غرور سیاسی؛ مرکبی که سوار خود را بر زمین میزند
غرور رذیلهی بزرگ اخلاقی در زندگی شخصی است.
در سیاست اما هزینه ای به مراتب بیشتر دارد.
(۱)
ترزا می و حزب محافظهکار انگلیس نمونهی اخیر سقوط در اثر این غرور سیاسی است:
ترزا می و حزب محافظهکار انگلیس نمونهی اخیر سقوط در اثر این غرور سیاسی است:
خانم می، با این که پیشتر گفته بود که انتخابات پیش از موعد برگزار نمیکند، ولی برای تقویت موضع خود و حزب متبوع اش و به منظور تسهیل مذاکرات جدایی از اتحاد اروپا، اقدام به برگزاری انتخابات پیش از موعدی کرد که مطابق اکثر نظرسنجیها علیالقاعده باید به صورت مطلق به نفع آنها تمام میشد. در اثر غرور ناشی از این احساس برتری سیاسی، برای مثال مانیفستی که این حزب نوشت لحن بسیار مغرورانه و از موضع بالایی داشت، تا جایی که بدون ذره ای احساس خطر، هواداران اصلی این حزب یعنی بازنشستگان و جمعیت مسنتر را با برنامه ای برای تصاحب خانههای سالمندان پس از فوتشان ترساندند و تاراندند.
نتیجهی این غرور سیاسی فروپاشی طرح ترزا می برای «ادامه قدرتمندتر نخستوزیری و حذف کامل رقیب» بود.
(۲)
نمونهی دیگر غرور سیاسی را باید در رفتار عربستان سعودی با متحدان اش سراغ گرفت:
نمونهی دیگر غرور سیاسی را باید در رفتار عربستان سعودی با متحدان اش سراغ گرفت:
مغرور از موقعیت خود و پشتیبانی ترامپ و اسرائیل، عربستان سیاست ناسنجیده ای را آغاز کرده که در آن بر همه میتازد و دوستان خود را یکییکی به دشمن تبدیل میکند و اتحادهای استراتژیک منطقهای اش را در پای غرور خودمداری و سلطهطلبی و یکهتازی میشکند.
به زودی نتیجهی این غرور سیاسی را نیز، که چیزی جز شکست و انزوای بیشتر نیست، خواهیم دید.
(۳)
شاید بد نباشد در پرتوی این غرور سیاسی به وضع داخلی سیاست در کشورمان نیز نظر کنیم:
شاید بد نباشد در پرتوی این غرور سیاسی به وضع داخلی سیاست در کشورمان نیز نظر کنیم:
درس این داستان برای ما احتمالا این است که از پیروزیهای سیاسی اخیر خود دچار غرور نشویم، تا به شکست و سقوط سیاسی در آیندهی نزدیک گرفتار نیاییم.
این درس به خصوص برای آنها که اشتباهات سیاسی خود را قبول نمیکنند و آرایی که به اعتبار بزرگانی چون خاتمی و موسوی و کروبی به سبدشان ریخته را بیچونوچرا حق مسلم خود تلقی میکنند و به پاسخگویی و شفافیت در برابر مردم، این صاحبان اصلی رای و قدرت، باور نمیدارند، دو چندان است …
در سوی دیگر داستان اما، درسی و ترسی بزرگتر از آن آنان است که تفرعن میکنند:
آنان که حاضر نیستند با مخالفین و منتقدین خود گفتگو کنند و خود را حق مطلق و نماینده خدا و جزیره ثبات بر روی زمین میدانند و به قدرت نظامی و امنیتی خود مینازند باید بدانند که هزینهی چنین غرورها و خودمطمئنپنداریهایی در سیاست بسیار سنگین است.
فرصتها برای از اسب غرور پایین آمدن و با مردم شانهبهشانه نشستن و با تواضع و خاکساری با همهی سلائق و نظرها به سوی اتحاد و آرامش ملی رفتن بسیار نیست. انتخابات یکی از این فرصتهای آسمانی بود. حملات دردناک تروریستی اخیر یکی دیگر از این فرصتها. اگر با غرور سیاسی مسلسلوار و پشت سر هم یکییکی این فرصتها را بسوزانیم و تبدیل به تهدید کنیم، عاقبت چندان خوشایندی — به تجربهی تاریخ و ملل — در انتظارمان نیست.
کفران نعمت نکنیم و این فرصتها را دریابیم که چون باد بهاری میگذرند …
تا دیر نشده از اسب غرور پایین بیاییم، که این مرکب فریبی است که سوارش را دیر یا زود بر زمین میزند.
کلمه – گروه سیاسی