علیرضا قربانی (ویدذو)
شعر: محمد قهرمان
آواز: علیرضا قربانی
آهنگساز: شهرام توکلی
به سر می دوم رو به خانه ی تو
که شاید بیابم نشانه ی تو
فتاده ز پا خسته آمده ام
که سر بگذارم به شانه ی تو
به یادت به هر سو نظاره کنم
ز داغت به تن جامه پاره کنم
غمت گر به جانم شرر نزند
هوای جنونم به سر نزند
امید دلم در برم بنشین تا مگر ز دلم غم برون برود
وگرنه ز خشم نخفته ی من تا سپیده دمان جوی خون برود
ز جور فلک مانده در قفسم تا به سنگ ستم پرشکسته مرا
وگر این قفس را به هم شکنم تا کجا ببرد بال خسته مرا
نخیزد نغمه ی مستانه ی تو
شده پر گرد غم کاشانه ی تو
گرفته شعر تو روی زمین را
چرا زیر زمین شد خانه ی تو
به سر می دوم رو به خانه ی تو
که شاید بیابم نشانه ی تو
فتاده ز پا خسته آمده ام
که سر بگذارم به شانه ی تو
من آن دریای پر اشکم که طوفانی بدل دارم...
به سر می دوم رو به خانه ی تو / که شاید بیابم نشانه ی تو
فتاده ز پا خسته آمده ام / که سر بگذارم به شانه ی تو
به جای تاج گل بزرگی که پس از مرگم برایم می آوری، شاخه ای از آن را همین امروز به من هدیه کن .
این نوشته زیبا را در کیف پول مامان که ۳ بار نوشته بود پیدا کردم.
این نوشته زیبا را در کیف پول مامان که ۳ بار نوشته بود پیدا کردم.
شعر: محمد قهرمان
آواز: علیرضا قربانی
آهنگساز: شهرام توکلی
به سر می دوم رو به خانه ی تو
که شاید بیابم نشانه ی تو
فتاده ز پا خسته آمده ام
که سر بگذارم به شانه ی تو
به یادت به هر سو نظاره کنم
ز داغت به تن جامه پاره کنم
غمت گر به جانم شرر نزند
هوای جنونم به سر نزند
امید دلم در برم بنشین تا مگر ز دلم غم برون برود
وگرنه ز خشم نخفته ی من تا سپیده دمان جوی خون برود
ز جور فلک مانده در قفسم تا به سنگ ستم پرشکسته مرا
وگر این قفس را به هم شکنم تا کجا ببرد بال خسته مرا
نخیزد نغمه ی مستانه ی تو
شده پر گرد غم کاشانه ی تو
گرفته شعر تو روی زمین را
چرا زیر زمین شد خانه ی تو
به سر می دوم رو به خانه ی تو
که شاید بیابم نشانه ی تو
فتاده ز پا خسته آمده ام
که سر بگذارم به شانه ی تو