صدا نمیآید!
گفت: یادت هست
روزنامههای زنجیرهای درباره «دکل گمشده» چه سر و صدایی راه انداخته و جناح سیاسی
مقابل خود را متهم میکردند؟!
گفتم: گوش فلک هم
از سر و صدایشان کر شده بود.
گفت: حالا که معلوم
شده این سوءاستفاده کار فرزند یکی از وزرای فراری دولتهای سازندگی و اصلاحات بوده
است، بدجوری زیپ دهانشان را کشیده و دیگر لام تا کام درباره آن حرف نمیزنند!
گفتم: کشیشی، کارمند کلیسا را به جایگاه اعتراف کشانده و پرسید؛ چرا سه روز غیبت داشتهای؟
و کارمند کلیسا که میدانست کشیش دستبردار نیست، اشاره کرد که صدا نمیآید!
و کشیش برای ادب کردن او، خودش در جایگاه اعتراف قرار گرفت و کارمند به جای او نشسته و پرسید؛ آن کدام کشیش است که برخلاف دستورات انجیل، مردم را سرکیسه میکند؟
و کشیش گفت؛ راست میگویی اصلا صدا نمیآید!