به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، آذر ۰۴، ۱۳۹۴

ما در جغرافیای کنونی ایران ، فقط یک ملت داریم و آن ‫ملت ایران‬ است.

 چرا نباید قوم گرا باشیم؟ 
یکی از نقص های بزرگ در مدارس و دانشگاههای ایران، درس ‫‏تاریخ‬ است. از حدود 100 سال پیش، مبنای تاریخ نویسی در ایران ، یک فرضیه ای هست که به فرضیه «‏کوچ‬ آریایی ها از شمال به جنوب» مشهور است.

 فرضیه ای که هیچگاه به اثبات نرسید ولی متاسفانه مبنا و چارچوب نظری برای تحلیل تاریخ ایران شد. تکلیف این شمال لاکردار!! را هم تعیین نکردند. این آریایی ها از کجا امده اند؟! از سیبری؟ استپهای قزاقستان؟ ساحل آمودریا! دشت قپچاق! قفقاز شمالی! ماخاچ قلعه! اسکاندیناوی؟!! اروپای شرقی؟

قبل از آمدن آریایی ها، در این فلات ایران هیچ خبری نبود؟! گمان می رود که این فرضیه مهاجرت برای کاهش دادن دیرینگی تاریخ ایران در مقابل تمدن هایی چون مصر و یونان و میان رودان، توسط غربی ها جعل شده باشد.

بیشترین قدمت این مهاجرت موهوم را به 4500 سال پیش نسبت می دهند. در حالی که تمدن هایی چون جیرفت، تپه مارلیک، شهر سوخته، تپه حسنلو، یانیق تپه، و تمدنهای مشابه چندین هزار سال قبل تر از این مهاجرت خیالی شکل گرفته اند و تکنولوژی و شهرنشینی، در آن بسیار قدیمی تر و پیشرفته تر از میان رودان است. چه کسانی این تمدنها را بوجود آوردند؟!

 چه بر سرشان آمد؟ مردمان آن کجا رفتند؟! بر طبق یافته های اقلیمی، دو کویر بزرگ کنونی فلات ایران، دو دریاچه بزرگ آب شیرین بوده اند. و مستعد تمدن و شهرنشینی. این دریاچه ها از 7 هزار سال پیش شروع به خشک شدن کردند و 4 هزار سال پیش بطور کامل تبدیل به بیابان شدند. پزوهش های اقلیم-هواشناسی نشان می دهد که حدود 4500 سال پیش تا 3500 سال پیش، آب و هوای فلات ایران بسیار خشک و گرم بوده است. پس این آریایی های موبور و چشم آبی و نجیب و همه چیز تمام، حتما مازوخیسم (خودآزاری) داشتند که به یکباره از شمال به این فلات خشک سرازیر شدند!

حقیقت این است که فرضیه کوچ آریایی ها، کمترین مبنای علمی هم ندارد. علم ژنتیک در این چند دهه اخیر، خط بطلانی بر کل بحث نژاد زد. سه سال پیش گروهی از محققین ژنتیک در دانشگاه پورتسموت انگلیس، به‌سرپرستی یک محقق ایرانی به نتایج جالبی دربارۀ نقشه ژنتیکی ایرانیان رسیده‌اند. این تحقیقات که قسمتی از تحقیقات جهانی ژنتیک است به‌سرپرستی دکتر ‫#‏مازیار_اشرفیان_بناب‬ سال‌ها پیش در دانشگاه کمبریج شروع شده و در دانشگاه پورتسموت به نتیجه رسید. این پزوهش نشان می دهد که ساکنان کنونی فلات ایران از بیش از ده هزار سال پیش در این پهنه خاکی حضور دارند و باهم زندگی می کنند. 

در برهه کنونی، متاسفانه برخی از ملی گرایان غافل هم از وازه «اتحاد اقوام» استفاده می کنند!! مگر تاکنون ملت ایران جدا از هم زندگی کرده اند که با هم متحد شوند؟! این مردم بیش از ده هزار سال است که باهم زندگی می کنند. یعنی از اول انقلاب کشاورزی و شروع شهرنشینی در کل کره زمین. هیچ ملتی به اندازه ملت ایران تجربه و سابقه زندگی مشترک با همدیگر را ندارند. لذا بجای اتحاد اقوام، باید از ‫#‏اتحادملی‬ سخن بگوییم. متاسفانه در دو قرن اخیر و با ایجاد هویت های جعلی چون قومیت و نژاد و ... اتحاد ملی ایرانیان مخدوش شده است. تمام تلاشها باید در جهت تقویت اتحاد ملی باشد.

نتیجه پژوهشهای تیم تحقیقاتی ‫دکتر مازیار اشرفیان بناب‬:

«مطالعات ژنتیک نشان می دهند که شباهت های ژنتیکی ما ایرانیان با اروپائیان نه به دلیل مهاجرت اقوامی از اروپا به ایران (در حدود چهار هزار سال قبل) بلکه به دلیل مهاجرت کشاورزان ایرانی به سمت اروپا (در حدود ده هزار سال قبل) می باشد.

اسناد و شواهد تاریخی و باستان شناسی نشان می دهد که ایرانیان اقوامی مهاجر نبوده اند، بلکه از حدود ده هزار سال قبل در این سرزمین ساکن بوده و مبدا و منشاء بزرگترین ابداعات و نو آوریهای انسان مدرن بوده اند (از جمله ابداع کشاورزی، پیدایش نخستین روستاها و شهرهای کشف شده در جهان، اهلی کردن حیواناتی چون احشام برای اولین بار، ابداع خط و نگارش و بنیان گذاری بزرگترین و اولین تمدنهای پیشرفته بشری در بسیاری از نقاط ایران مانند جیرفت، سیلک، شهر سوخته).

برخی انسان شناسان و زبان شناسان اروپائی برای فرضیه نژادپرستانه خود که قصد توضیح و توجیه ریشه مشترک و نحوه گسترش زبانهای هندو-اروپائی و حتی برتری نژادی برخی اروپائیان را داشته اند و برای اصالت بخشیدن به این فرضیه خود نیاز به یک نام اصیل و باستانی داشته اند و نام «آریائی» را که ریشه در زبانهای سانسکریت و ایران باستان دارد را به امانت گرفته و به نوعی مورد سوء استفاده قرار داده اند.

همزمانی سوء استفاده علمی دانشمندان اروپائی در قرون نوزدهم و بیستم میلادی با سیاستهای ملی گرایانه ناقص وقت و تبلیغات وسیع و آموزش اینکه ایرانیان ریشه در جمعیتهای (آریائی) اروپائی دارند، در طول چندین دهه این باور غلط را در ذهن ما ایرانیان ایجاد کرده است که در حدود چهار هزار سال قبل قبایلی که به زبانهای هندو-اروپائی صحبت می کرده اند (و دانشمندان اروپائی آنها را آریائی نام نهاده اند)، از شمال وارد فلات ایران شده و جایگزین اقوام بومی ایران شده اند و ما ایرانیان امروزی از اعقاب این آریائیان مهاجر هستیم. استناد این دانشمندان اروپائی تغییر زبان ایرانیان باستان از دراویدی به هندو-اروپائی در حدود چهار هزار سال پیش است.

تحقیقات بسیار جدید و برجسته ژنتیکی و زبان شناسی نشان می دهند که زبان یک جمعیت براحتی و حتی با حضور فقط ده در صد از مردان مهاجم یا مهاجر که مزیت و برتری نسبی نسبت به جمعیت بومی داشته اند تغییر می کرده است. این مسئله در کنار شواهد مربوط به تغییرات عمده آب و هوائی و خشکسالی بسیار شدید در فلات ایران که منجر به محو تمدنهای جنوب و جنوب شرقی ایران و مهاجرت وسیع ایرانیان به سمت شمال (در حدود چهار هزارو دویست سال قبل) شده اند، می توانند براحتی تغییر زبان رایج در ایران (از زبان دراویدی به هندو-اروپائی) را در حدود چهار هزار سال قبل توجیه کنند.

در پایان و بطور خلاصه اعتقاد بنده اینست که عموم ما ایرانیان از اعقاب ایرانیانی هستیم که از بیش از ده هزار سال قبل در این سرزمین می زیسته اند و بزرگترین تمدنهای انسانی را پایه گذاری کرده اند و تئوری مهاجرت اقوامی از اروپای شرقی به ایران (که به غلط و حتی عمدا توسط عده ای از دانشمندان اروپائی نام آریائی بر آنها نهاده شده) و جایگزینی اقوام بومی توسط آنان یک فرضیه غلط و نژاد پرستانه وارداتی است.»

محمد محبی/روزنامه نگار / پارسینه