به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، مهر ۱۳، ۱۳۹۹

صبح آزادی - علیرضا قربانی

صبح آزادی: شعر سایه، با صدای علیرضا قربانی
 الا ای صبح آزادی به یاد آور در آن شادی / کزین شب های ناباور منت آواز می دادم

صبح آزادی



متن متن آهنگ علیرضا قربانی - صبح آزادی

من آن صبحم که ناگاهان چو آتش در شب افتادم

بیا ای چشم روشن بین که خورشیدی عجب زادم

ز هر چاک گریبانم چراغی تازه می تابد

که در پیراهن خود آذرخش آسا درافتادم

چو از هر ذره ی من آفتابی نو به چرخ آمد

چه باک از آتش دوران که خواهد داد بر بادم

تنم افتاده خونین زیر این آوار شب، اما

دری زین دخمه سوی خانه ی خورشید بگشادم

الا ای صبح آزادی به یاد آور در آن شادی

کزین شب های ناباور منت آواز می دادم

سزد کز خون من نقشی بر آرد لعل پیروزت

که من بر درج دل مهری به جز مهر تو ننهادم

به جز دام سر زلفت که آرام دل سایه ست

به بندی تن نخواهد داد هرگز جان آزادم