فرزندکشی
سران گروه 20
که بیشینهی آنان از سازندگان ، کاربران و بهرهبرداران سازمان تروریستی « داعش »
، النصره و دیگر سازمانهای تروریستی دستاندرکار ویرانی و کشتار ، به ویژه در
سوریه و عراق هستند ، در نشست اخیر خود اعلام کردند که در پی مبارزهی جدی با داعش
و خشکاندن منابع مالی این گروه میباشند ؛ در حالیکه به نوشته بانو هیلاری
کلینتون وزیر پیشین امورخارجهی آمریکا و نامزد پیشتاز حزب دموکرات برای انتخابات
ریاست جمهوری آینده ، آمریکا خالق داعش برای افکندن حکومت قانونی سوریه و بشار اسد
رییس جمهور منتخب این کشور میباشد . عکسهای سناتور مککین با سران داعش و مدارک
انکار ناپذیر دیگر ، جایی برای دودلی باقی نمیگذارد .
حکومت آمریکا
، تروریستهای داعش ، النصره و دیگر گروههای تروریستی را در پایگاههای نظامی خود
در اردن و ترکیه آموزش داده است و بسیاری از تروریستها نیز زیر نظر چاکران منطقهای
آمریکا یعنی ترکیه و عربستان آموزش دیدهاند . تروریستها از سوی آمریکا و ناتو
مسلح شدهاند که البته بخش بزرگی از پول جنگافزارهای داده شده به داعش ،
النصره و دیگر گروههای تروریستی را عربستان سعودی ، قطر و امارات پرداختهاند .
در این زمینه شیخهای کویت و بحرین نیز همباز بودهاند .
داعش در مناطق
زیر یوغ خود در عراق و سوریه ، نفت استخراج میکند و با تخفیف بسیار و زیر بهای
جهانی به حزب حاکم ترکیه ( اردوغان ـ داود اوغلو ) میفروشد . حزب عدالت و
توسعه ، بخشی از این نفتها را به بهای جهانی به حکومت ترکیه ( اردوغان ـ اوغلو )
میفروشد و بقیه را به شرکتها و کشورهای دیگر . پولهای کثیف و آلوده به خون به
دست آمده از این « بازرگانی جنایت و خباثت » منبع اصلی هزینههای پنهان و آشکار
حزب عدالت و توسعه ( اردوغان ـ اوغلو ) برای برپایی حکومت « نوعثمانی » و پراکندن
افکار تجزیهطلبانه در کشورهای همسایه از جمله ایران میباشد .
قصر ساخته شده
در آنکارا از سوی اردوغان ـ اوغلو که هزینهی آن همراه با آرایهها (
مبلمان و تجهیزات ) بیش از 800 میلیون دلار بر آورد میگردد ، از محل فروش نفتهای
غارت شده از سوی داعش میباشد .
دیگر عضو این
گروه یعنی عربستان سعودی بیشترین بار هزینههای مالی داعش را به دوش کشیده است و
همچنین باورهای حاکم براین حکومت عهد « دایناسور »ها ، منبع اصلی الهام این
گروه برای جنایت ، آدمکشی ، قتل ، غارت و تجاوز به زنان و پسران است .
اما برابر این
« رنگ عوضکردن »ها و به گفتهی عبید زاکانی « عابد و زاهد » شدنها ، جهان ملتها
یا کشورهای زیر ستم که بیشینهی ملتهای جهان را تشکیل میدهند ، متحد نیستند و
ابزاری نیز برای رویارویی در دست ندارد .
بخش
بزرگ این نقیصه و کمبود را دولت یازدهم و برپاکنندگان آن به دوش میکشند. دولت
یازدهم در نخستین گام ، دبیرخانهی سازمان جنبش عدم تعهد را که بر پایهی تصمیمات
اجلاس سران این جنبش در تهران قرار بود مقر آن به صورت دایم در ایران باشد ، تعطیل
کرد .
بدین
سان مهمترین ابزار ملتهای جهان سوم که پس از گذشت چند دهه از عمر جنبش عدم
تعهد ، قرار بود با ایجاد « دبیرخانهی دایمی » این سازمان از
توان نقش آفرینی اثرگذار در پهنهی سیاست جهانی برخوردار گردد ، بیاثر گردید و
صدای ملتهای تحتستم به همت والای دولت یازدهم و برقرار کنندگان آن تا آیندهی
نامعلوم به خاموشی گرایید . جنبش عدم تعهد که با برخورداری از دبیرخانهی دایمی میتوانست
پس از گذشت چند دهه از عمر آن به گونهی یک سازمان اثرگذار جهانی در آید و حتا در
پارهای موارد با سازمان ملل متحد پهلو بزند ، به دستور دولت یازدهم ، تعطیل شد و
به دست فراموشی سپرده شد .
برخی از دیدهبانان
مسایل کشور براین باور اند که به تعطیل کشاندن دبیرخانهی دایمی جنبش عدم تعهد نیز
بخشی از تعهدات محرمانه برای رسیدن دولت یازدهم به قدرت میباشد ؟!
سهشنبه 26
آبان 1394 ـ هوشنگ طالع