی که همه ی گروههای مخالف دولت روحانی در پشت سر وی قرار گرفتند تاییدهای بود برای این ادعای احمدی نژاد که جناح اصولگرا بدون وی نمی تواند از اصلاح طلبان و اعتدالگرایان در بیعتهای جمهوری اسلامی ببرد. به همین دلیل تیم احمدی نژاد در حال زین کردن اسب بقایی برای انتخابات ۱۴۰۰ ریاست جمهوری هستند. مشایی پس از آزادی وی از زندان وی را یک "قهرمان" و "نماد مقاومت و ایستادگی" معرفی می کند. جمعیت حاضر نیز مدام برای وی هورا می کشد. البته فروش وی به عنوان قهرمان در حالی که اتهامات وی سوء استفاده از قدرت و جرائم مالی است دشوار به نظر می آید.
دو زمینهی مناسب دیگر برای کارزار سیاسی و برآمدن "جریان بهار" به چشم می خورد: افت فعالیت دولتها در دور دوم، و تشدید فشارهای دولت امریکا بر جمهوری اسلامی. دولتها در دور دوم کمتر برنامهای خاص را دنبال می کرده و به نوعی روزمرگی ادامه می دادهاند. این امر زمینه را برای فعالیت مخالفان مهیا تر می کرده است. همچنین تشدید فشارها بر جمهوری اسلامی که رژیم را از بهره برداری از ثمرات برجام محروم خواهد کرد هم برجام و هم برنامهی اقتصادی دولت را ناکارا معرفی خواهد کرد. نزدیکان به خامنهای نتوانستند از این موضوع در انتخابات ۹۶ برای کنار زدن تیم روحانی بهره بگیرند چون هنوز برای داوری افکار عمومی در مورد برجام زودهنگام بود. اما تا دو یا سه سال دیگر همگان می توانند در مورد ثمرات برجام که هستهی سخت حکومت با تنش زایی در پی خنثی کردن آن بوده داوری کنند.
نکتهی مهمی که در اینجا باید بدان توجه کرد آن است که جریانهای اجتماعی و سیاسی با رد یا تایید صلاحیت شورای نگهبان نه شکل می گیرند و نه حذف می شوند. به نظر می رسد جریان موعودگرایی و عامه گرایی سیاسی در ایران دارای پایگاه سیاسی و اجتماعی است و تیم احمدی نژاد می خواهد با اتکا بر این پایگاه به حیات سیاسی خویش ادامه دهد. از این جهت نمی توان گفت جریان "دولت بهار" یک جریان مردهی سیاسی است.
جناح اپوزیسیون
تیم احمدی نژاد با رفتارهایی که از خود نشان می دهد می خواهد در انتخابات ۱۴۰۰ ریاست جمهوری نه به عنوان جناحی که در ولایت ذوب شده (ادعای همیشگی اصولگرایان در کارزارهای سیاسی و وابسته معرفی کردن رقیب) بلکه به عنوان اپوزیسیون غیر رسمی نظام ظاهر شود، کاری که اصلاح طلبان در دورهی خاتمی کردند. شعارهای علیه ظلم و فساد و ریاکاری و دغلکاری و قدرت طلبی و کاست کوچک حکومتی که از سوی "جریان بهار" داده می شود به روشنی نمایانگر این راهبرد هستند.
بخشی از اقدامات تیم احمدی نژاد را که در قالب رفتارهای اپوزیسیونی قرار می گیرند فهرست می کنم: بیاعتنایی احمدی نژاد به توصیهی خامنهای مبنی بر عدم نامزدی، عدم حمایت احمدی نژاد/بقایی از یکی از نامزدها در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶، معرفی کردن قوهی قضاییه به عنوان مسئول جان بقایی (در بیانیهی احمدی نژاد پس از دستگیری بار دوم)، اعلام عدم امکان اجرای عدالت توسط قوهی قضاییه و نقض آشکار قانون توسط این قوه، اعتصاب غذای بقایی در زندان، درخواست قیام مردم از سوی مشایی، درخواست برگزاری دادگاه علنی در برابر مردم از سوی مشایی، و اخطار سرنگونی. اینها از جنس سخنان جای گیرنده در گفتمان رسمی جمهوری اسلامی نیست.
عادی شدن فساد
البته عوامل گوناگونی به عنوان سدهای دشوار در برابر تیم احمدی نژاد برای بازگشت به قدرت به چشم می آیند. فساد و سوء استفاده از قدرت در ایران آن چنان به بخشی از زندگی مردم و ویژگی جدایی ناپذیر حکومت تبدیل شده که بسیار بعید است یک گروه با شعار ضد فساد به قدرت دست یابد. در انتخابات ۹۶ رقبای روحانی اسناد سوء استفاده از قدرت روحانی و جهانگیری را در برنامههای زندهی مناظره به مردم نشان دادند اما نتوانستند کرسی ریاست جمهوری را از آن خود کنند. احمدی نژاد در سال ۸۴ و ۸۸ با ادعای مقابله با فساد اقشاری از مردم را که هنوز باور داشتند جناحی از حکومت می تواند با فساد مبارزه کند با خود همراه کرد اما تجربه دولت خود وی نشان داد که "دولت پاک" وی یکی از فاسدترین دولتهای چهار دههی اخیر در ایران بوده است. از همین جهت سخنان بقایی در باب فساد حسین فریدون دیگر کارکرد سیاسی ندارد.
امید به شرایط غیر قابل انتظار
از سوی دیگر نهادهای امنیتی و نظامی در کنار بیت رهبری و شورای نگهبان که قدرت وتوی نامزدهای ریاست جمهوری را دارند هرگز اجازه نخواهند داد گروهی که حرف شنوی تام از ولی فقیه نداشته باشد کنترل قوهی مجریه را به دست گیرد. قوهی قضاییه به اندازهی کافی از "جریان بهار" پرونده در اختیار دارد تا هر زمان که خامنهای متقضی بداند آنها را به جریان بیندازد.
سخنان مشایی در باب اتکا به مردم و سخنان بقایی در باب اتکا به امام زمان به خوبی نشان می دهد که تیم احمدی نژاد از عزم جزم خامنهای و بیت برای منع بازگشت آنها به قدرت اطلاع دارند. تیم احمدی نژاد به دنبال فرصتی است که شیرازههای کنترل سیاسی و امنیتی حکومت از هم بپاشد (مثلا با مرگ خامنهای) یا حکومت قدرت اعمال اراده بر جریانهای سیاسی را از دست بدهد (بر روی کار امدن رهبری که همهی ابزارهای قدرت در کنترلش نیست) تا در آن موقعیت به عنوان تنها گزینهای که عامهی مردم بدان توجه دارند قدرت را به دست گیرد.
مشایی در سخنان خود در این مراسم در مقایسهی روسای دولت، احمدی نژاد را تنها فردی معرفی می کند که در کوچه و خیابان مورد استقبال عموم قرار می گیرد. تیم احمدی نژاد بر این باورند که تنها آنها می توانند بخش قابل توجهی از مردم را در پشت سر حکومت بسیج کنند.
رادیو فردا