به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



جمعه، خرداد ۱۵، ۱۳۹۴

تعرض گسترده به دستفروشان تهرانی

بهروز سورن
اینکه گفته اند هر یک از حکومتهای استبدادی و بهتر بگوئیم غیر مردمی نوع کنار رفتن خود را تعیین میکنند بی ربط نیست.
در واقع امر رفتار سیاسی و اجتماعی آن حکومت در برابر مردم کشورش به نوع مقاومت مردمی در برابر آن شکل میدهد.رفتار و کردار جمهوری اسلامی از بدو روی کار آمدنش در برابر معضلات سیاسی و اجتماعی موجود تنها بر یک سخن احاطه داشته است و آنهم قتل و زندان و شکنجه و غارت و چپاول منابع ملی, بیکار سازی و تشدید فقر و فلاکت و تبعیض بوده است و از ایجاد هیچگونه جنایت و هیجان سازی در ارتباطات بین المللی کوتاهی نکرده است.
 جمع آوری دست فروش ها بارها با حرکت خودسوزی آنان در اعتراض به شبیخون زدن ناگهانی به تنها منبع درامد خود و خانواده هایشان تراژدی غمناک انسانی است که در ایران امروز بکرات اتفاق می افتد. ماموران را در تصاویر نگاه کنید لابد مامورند و معذور!اگر بساط این زنان و مردان و جوانان دردمند را مصادره نکنند و به وظایف قانونی! و شرعی خود عمل نکرده اند و نان شب شان  قطع میشود.

این ماموران به هملن اندازه در سرکوب مردم کشورمان تقصیر کارند که آمرانشان. در نظر بگیرید که حتی در مناسبات بربرانه سرمایه داری در کشورمان هنوز میتوان هزاران شغل شرافتمندانه و سالم انتخاب کرد و روزگار را بسختی گذراند. اما این مزدوران پیشه شان سرکوب کسانی است که در اعماق جامعه تقلا می کنند تا مخارج زندگی خود و خانواده شان را تامین کنند.
این ماموران معذور نه از زوایای تمایلات مذهبی و اعتقادی و نه از باورهای دینی و شرعی و نه از روی سلیقه و مزاح که در دفاع از شرکت ها و مغازه ها و صاحبان آنها به این بی پناهان شرافتمند تعرض می کنند و بساط حقیر انها را مصادره می کنند.  این شرکت ها و مغازه ها و صاحبان گردن کلفت و مالخوارشان چند قدمی آنطرف تر هستند و وجود این دستفروشان را با کسب و کار پر رونق و پر روغن شان در یک راستا نمی بینند.

مقامات و رسانه های دولتی بدرستی بر کاذب بودن دستفروشی بعنوان یک معضل اجتماعی اشاره می کنند بی آنکه این معضل را در شرایط حاکمیت مناسبات نا عادلانه و بربرانه موجود ریشه یابی کنند. دستفروشی همیشه بعنوان شغل چندم و بطور معمول شغل دوم و سوم ارزیابی شده است. بدین معنا که درآمد نان آور خانواده از شغل اصلی اش کفاف مخارج بالای زندگی ساده انها را نداده است و وی یا یکی از اعضای دیگر خانواده به دستفروشی ناچار بوده است.

ناگفته پیداست که مامورانی که درتصاویر دیده می شوند به دستگاه چندگانه و عریض و طویل سرکوب جمهوری اسلامی تعلق دارند. شغل نه چندان شریفی دارند که نان شان را از قبل له کردن پابرهنگان و زن و کودک و پیر و جوان دستفروش و بی سرمایه بدست می آورند و با واژه هائی نظیر وجدان و عاطفه و احساس بیگانه اند. نکته اینجاست که میلیون ها دستفروش در سراسر کشور قهر رژیم را اینگونه حس می کنند و بخاطر می سپارند زیرا که با نان شب خود و عزیزان شان مرتبط است و روز پاسخ آنها روزی است که در برابر این قهرحکومتی صف آرائی می کنند و مقاومت و مبارزه با آن ستم را در هم می آمیزند.