به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، آبان ۲۰، ۱۳۹۴

درگذشت هلموت اشمیت، صدراعظم پیشین آلمان

نگاهی نافذ که انگار دوردست‌ها را می‌پاید، در هاله‌ای از دود سیگار؛ این تصویری است که از هلموت اشمیت کهن‌سال در خاطر داریم.
صدراعظمی که اگر محبوب همه نبود، به شدت مورد احترام بود. 
(تفسیری از فولکر واگه‌نر از دویچه‌وله.)
هلموت اشمیت شخصیتی برجسته و تاثیرگذار بود. نطق‌های او در پارلمان فدرال آلمان (بوندس‌تاگ) به آن دسته از سخنانی تعلق دارند که در خاطر می‌مانند. طنین کم‌مانند کلامش در این ماندگاری بی‌تاثیر نبود.
او استاد سخن‌وری بود و حق هر واژه را به خوبی ادا می‌کرد. و این همه در پیوند با هاله‌ای از سخت‌گیری، هوشمندی همیشگی و گاهی با حالت خفیف پدرخانواده درهم آمیخته بود.
برای نسل‌های بسیاری اشمیت توضیح‌دهنده پیچیگی‌های جهان، یا آنچنان که زندگی‌نامه‌نویسش زمانی نوشته "جوان‌ترین مرد کهن‌سال" بود.
هلموت اشمیت و ویلی برانت
میان اشمیت و ویلی برانت، هم‌حزبی و سلف‌اش در مسند صدراعظم آلمان، تفاوت از زمین تا آسمان است؛ این دو به لحاظ جامعه‌شناسی و ایدئولوژیک به دو طیف کاملا گوناگون سوسیال دموکراسی تعلق دارند.
ویلی برانت جان و دل مردم را به تپش درمی‌آورد و نقش سیاست‌مداری تهییج‌کننده را بر عهده داشت، مردی برای رویاها و آرزوهای سیاسی.
اشمیت تجسم رفتاری فاخر بود، عمل‌گرایی که با سرسختی تلاش می‌کرد بر افکار مخاطب تاثیر بگذارد. دل‌مشغولی او حل بحران‌های بزرگ بود و در دوران صدراعظمی‌اش بحران کم نبود.
رویاهای سیاسی برای او یک‌نواخت و خسته‌کننده می‌نمود و زمانی به کنایه گفته بود کسی که از این رویاها در سر دارد بهتر است به پزشک مراجعه کند.
پدیده‌ای به نام هلموت اشمیت
هلموت اشمیت یک پدیده بود. کسانی که فقط اشمیت دوران پس از فعالیت در عرصه سیاسی را در خاطر ندارند و دوران صدراعظمی او را در دهه هفتاد و ابتدای دهه هشتاد میلادی تجربه کرده‌اند امروز تقریبا به سن بازنشستگی رسیده‌اند.
پس از آن دوره اشمیت نقش آموزش دهنده‌ داشت و در مواردی در قالب آموزگار اعظم و حق به جانب ظاهر می‌شد.
این که او در این قالب خود را معیار می‌دانست و همواره به روح زمانه بی‌اعتنا بود را می‌توان در رفتارش به عنوان سیگاری حرفه‌ای و بی‌اعتنایی‌اش به عرف رایج زمانه دید.
رفتار اشمیت در این زمینه می‌تواند به لحاظ سیاسی به شدت نادرست تلقی شود. او حتا در جاهایی که ممنوع بود به شدت سیگار دود می‌کرد و هیچ‌کس به خود اجازه نمی‌داد مانع‌اش شود.
در او چیزی از رفتار شهروندان متفرعن یا "الیت" جامعه مشهود بود گرچه همواره خودش را یکی از افراد قشر متوسط می‌دید.
"رفیق" که در میان سوسیال دموکرات‌های خطابی معمول است کمتر از دهان او شنیده می‌شد، اما "شما" خطاب کردن که شامل دوستان بسیار نزدیک نیز می‌شد تمام عمر یکی از ویژگی‌های از مدافتاده اشمیت باقی ماند.
دولت‌مرد دوران بحران‌ها
توانایی‌های هلموت اشمیت در دوران بحران‌ها بیشتر آشکار می‌شد. هر دوره‌ای بازیگران خود را دارد و دوران اشمیت پس از کناره‌گیری ویلی برانت در سال ۱۹۷۴ فرارسید.
در سال‌هایی که اشمیت صدراعظم آلمان بود دو بحران بزرگ نفت رخ داد. او همزمان به مصاف انتظارات پرهزینه‌ای رفت که در دوره برانت در میان مردم دامن زده شده بود.
آنچه اشمیت را در ردیف صدراعظم‌های قدرتمند آلمان قرار داده نه موفقیت‌های او در عرصه اقتصادی که توانایی‌هایش در مدیریت بحران است.
چالش بزرگ هلموت اشمیت اوج گیری عملیات تروریستی گروه "فراکسیون ارتش سرخ" (RAF) بود که دولت آلمان را، به ویژه در دهه‌ی هفتاد با آزمونی بسیار دشوار روبرو کرد.
برخورد قاطع و مصمم هلموت اشمیت در نبرد علیه فعالیت‌های تروریستی موفقیت‌آمیز بود و او دولت را به عنوان نهادی که قادر به حفاظت از خود است به نمایش گذاشت؛ همان‌گونه که زمانی گفته بود: دموکراسی هم به رهبری نیاز دارد.
حکومت‌داری علیه روح زمانه
نقش هلموت اشمیت در بحث‌های پیرامون رقابت‌های تسلیحاتی میان شرق و غرب در دهه ۸۰ کمتر از مقابله با فعالیت‌های افراطی دراماتیک بود اما جامعه را به التهاب کشاند.
اتحاد جماهیر شوروی در آن دوران گسترش زرادخانه نظامی را در دستور کار داشت و لازم بود کشورهای غربی به آن واکنش نشان دهند.
هلموت اشمیت کسی بود که برای نخستین بار توجه آمریکا را به موشک‌های میان‌برد اتمی مسکو جلب کرد که علیه هدف‌هایی در اروپای غربی مستقر شده بودند.
در روزگاری که جنبش صلح‌طلبی در اروپا بال می‌گستراند و نطفه حزب سبزهای آلمان بسته می‌شد، هلموت اشمیت از سیاستی حمایت می‌کرد که در هسته‌ای اصلی‌اش برخلاف روح زمانه جهت‌گیری کرده بود.
او با این سیاست نه تنها مقابل بخش بزرگی از جامعه که در تقابل با اکثریت اعضا و هواداران حزب سوسیال دمکرات قرار گرفته بود.
طرح اشمیت، مبنی بر استراتژی دوگانه ناتو (رقابت تسلیحاتی همزمان با مذاکره) عاقبت اتحاد جماهیر شوروی را به لحاظ اقتصادی به زانو درآورد.
در زمان فروپاشی بلوک شرق که سیاست‌های هلموت اشمیت در دوران جنگ سرد عادلانه‌تر ارزیابی می‌شد، صدراعظم پیشین تا حدودی در حاشیه قرار داشت.
اشمیت خود را به سیاست موازنه قدرت به عنوان پیش‌شرط تضمین صلح پایدار متعهد می‌دانست؛ همچون اتو فون بیسمارک که حامی سیاست تعادل قدرت بود.
هلموت اشمیت نه تنها به عنوان پنجمین صدراعظم آلمان فصل مهمی از تاریخ این کشور را رقم زد، که دهه‌ها پس از کنار رفتن از قدرت در سال ۱۹۸۲ همچنان یکی از احترام‌انگیزترین شخصیت‌های آلمانی باقی ماند.
دویچه وله