به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، شهریور ۱۷، ۱۳۹۸

نامه شجاعانه محمد نجفی به علی خامنه‌ای

تو انتخاب ما نیستی
به آزادیِ انتخابِ نسل امروزِ ایران، تن بدهید. تن ندهید مجبورتان‌ میکنیم

محمد نجفی وکیل دادگستری در نامه شجاعانه ای به علی خامنه ای همه حقایق را در میان گذاشت!

آقای خامنه ای!

انتخاب ما نه امامِ در ماه بود نه ملتِ در چاه!

وقتی کسی را ببری تا ماه بالا، دیگر دست و صدایت به او نمی رسد، خدایی می کند ناخودآگاه!

نسلِ ما نبود یا بود و گاگِلَه* می کرد ولی ما را زبانِ گفتن آری یا نه نبود. گریه می کردیم و می خندیدیم. می خوردیم و پوشک می شدیم. ببخشید آن زمان پوشک نبود ما قنداقه می شدیم‌. با چرخشِ کودکانه!،کهنه پیچ میشدیم! اگر این سنت حسنه باقی بود با تحریم پوشک دچار مشکل نمی شدیم. حواستان هست با پوشک، یواشک یواشک وارد حرف های بو دار شدیم!

نسل ما از ثانیه اول که زاده شدیم بدون اینکه چون شما معجزه وار، بلند یاعلی! گفته باشیم وارث ایران و نام و دین و مذهب و حکومتِ دینی شدیم. ارثِ اجباری. خروج از دین اعدام خروج علیه حکومت اعدام! آیه لااکراه فی الدینِ قرآن و اصول آزادی_عقیده و حق_تعیین_سرنوشت مندرج در قانون اساسی هم، محلی در عمل نداشت!

شما هم میدانیدکه همه اتفاق های زندگی با میل انسان نیست. در فیلم سالِ ۶۸ مجلس خبرگان رهبری خودِ شما به صراحت گفتید:

“مخالف هستم رهبر بشوم، از نظر شرع و قانون رهبر شدنم مشکل دارد. باید خون گریست به حال ملتی که احتمال رهبر شدن من مطرح باشد”

ولی برخلاف میلتان و بر خلاف قانون و شرع، شما را رهبر کردند، سی سال است رهبر ماندید، رهبر هستید. صاحب معجزه ‌و ‌مبارک شدید، از غیب برایتان غذا می آید ماشین و چهره تان نورانی است. بر سنگ بنشینید نشیمنگاه تان محل تبرک می شود، محل فرود بالگردتان در سال های بعد گلباران می شود. به دستبوسی تان می آیند حتی زنانِ درجه دار. خلاصه نه به آن نخواستن و نه کار را به اینجا رساندن!

یادم نرفته در فیلم پنهان شده از چشمِ مردم که ناخواسته لو رفت در سال گذشته، به قول فردوسی پور، چه کرد آقای هاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان رهبری.

با یک خاطره، سرانجام و حقوق و آزادی های ملت را انداخت به مخاطره!

خاطره ای از امام گفت؛ راوی خودش، سَنَد خودش، حامی خودش، و همه را ترغیب به پذیرش کرد، والسلام!

دست آخر هم، با یک شنایِ قورباغه ای، با یک زیرآبیِ اجباری، سرش را کردند زیر آب!

رفت جایی که بسیاری را فرستاده بود، تمام!

اما نسل ما همیشه هم تن به اجبار نداد. درسال های۷۸ و۸۸ و خصوصا ۹۶ دست به انتخابِ آزادی های سیاسی و عقیدتی زد که حکومت با مشت آهنین به دهانِ نسلِ ما کوبید!

پاسخِ خواسته مسالمت آمیز را اینگونه داد: باتوم زد، اشک آور زد، تهمت زد، دستبند زد، پابند زد، قمه زد، گلوله زد، دار زد!

محمد نجفی وکیل دادگستری ادامه میدهد: آقای خامنه ای!

گناه انتخاب و اجبارِ هم نسلان تان را به گردن نسل بی گناه ما نیاندازید. شما یک انسان معمولی و زمینی هستید و نه فرازمینی و خاص! باید درخور اختیاراتِ فراوانتان، فراوان، پاسخگو باشید! که نیستید!

آقای خامنه ای!

نسلِ ما پاسوزِ شماست! روزگارمان به سیاهی عمامه تان است. عبایتان را از سرزمین هایِ همسایه جمع کنید.سرمایه ما را خرج ایدوئولوژی_شیعی خود نکنید. داخل به اندازه کافی اختلاس و رانت و فساد هست. پا در نعلین بزرگان جهان نکنید. چهل سال در برهه حساس کنونی درجا زدیم و سر جنگ با جهان داریم ولی ناتوان از تولید پوشک هستیم و بسیار فقیرِ بی نان داریم!

آقای خامنه ای!

انتخابِ نسل ما، دوستی با جهان است. بدون توجه به ملیت ونژاد و دین و مذهب!

با اختیار، به آزادیِ انتخابِ نسل امروزِ ایران، تن بدهید. تن ندهید مجبورتان‌ میکنیم!

قلم اگر از بیداد ننویسد قلم شکستە باد!

محمد نجفی وکیل دادگستری

شازند ۱۷/۶/۱۳۹۷

*گاگله کردن: چهار دست و پا رفتنِ نوزاد